امام علی النقی (علیه السلام ) کینه بهایی را به محبت تغییر داد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اول از همه به یک نکته از آیین ساختگی بهاییت اشاره میکنیم و آن اینکه طبق تعالیم بهاییها تحری حقیقت یکی از اصول زندگی آنهاست که از بها الله به یادگار مانده است، و طبق این معنی باید هر فرد بهایی با آزادی کامل در آیین خود و دیگر آیینها بیاندیشد و راه حق را برگزیند.
حال به اصل ماجرا میپردازم و آنکه بهاییت با شعار به ظاهر زیبای تحری حق در بین خود بهاییان ابهتی برای خود ایجاد کرده ولی هر فرد بهایی حتی درباره خود بهاییت هم بیاندیشد و دلیل بخواهد او را ترد میکنند، در این زمینه به گفته یکی از مستبصرین بهاییت که به تازگی به دین مبین اسلام روی آورده است توجه نمایید: در خانواده های بهائیان مرسوم است فردی که از این فرقه جدا شود تمام اموال ودارایی او توسط خانواده بلوکه و مصادره و از خانواده ترد میشود که متاسفانه تعدادی از متبریان و نجات یافتهگان از این فرقه ضاله بعد از ترد شدن از خانواده و جامعه بهائیت سرنوشت بسیار مشقت باری داشتهاند که حتی مجبور به فروش کلیههای خود جهت امرار معاش شدهاند ولی برغم این همه سختیها حاضر به دست کشیدن از دین رهایی بخش اسلام و مذهب برحق جعفری نشدهاند.
و اما نکته اصلی که در این مطلب به آن میپردازیم چگونگی مستبصر شدن این فرد بهایی است که متن گفتگوی با ایشان به شرح زیر است:
دلایلی که باعث شد شما به دین اسلام گرویده و مذهب تشیع را انتخاب کنید چیست؟ به نام خدا – بنده مدتی است که مسلمان شدهام و مذهب اهل بیت (علیهم السلام) را انتخاب نموده ام و دلایل مختلفی برای مسلمان شدنم وجود دارد که یکی از مهمترین دلایل آن برمیگردد به سال قبل درپی توهین به ساحت مقدس امام هادی (علیه السلام ) این جانب به دلیل کنجکاوی درمورد این موضوع وارد همین فضا شدم تا طبق هدف ذاتی ام (بهائی بودنم) من هم نیز نقشی در گسترش آن داشته باشم ناخواسته بعضی مطالب را از طریق سایت های مختلف از جمله فیسبوک وکمپین هایی که به مناسبت این توهین فعالیت میکردند را مطالعه کردم وکم کم متوجه بعضی مطالب شدم و در مورد این امام وتحقیقات بیشتری کردم و پاره ای از خصوصیات آن حضرت در عمق وجودم نشست به طوری که شب تاصبح به فکر فرورفتم و مشتاق شدم زندگی آن حضرت را مطالعه دقیق کنم یک هفته طول کشید و در طول این مدت متوجه شدم که دیگر افکارم بهایی نیست ولی هنوز راجع به اسلام آگاهی نداشتم به همین سبب تحقیقاتم را را در مورد اسلام آغاز نمودم و به افراد مختلفی مراجعه کردم و در این مدت زندگانی ائمه اطهار را مورد تحقیق و بررسی قرار دادم هر روز نسبت به روز گذشته تشنه این فرهنگ شده بودم.
بعد از این مدت سران فرقه بابیت و بهائت را اینبار با چشمانی بازتر به خارج از تشکیلات بهائیت مورد مطالعه قرار دادم قبلا شنیده بودم که میگفتند بهائیان جاسوسان استعمار هستند ولی نه اینبار حس کرده بودم، به ما گفته بودند علی محمد باب رب اعلی (پروردگاربزرگ) است و حسینعلی نوری پبغمبر ما است.
