عرفانهای نوظهور
اساتید یوگا حرکات و حالات بدنی در یوگا را برنامه ای عبادی در ارتباط با خدایان هندو می دانند؛ وضعیت های بدنی (آسانا)، حالات نشستن(باندا)، حالات دست(مودرا) و سایر وضعیت های بدنی، مناسک و عباداتی(پوجا) هستند که برای نیایش خدایان انجام می شوند و به دقت طراحی و دسته بندی شده اند.
یوگا در حقیقت سلوک معنوی است و هدف از یوگا اتحاد با روح جهانی است. سلامتی و ورزش اگر واقعاً از اثرات یوگا باشند؛ یک امر فرعی و بی اهمیت هستند. ولی آنچه هویت اصلی یوگا است بحث سلوک معنوی برای اتحاد با برهمن (خدای هندوئیسم) است. اگر مراجعین به باشگاه های یوگا این حقایق را می دانستند، جذب این فرقه نمی شدند.
بعضی صاحب نظران در حیطه فرقه شناسی معتقدند ایلومیناتی بخشی از فراماسون ها هستند. یا بعضی دیگر معتقدند ایلومیناتی وجود خارجی ندارد بلکه برای کنترل ذهن و گمراه کردن حواس مردم از فراماسون ها، این گروه خیالی معرفی و برجسته می شود. در هر صورت مبنای گروه ایلومیناتی و فراموسون ها بر امری غیر الهی و اهداف شرورانه است.
میزان قدرت شیطان ثابت نیست بلکه نسبت به افراد مختلف شدت و ضعف دارد. و میزان ترس ما از او باعث می شود که به همان اندازه نیروی اراده و توکل به خدا کم شود و مقدمه ای بر تسلط شیطان مهیا شود. این همان علتی است که بخاطرش در تبلیغات رسانه ای و فیلم های مختلف سعی می کنند قدرت های شیطانی را برجسته کنند تا ترس، در قلب مخاطبان ایجاد شود و این ترس ها روزنه ای برای نفوذ شیطان در زندگی انسان ها شود.
مردم برای دفع مفسده یا جذب خیرات گاهی مبتلا به خرافات می شوند، یکی از این خرافات آموزه فنگ شوئی است. فنگ شوئی مدعی است با چینش درست دکوراسیون اطراف خود و رعایت قوانین فنگ شوئی می توانیم انرژی «چی» که انرژی حیات وخوشبختی است را به تعادل برسانیم. باید دانست این ادعاها و قوانین، خرافه هستند که دلیلی بر وجود اصل انرژی چی یا قوانین مؤثر بر انرژی چی نداریم.
همه انسانها دچار مشکلاتی در زندگی خود هستند و با تحمل سختی و صبر و خود سازی به زندگی معنوی دست می یابند اما نکته اینجا است که هیچ وقت اساتید معنوی واقعی در مقابل مشکلات شکست نمی خورند. آن ها سختی های زندگی را پله های رشد معنوی قرار می دهند ولی اکثر پدیدآورندگان شبه معنویت های جدید در سختی های زندگی شکست خورده و دچار یأس و نامیدی شده اند و مشکلات روحی و روانی برایشان پیش آمده است.
در شبه معنویت های جدید جای خیر و شر عوض می شود و آنچه موجب تقبیح است تحسین می شود. پائولو کوئلیو یکی از مدعیان ارائه سبک زندگی معنوی جدید است که از طریق کتاب هایی که به نگارش در می آورد، سعی می کند سبک زندگی باطلی را ترویج کند. مثلا یکی از اختلالات جنسی را به عنوان یک سبک زندگی معرفی می کند.
محمد علی طاهری تصریح می کند که کمال مَد نظر او حرکت به سوی خدا است. اما می بینیم با مطرح کردن مبحث درمانگری، در عرفان حلقه ادعا می شود برای رسیدن به کمال، باید به یک موجود با شعور و قدرتمند به نام «شبکه شعور کیهانی» متصل شد. تقریباً شاکله اساسی عرفان حلقه اتصال به این شبکه است و ارتباط با خدا جای خود را به اتصال با شبکه شعور کیهانی می دهد.
کابالا خدایی غیر از خدای دین یهود دارد. ولی می خواهد با پوشش دین یهود به حیات خود ادامه دهد و مورد هجمه و برخورد یهودیان قرار نگیرد لذا خود را عرفان یهودی معرفی می کند و سعی می کند با توجیه ها و تفاسیر مختلف این ثنویت را حذف کند. لذا خود را تفسیری رازآلود از کتاب مقدس معرفی می کند و تفسیری نمادین و عرفانی از خداوند خویش ارایه می دهد. نکته اصلی این است که تعارض بین خدای دین یهود و کابالا قابل رفع نیست.
این فرضیه در رابطه با چیستی برون ریزی در عرفان حلقه مطرح است: شبکه شعور کیهانی به اسم درمان بیماری انسان ها با ورود به حیطه شخصی و گاهی درون انسان بیمار، یک استفاده ای از این فرد می کند. دقیق مشخص نیست که استفاده ای که از این مراجعین می شود چیست ولی می شود گمانه هایی زد. به عنوان مثال شاید این شبکه شعور کیهانی مورد ادعا، یک استفاده تغذیه مانندی از این مریض کند.
در عرفان حلقه برای رسیدن به کمال و سیر و سلوک و حتی درمان بیماری ها باید به یک موجود قدرتمند و با شعور به نام «شبکه شعور کیهانی» متصل شوید و نباید هیچ قضاوتی در مورد این موجود و اتصال و... داشته باشید. عرفان حلقه می داند که اگر حقیقت شبکه شعور کیهانی مشخص شود مردم از آن فاصله می گیرند، لذا برای فریب مردم اصل عدم قضاوت را بیان می کند.
در تفکر نوین واقعیت خارجی مهم نیست بلکه آنچه مهم است احساس و عاطفه درونی شماست؛ اگر به چیزی رغبت دارید دنبالش بروید ولو در جامعه قبیح باشد و اگر از چیزی نفرت دارید از آن احتراز کنید ولو جامعه و عقلا و آتوریته(مرجعیت معتبر بیرونی) آن را نپسندند. ملاک خیر و شر، باید و نباید در درون شما است.
معنویتی که پول را به صورت مطلق تقدیس می کند و معتقد است نه تنها نباید با نظام سرمایه داری به مبارزه برخواست که باید آنان را محترم و مقدس شمرد تا جایی که مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری که حکم قضائی قطعی بر مفاسد او وجود دارد محترم شمرده شده و کلاس موفقیت مالی برگزار می کند. لذا نظام سرمایه داری از آموزه های تفکر نوین و قانون جذب حمایت های مالی، سیاسی، اجتماعی و تبلیغی چشم گیری می کند.
مروجان قانون جذب، بر قدرت ذهن و قدرت خلق و تلقین تاکید دارند، وقتی ما به قرآن کریم رجوع می کنیم، می بینیم در داستان فرعون و حضرت موسی (ع) جادوگران چوب ها و طناب هایی را بر زمین انداختند و با جادوگری باعث شدند مردم فکر کنند که این اشیا بی جان تبدیل به مار شده و حرکت می کنند.