شناختی از فراماسونری و ایلومیناتی

  • 1401/06/05 - 12:16
بعضی صاحب نظران در حیطه فرقه شناسی معتقدند ایلومیناتی بخشی از فراماسون ها هستند. یا بعضی دیگر معتقدند ایلومیناتی وجود خارجی ندارد بلکه برای کنترل ذهن و گمراه کردن حواس مردم از فراماسون ها، این گروه خیالی معرفی و برجسته می شود. در هر صورت مبنای گروه ایلومیناتی و فراموسون ها بر امری غیر الهی و اهداف شرورانه است.
ایلومیناتی, فراماسونری, گروه مخفی, نظم نوبن جهانی, شیطان

فراماسونری و ایلومیناتی دوگروه هستند که بصورت مخفی و زیرزمینی فعالیت می کنند. هدف این گروه ها تشکیل جمع های نخبگانی از سراسر جهان است که با تجمیع ثروت و قدرت در بین اعضای خود سعی می کنند عقاید غیر الهی و شیطانی خود را بر جهان حاکم کنند. البته بعضی معتقدند که ایلومیناتی و فراماسونری یک گروه هستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول تاریخ تا عصر حاضر، افراد مختلفی وجود دارند که عقاید مخالف فرهنگ و دین مردم عصر خود دارند. این افراد اگر عقاید خود را بصورت علنی و آشکارا بیان کنند مورد هجمه و برخورد دیگر افراد قرار می گیرند، لذا این جمع قلیل که عقاید یکسانی دارند، یک جمع مخفی درست کرده و سعی می کنند در این محافل خصوصی هم‌افزایی و نوعی پشتیبانی مالی، فکری و روانی از همدیگر داشته باشند و کم کم این جمع کوچک مخفی قوانینی برای حفظ خود در مقابل مخالفین وضع می کنند. آنها سعی می کنند افراد هم فکر خود را جذب کنند و به گسترش خود بپردازند.

یکی از این محافل مخفی، فرقه فراماسون ها می باشد. فراماسونری یک فرقه مخفی و قدرتمند است که تقریباً در تمامی کشورها نماینده دارد و سعی می کند ثروت و قدرت جهان را در کنترل خود بگیرد تا بتواند آموزه های خود را گسترش دهد. فراماسونها در اصل، شوالیه های معبد می باشند که در قرن دوازدهم بخاطر حفاظت از زائران مسیحی که به قصد زیارت اورشلیم به فلسطین می آمدند این جمع را تشکیل دادند.

آنها در معبد حضرت سلیمان (علیهم‌السلام) ساکن شدند و در آنجا با کتب قدیمی و ابزار جادوگری به جا مانده از عرفان انحرافی یهودی (کابالا) آشنا شدند و کم کم طبق تعالیم آئین کابالا مبتلا به سحر، جادوگری و جن گیری شدند. نکته مهم این بود که آن ها پس از این، عقیده پیدا کردند که همانطور که شیطان(لوسیفر) به حضرت آدم و حوا(علیهماالسلام) درخت علم را نشان داد، درخت حیات و جاودانگی را هم نشان خواهد داد و خدواند سعی می کند جلوی این اتفاق را بگیرد. این تفکر، ریشه در کتاب تورات(عهد قدیم) دارد: «(خداوند می فرماید) همانا آدم مثل یکی از ما شده است که آگاه از نیک و بد گردید. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند.»(1)  یعنی خداوند مانعی برای رسیدن به علم و جاودانگی است و شیطان به علم و زندگی راه را نشان می دهد و آزادی و شکوفایی استعدادهای بشری را می خواهد.

خداوند متعال در قرآن کریم در مورد حادثه فوق، حکایتی مخالف تورات بیان می فرماید: «وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(بقره/35) و گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جایگزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید فراوان برخوردار شوید، ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود.» «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ  وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ  وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ(بقره/36) پس شیطان آنها را به لغزش افکند (تا از آن درخت خوردند) و (بدین عصیان) آنان را از آن مقام بیرون آورد و گفتیم که (از بهشت) فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید، و شما را در زمین تا روز مرگ قرارگاه و بهره خواهد بود.» «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(بقره/37) پس آدم از خدای خود کلماتی آموخت و خداوند توبه او را پذیرفت، زیرا خدا بسیار توبه‌پذیر و مهربان است.» «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا   فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(بقره/38) گفتیم: همه از بهشت فرود آیید، تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید. آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.» پس قرآن کریم می فرماید؛ شیطان آنان را به لغزش انداخت و باعث تنزل مقام آنان شد اما خداوند باز به آنان مهلت داد تا در زمین ساکن شوند و با پیروی از راهنمایان(پیامبران) سعادتمند شوند.

اما فراماسون ها که شیطان را خیرخواه تلقی کرده بودند، تصمیم گرفتند شیطان را به عنوان ارباب خود انتخاب کنند و با عضوگیری از نخبگان تأثیرگذار در جهان، مانند نخبگان علمی، سیاسی، دینی، اجتماعی، هنری و... سعی می کنند مقدمات ریاست و فرمانروایی شیطان را مهیا کنند تا پاداش خود را که نامِیرایی(رسیدن به درخت حیات) و بهشت زمینی است را از شیطان دریافت کنند. کلیسا بعد از اینکه از این محافل و عقاید آنان مطلع شد حکم به تکفیر و مصادره اموال آنان داد، در نتیجه شدت پنهان کاری آنان بیشتر شد.

مشهور هست که گروه مخفی دیگری به نام «ایلومیناتی» وجود دارد. ایلومیناتی (IIluminati) به معنای «روشن‌ضمیر» که بنیانگذارش آدام وایسهائوپت ۱۷۴۸–۱۸۳۰ میلادی در کشور آلمان می باشد و هدف از ایجاد این گروه را بعضی تشکیل نظم نوین جهانی و تغییر فرهنگ مردم جهان توسط هنر، مخصوصاً صنعت سینمای هالیوود عنوان کرده اند. همچنین انقلاب فرانسه و ترور جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا را هم به این گروه نسبت داده اند.

فرق ایلومیناتی و فراموسون ها را بعضی چنین بیان کرده اند که ایلومیناتی‌ها سکولار و عقل گرا هستند، ولی فراموسونها ادامه راه شوالیه‌های معبد هستند که بر پایه دین داری گروه فراماسونی را تشکیل دادند. ایلومیناتی ها به امور سرگرمی و هالیوود تسلط دارند و هدف آنان تغییر افکار و باورهاست ولی فراماسون ها بیشتر بر قدرت و تشکیل دولت های همسو با خود در جهان اهمیت می دهند.

ایلومیناتی ها بر خلاف فراماسون ها (که خواهان حاکمیت شیطان هستند) خواهان حکومت خود هستند نه حکومت شیطان. البته بعضی صاحب نظران معتقدند ایلومیناتی بخشی از فراماسون ها هستند. یا بعضی دیگر معتقدند ایلومیناتی وجود خارجی ندارد بلکه برای کنترل ذهن و گمراه کردن حواس مردم از فراماسون ها این گروه خیالی معرفی و برجسته می شود.
در هر صورت مبنای گروه ایلومیناتی و فراموسونها بر امری غیر الهی و اهداف شرورانه است و مؤمنین به خداوند، در همه ادیان و مذاهب باید متوجه باشد که دشمنی با این ویژگی ها در کمین است و برای مبارزه با این گروه قدرتمند نیاز به تقریب ادیان و مذاهب مختلف داریم تا مهیای مبارزه با آنان باشیم.

پی نوشت:

1. سفر پیدایش/3.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.