همیشه برای من سؤال بود که چرا علی محمد باب خدای ما و چرا لقب رب اعلی را به او دادهاند ازطرفی نیز این خدا توسط فردی اعدام شده بود که بین ایرانیان مقدس بود و او را شهید امیر کبیر مینامیدند آن زمان این سؤال برایم مطرح شد ولی تشکیلات اجازه ورود به این بحث را به ما نمیداد این موضوع گذشت ولی هر روز سؤالات در ذهنم بیشتر میشد ازجمله این که چرا بهائیان در کشتار ملت ایران در زمان شاه نقش داشتند حالا متوجه شدم که هفتاد نفر از سران ارتش پهلوی بهائی بودند ومستقیما دستور تیراندازی به سمت مردم را میدادند.
در این مدت که هر روز از بحث توهین به امام هادی میگذشت من از گذشته خود شرمنده تر میشدم تا اینکه محرم شروع شد و من میدیدم بچه شیعه ها لباس مشکی به تن داشتند و دستههای عزاداری باشور و حرارت زیاد در جیرفت به را میافتادند ولی همان روزها تولد باب و حسینعلی نوری (پیغمبرمان) بود ومن و خانوادهمان به مهمانی شبانه دعوت شدیم ودر آنجا به ما دستور دادند که شادترین لباسها را به تن کنیم و من آنجا به چشم خود میدیدم که چگونه رقص و پایکوبی برپا نموده بودند، ما مهمانانی نیز از کرمان داشتیم که برای گسترش این فضا و روحیه دادن به جوانان تشکیلات آمده بودند آن شب این سؤال در ذهنم خطور کرد که ایام، ایام شهادت سالار شهیدان است ولی چرا همه مناسبتهای ما به سال شمسی بود ولی در ماه محرم تاریخ تولد باب وبها را از شمسی به قمری تغییر داده بودند این سؤال را نیز آن شب از یکی از اعضای تشکیلات پرسیدم او نیز در جواب گفت این مسائل به ما ربطی ندارد و مسئولین بیت العدل اعظم در اسرائیل این دستور را صادر فرمودهاند و ما تابع بیت العدل هستیم در ادامه از او پرسیدم چرا اعضای بیت العدل عموما انگلیسی زبان هستند مگر این دین از ایران شروع نشد چرا در حال حاضر ایرانیها نقش پررنگی در ان ندارند و آمریکاییها و انگلیسیها نقششان پررنگتر است و چراهای دیگر…
پس از این سؤالات این فرد تشکیلاتی خیلی به من شک کرده بود و از من پرسید چرا این سؤالات را میپرسی و من طفره رفتم و معذرت خواهی کردم.
آتش درونم چندین برابر شده بود و به یقن رسیده بودم که فرقه بهائیت پوشالی است و دست پرورده استکبار و استعمار است
فردای آن صبح از خواب بیدار شدم انگار آزاد شده بودم و نور حقیقت درمن روشن شده بود چنان شورحال عجیبی درمن رخ داده بود که انگار در حال پرواز بودم این یکی از شیرینترین و شورانگیزترین لحظات زندگیام بود.
شما چه آرزویی دارید؟من آرزو دارم همانگونه که امام هادی (علیه السلام ) مرا مورد هدایت خود قرار داد پدر مادر و خواهرم که خیلی وابستگی شدیدی به آنها دارم نیز با حقیقت اسلام و مذهب تشیع آشنا و مسلمان شوند و از تک تک مسلمانان تقاضامندم برای من دعا بفرمایند تا در راهی که انتخاب نموده ام موفق و ثابت قدم باشم.
صحبت پایانی دارید بفرمایید؟
امیدوارم بتوانم سرباز خوبی برای رهبر و مولایم سیدعلی خامنهای باشم و آرزو دارم ایشان نیز شفاعت مرا پیش مولا و سرورشان یعنی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمایند.
منبع: سایت خبری دقیانوس
افزودن نظر جدید