بشارتهای به آمدن پیامبر آخرالزمان درکتب ادیان ابراهیمی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نوید و بشارت آمدن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به تصریح قرآن کریم در تورات و انجیل ذکر گردیده و با پذیرش قرآن کریم این قطع برای انسان حاصل میشود که اسم پیامبر اسلام و بشارت به نبوت آن حضرت در کتابهای انجیل و تورات اصلی به شکل فراوان و آشکار وجود داشته است که در اثر تحریف این دو کتاب این موارد حذف شدهاند. تقریباً بیشتر محققین یهودی و مسیحی و همه علمای مسلمان متفق اند که کتاب تورات تحریف شده است و تورات کنونی پس از اسارت در بابل و در دوره کاهنان (یعنی 500 سال قبل از میلاد و قرنها بعد از وفات حضرت موسی) تألیف شده است [1] و قرآن نیز میفرماید که یهودیان «... کلمات را از موردش تحریف میکنند ...»[2] و «پس وای بر آنها که کتاب را با دست خود مینویسند، سپس می گویند: این از طرف خداست تا آن را به بهای کمی بفروشند».[3]
در مورد انجیل هم مسلمانان معتقدند که انجیل نازل شده بر حضرت عیسی از بین رفته و مسیحیان نیز اعتقاد دارند که اصلاً کتابی بر حضرت عیسی نازل نشده چون وی خود وحی مجسم و کلمة الله است و انجیلهای چهارگانه موجود که از میان نزدیک به صد انجیل انتخاب شدهاند تألیف حواریان و یا شاگردان حواریان حضرت عیسی(علیه السّلام) میباشند.[4] با توجه به مقدمه فوق که دال بر تحریف تورات و از بین رفتن انجیل میباشد و این امر مورد تأیید محققان یهودی و مسیحی است، نباید انتظار داشت که نام پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله)به صورت صریح در تورات و اناجیل موجود وجود داشته باشد. پس اینکه قرآن کریم میفرماید: «وَ إِذْ قالَ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبين.[5] و عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسرائیل، من پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله) بر شما هستم. توراتی را که پیش از من بوده است تصدیق میکنم، و به پیامبری که بعد از من میآید و نامش احمد است، بشارتتان میدهم. چون آن پیامبر با آیات روشن خود آمد، گفتند: این جادویی است آشکار»، مستند به جملاتی که در انجیل یوحنا آمده است، نمیباشد بلکه قرآن کریم از بشارت حضرت عیسی (علیه السلام) سخن میگوید که آن حضرت به بنی اسرائیل داده بود. قرآن کریم هرگز نگفته است که این جملات حضرت مسیح (علیه السلام) در اناجیل یا انجیل یوحنا که هیچ ربطی به حضرت مسیح (علیه السلام) ندارند موجود است.
ولی با این حال شکی نیست که قسمتی از تعلیمات عیسی (علیه السلام) و محتوای کتاب آسمانی او در ضمن گفتههای پیروانشان به این کتابها انتقال یافته است، به همین دلیل نمیتوان همه آنچه را که در اناجیل آمده است پذیرفت، و نه همه آن قابل انکار است، بلکه مخلوطی است از تعلیمات این پیامبر بزرگ با افکار و اندیشههای دیگران. بنا بر این جای تعجبی ندارد که در انجیل یوحنا تعابیری وجود داشته باشد که بر پیامبر آخرالزمان مطابقت دارد و لذا در کتابهای موجود تعبیرات فراوانی که بشارت به ظهور بزرگی که نشانههای آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبیق نمیکند دیده میشود. [6] یکی از این موارد همین کلمه «پارقلیط» به زبان سریانی است که در انجیل یوحنا آمده است این کلمه در زبان عربی «فارقلیط» تلفظ شده است و در زبان یونانی «پریکلتوس» ترجمه شده است. در این سخن کسی نمیتواند تردید کند که حضرت مسيح (علیه السلام) بشارت آمدن کسی به نام پارقلیط یا پریکلتوس را بعد از خود داده است. بر حسب نقل انجیل، حضرت عیسی (علیه السلام) بعد از خود از شخصی خبر میدهد که شرعش ابدی و حکومتش برای همیشه باقی خواهد بود. ما در اینجا برخی از این جملات را میآوریم:
