فتح ارزش‌های اسلامی

  • 1393/03/01 - 17:03
فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزش‌های اسلامی‌ است، به نحوی که می‌توان از سوم خرداد به عنوان مائده آسمانی، ودیعهٔ الهی و هدیه‌ای از عالم غیب بود که تحول عمیق و گسترده معنوی و روحی ملت قهرمان و ظلم‌ستیز ایران اسلامی را به ارمغان آورد.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_در ساعت ۲ بعد از ظهر روز سوم خرداد ۱۳۶۱ پس از ۲۴ روز رزم بی‌امان، خرمشهر به طور کامل از اشغال نظامیان عراق خارج شد و عملیات پیروزمند بیت‌المقدس که در دهم اردیبهشت این سال آغاز شده بود، با این آزادسازی به پایان رسید. 
شهر خرمشهر در چهارم آبان ۱۳۵۹ در پی ۳۵ روز پایداری و جان‌فشانی به اشغال نظامیان عراقی در آمد و به مدت ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) در تصرف بعثی‌ها باقی ماند. پس از آزادسازی شهر، پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی برفراز مسجد نیمه ویران «جامع خرمشهر» و پل تخریب شده این شهر به اهتزاز درآمد و رزمندگان اسلام در اولین عکس‌العمل، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. [۱] 
ولی امرمسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه‌ای در اول خرداد ۸۱ فرمودند: سالگرد حادثهٔ بسیار مهم و ماندگار پیروزی در جبهه خرمشهر و برگرداندن این شهر به پیکر خونین کشور به وسیلهٔ دلاوران مؤمن ارتش و سپاه و نیروهای جان‌بر‌کف بسیج را به همهٔ رزمندگان و ایثارگران و خانواده‌های همهٔ شهیدان و جانبازان تبریک عرض می‌کنم، واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثهٔ تاریخی است که برای ملت ایران هیجان‌آور و افتخار‌آمیز است، ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولت‌های دشمن انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدف‌گیری دقیقی کرده بود. خرمشهر، قدم اول و بسیار مؤثر از این هدف‌گیری بود. در قدم اول، نیروهای عراقی پیشرفت‌هایی کردند و تا سیزده چهارده کیلومتری اهواز هم رسیدند؛ اما وقتی خواستند به خرمشهر - که مرز نزدیک‌تر بود - حمله کنند، دچار مانع شدند. علت هم این بود که نیروهای مردمی، جوان‌های مؤمن و مرد و زن انقلابی وارد میدان شدند؛ یعنی در اینجا انقلاب شروع کرد خود را نشان‌دادن؛ بنابراین دشمن نزدیک اهواز زمین‌گیر شد. آنجا نیروهای مسلح و ارتش و نیروهای مردمی پشت سر هم مثل کوه در مقابل دشمن ایستادند؛ این اولین تودهنی‌ای بود که به آن‌ها زده شد. اما غم، دل ملت ایران را گرفته بود؛ چون هزاران کیلومتر از خاک کشور زیر چکمهٔ دشمن بود. بنده در ماه‌های اول جنگ، در‌‌‌ همان مناطق بودم؛ هم وضع مردم و هم وضع نیروهای مسلح را می‌دیدم. نیروهای مسلح، عازم و جازم بودند؛ اما غم سنگینی بر دل‌شان نشسته بود. در چنین شرایطی که غم، دل‌ها را فرا گرفته و رجزخوانی‌های عراق همهٔ دنیا را پر کرده بود، نیروهای ما از کمترین امکانات مادی برخوردار نبودند. اینکه می‌گویم کمترین امکانات مادی، یک حقیقت است. من فراموش نمی‌کنم، یکی از سرداران و فداکاران آن روز - که امروز بحمدالله در همین جلسه حضور دارند - به اتفاق چند نفر از اهواز پیش ما آمدند و چند قبضه خمپاره‌انداز می‌خواستند تا بتوانند قدری در مناطق جلو‌تر ایستادگی و مبارزه کنند؛ اما کسی نبود به این‌ها این چند قبضه خمپاره‌انداز را بدهد! ما برای سیم‌خاردار و گلوله و آر.پی.چی مشکل داشتیم؛ تانک و نفربر و امثال این‌ها که به جای خود. آنچه در اختیار ملت ایران بود، عبارت بود از یک ارادهٔ قوی و نشاط همه‌جانبه که برخاسته از ایمان و آگاهی بود. اینکه امام فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، یعنی این. [۲] 
این آزادی به نحوی چشم‌گیر بود که سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «توفان سرخ» می‌نویسد: من فرمانده گردان یکم تیپ ۴۱۹ بودم و به همراه نیروهای تحت امرم، درخرمشهر استقرار داشتیم، هنگامی که عملیات آزادی خرمشهر آغاز شد، زمین زیر پایمان به لرزه درآمد و ابری سرخ‌رنگ بر سقف آسمان چسبید و اضطراب سربازان عراقی را دوچندان کرد. شب قبل از عملیات روحیه‌ای بسیار عالی داشتیم، صدام حسین به دیدارمان آمد و گفت: «مطمئن باشید که بر روی زمین هیچ قدرتی وجود ندارد که بتواند محمره (خرمشهر) را از ما پس بگیرد.» نظامیان تحت تأثیر سخنان او قرار گرفته بودند و برایش کف می‌زدند. حتی بخاطر همین کف‌زدن‌ها و شعار‌ها ما را مورد تقدیر قرار دادند، اما هنوز از این تقدیر و تشویقات لذتی نبرده بودیم که به فاصله یک روز، خرمشهر به دست صاحبان اصلی‌اش افتاد و ضربه‌ای گیج‌کننده به صدام وارد آمد، به گونه‌ای که هیچ‌گاه نتوانست بفهمد که این اتفاق چگونه رخ داد. [۳] 

 

منابع: 
 [۱] آزادی خرمشهر، ص ۶۸
 [۲] حضرت آیت الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) در اول خرداد سال ۱۳۸۱ در دیدار اقشار مختلف مردم بمناسبت سالروز آزادی خرمشهر
 [۳] توفان سرخ، ص۳۴

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.