آیا انبیا و اولیا، علاوه بر قدرتهای عادی، توان انجام امور خارق العاده را نیز دارند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که اهلسنت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آیا انبیا و اولیا، علاوه بر قدرتهای عادی، توان انجام امور خارق العاده را نیز دارند؟
پاسخ:
وجود امور خارق العاده امری غیر قابل انکار است.
کارهای برون از توان عادی، معلول تکامل روحی و روانی « ولیّ » خداست که در اثر طی طریق عبودیت و عمل به تعالیم اسلام و پیمودن صراط مستقیم به این مقام میرسد. چرا که از نظر آیین اسلام، انسان دو نوع زندگی دارد:
الف: حیات ظاهری
ب: حیات معنوی و انسانی
حیات ظاهری همان حیات حیوانیست که تمام بشر آن را داراست و اسلام برای جلوگیری از هر نوع افراط و تفریط، برنامه خاصی برای این نوع حیات تنظیم کرده است.
حیات معنوی انسان از اعمال و نیّات او سرچشمه میگیرد و نتیجه آن سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدبختی او میباشد. که انسان در سایه عبودیت و بندگی خدا و اخلاص در عبادت، برای خود سیری در تکامل باطنی دارد که ربطی به زندگی فردی و اجتماعی او ندارد و این سیر از حدود جسم و ماده بیرون است و هر فردی در این سیر معنوی خود، به فراخور حال خویش مقاماتی را به دست میآورد که چه بسا آنها را در این جهان و یا پس از مرگ مشاهده نماید.
یکی از آثار کمال نفس، تصرف در جهان طبیعت به اذن خداست که در پرتو عبادت و بندگی، نه تنها حوزۀ بدن تحت فرمان و محل نفوذ ارادۀ انسان قرار میگیرد، بلکه جهان طبیعت نیز مطیع انسان میگردد و آدمی به اذن پروردگار جهان، در پرتو نیرو و قدرتی که از تقرب به خدا کسب نموده است، در طبیعت تصرف میکند و مبدأ یک سلسه معجزات و کرامات میشود و در حقیقت قدرت تصرف و تسلط بر تکوین پیدا میکند.
قرآن و کرامات اولیا :
قرآن یک رشته کراماتی را از انبیای الهی نقل میکند که بر اثر کمال نفسانی، به اذن خداوند میتوانستند در تکوین تصرف کنند. اینک به صورت گذرا به آنها اشاره میکنیم:
الف : تصرف یوسف برای بینایی پدر
« فلمّا أن جاء البشیر ألقیه علی وجهه فارتد بصیرا ».[ یوسف / 96 ] « هنگامی که مژده رسان آمد، پیراهن یوسف را به صورت او افکند او بینایی خود را بازیافت »
شکی نیست که مؤثر واقعی خداست، ولی خدا به سبب که همان خواست یوسف است، این توان را بخشیده است که اگر ارادۀ چیزی کند، خواستهاش عملی شود.
ب : قدرت نمایی سلیمان
« و لسلیمان الرّیح عاصفة تجری بأمره إلی الأرض التّی بارکنا فیها و کنّا بکلّ شیء عالمین ».[ انبیاء / 81 ]
« باد وزنده و تند را برای سلیمان رام کردیم به طوری که به فرمان وی به سوی سرزمینی که برکت دادیم، جریان پیدا میکرد و ما به همه چیز عالم هستیم ».
نکتۀ قابل توجه این است که این آیه با صراحت هر چه کاملتر، جریان باد و تعیین مسیر و سمت آن را معلول امر سلیمان میداند چنانکه میفرماید : تجری بأمره : به فرمان او جریان داشت.
ج : تصرفهای حضرت مسیح « أنّی أخلق لکم من الطّین کهیئة الطّیر فأنفخ فیه فیکون طیرا بإذن الله و أبرئ الأکمه و الأبرص الموتی بإذن الله . . . » [ آل عمران / 49 ]
« من برای شما از گل، شکل مرغی میسازم و در آن میدمم که به اذن خدا پرنده میشود، کور مادر زاد و پیس را شفا میدهم و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم ».
در این آیات حضرت مسیح، امور زیر را به خود نسبت میدهد:
ساختن پرندهای از گل.
دمیدن در پرنده و زنده کردن آن.
شفای کور مادر زاد.
درمان بیماری پیسی.
زنده کردن مردگان.
د : خبرهای غیبی پیامبر خاتم ( صلی الله علیه و آله و سلم )
پیامبر خاتم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که آخرین پیامآور الهی و اشرف مخلوقات جهان است، در طول رسالت خود مبدأ بسیاری از کرامات بوده و در مواردی از پس پرده غیب گزارش داده است که برای نمونه به یک مورد آن اشاره میکنیم. هنگام تقسیم غنایم جنگی، مردی با چهرۀ درهم به پیامبر اعتراض کرد و گفت : از جادۀ عدالت بیرون مرو ! پیامبر فرمود : اگر من عدالت نکنم، چه کسی عدالت را اجرا خواهد نمود ؟ اگر عدالت پیشه نباشم، زیانکار خواهم بود. خلیفۀ دوم که در مجلس حاضر بود، گفت : اجازه دهید من او را ادب کنم. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : او را رها کنید، این مرد، رئیس گروهی خواهد بود که شما نماز و روزۀ خود را در برابر نماز و روزههای آنان ناچیز خواهید شمرد، آنان قرآن میخوانند امّا قرآن از گلوی آنان، بالا نمیرود. همان طور که تیر از کمان خارج میگردد، آنان نیز از دین بیرون میروند. این مرد که رسول گرامی از وضع او و یاران وی گزارش داد، همان رئیس خوارج « ذوالخویصره » بود و سرگذشتی در فتنۀ خوارج دارد که در تاریخ معروف است.[1]
منبع:
[1]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 103 ـ 122.
افزودن نظر جدید