«و بسیار چیزهای دیگر دارم به شما بگویم لیکن اکنون طاقت تحمل آنها را ندارید ولی چون او، یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد زیرا که از خود تکلم نمیکند بلکه به آن چه شنیده است سخن میگوید و از امور آینده به شما خبر میدهد.»[7] «من از پدر خواهم خواست که او فارقلیطای دیگری به شما خواهد داد که تا ابد با شما باشد».[8] «چون بیاید آن پارقلیطا که من سوی شما خواهم فرستاد از جانب پدر، روح راستی که از جانب پدر میآید او درباره من شهادت خواهد داد».[9] «لیکن من راست می گویم به شما، که شما را مفید است که اگر من نروم پارقلیطا سوی شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد.» «و چون او بیاید جهان را به گناه و صدق و انصاف ملزم خواهد کرد... .» «... و چون او بیاید شما را به تمام راستی ارشاد خواهد نمود زیرا که او از پیش خود چیزی نخواهد گفت و هرچه خواهید شنید خواهد گفت و شما را به آینده خبر خواهد داد.» هر آنچه پدر دارد از آنِ من است از همین سبب گفتم که آنچه از من است خواهد یافت و شما را خبر خواهد داد».[10]
پارقلیطا همان گونه که قبلاً اشاره شد در زبان سریانی به معنای بسیار ستوده است که به زبان عربی به فارقلیطا تلفظ میشود. و معنای معادل عربی «احمد» را دارد که در قرآن به آن اشاره شده است. و اصل اناجیل به زبان سریانی بوده و بعداً به زبانی یونانی برگردانده شده و کلمه پارقلیطا به پاریکلتوس یا پریکلتوس ترجمه شده است. این عبارات انجیل بر کسی غیر از پیامبر اسلام قابل انطباق نمیباشد. «فخر الاسلام» مؤلف کتاب «انیس الاعلام» که خود یکی از کشیشان بنام مسیحی بوده، و تحصیلات خود را نزد کشیشان مسیحی به پایان رسانیده است و به مقام ارجمندی از نظر آنان نائل آمده در مقدمه این کتاب ماجرای عجیب اسلام آوردن خود را چنین شرح میدهد: «... بعد از تجسس بسیار و زحمات فوق العاده و گردش در شهرها به کشیش والا مقامی رسیدم، که از نظر زهد و تقوا ممتاز بود، من نزد او مدتی مذاهب مختلفه نصارا را فرا میگرفتم، او شاگردان فراوانی داشت، ولی در میان همه به من علاقه خاصی داشت. کلیدهای منزل ... همه در دست من بود فقط کلید یکی از صندوقخانهها را پیش خود نگاه داشته بود. در این بین روزی کشیش مزبور را عارضهای رخ داد به من گفت به شاگردها بگو حال تدریس ندارم. وقتی نزد شاگردان آمدم دیدم مشغول بحث در لفظ «فارقلیطا» در سریانی و «پریکلتوس» به زبان یونانی هستند. وقتی که این داستان اختلاف بحث را به کشیش منتقل کردم بعد از چند سؤال و جوابی بین من و کشیش گفت: «حق و واقع، خلاف همه این اقوال است، زیرا حقیقت این را نمیدانند مگر راسخان فی العلم، از آنها هم تعداد کمی با آن حقیقت آشنا هستند»، من اصرار کردم که معنای آن را برایم بگوئید، وی سخت گریست و گفت: «هیچ چیز را از تو مضایقه نمیکنم در فرا گرفتن معنای اسم اثر بزرگی است، ولی به مجرد انتشار، من و تو را خواهند کشت! چنانچه عهد کنی به کسی نگویی این معنی را اظهار میکنم». من به تمام مقدسات قسم خوردم که نام او را فاش نکنم، پس گفت: «این اسم از اسماء پیامبر مسلمین است و به معنی «احمد» و «محمد» است.
پس از آن کلید آن اطاق کوچک را به من داد و گفت: «درِ فلان صندوق را باز کن و فلان و فلان کتاب را بیاور، کتابها را نزد او آوردم، این دو کتاب به خط یونانی و سریانی پیش از ظهور پیامبر اسلام بر پوست نوشته شده بود. در هر دو کتاب لفظ «فارقلیطا» را به معنی، احمد و محمد، ترجمه نموده بودند سپس استاد اضافه کرد: «علمای نصارا قبل از ظهور او اختلافی نداشتند كه «فارقلیطا» به معني «احمد و محمد» است، ولی بعد از ظهور محمد (صلی الله علیه و آله) برای بقای ریاست خود و استفاده مادی، آن را تأویل کردند و معنی دیگر برای آن اختراع نمودند و آن معنی قطعاً منظور صاحب انجیل نبوده است».[11]
پی نوشت:
[1]. ر.ک: سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، ص 191.
[2]. سوره مائده، آیه 13.
[3]. سوره بقره، آیه 79.
[4]. ر.ک: میشل توماس، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی (مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377 ش) ص 43 تا 50.
[5]. صف:6.
[6]. تفسیر نمونه، ج 24ص 75
[7]. انجیل یوحنا، باب 16. آیههای 12 و 13.
[8]. یوحنا. 14: 16.
[9]. همان فصل، آیه 26.
[10] انجیل یوحنا، فصل سی و پنج، باب 16، آیات 7 تا 15،
[11]. رک: تفسیر نمونه، ج 1ص 211-214.
منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
افزودن نظر جدید