افزودن نظر جدید

به نمونه‌ای از فجایعی که خودخواهی مذهبی و ملی به بار می‌آورد توجه کنید: ما هشت سال با کشور همسایه‌مان در جنگ بودیم. هشت سال مردم مسلمان همسایه‌مان را کافر بعثی شمردیم و هم کشتیم و هم کشته شدیم. من به عنوان یک رزمنده هرگز از خود نپرسیدم که آن سربازی که گلوله‌ی من سینه‌اش را می‌شکافد پدری است که شب‌ها در دلتنگی به عکس زن و فرزندش می‌نگرد و اشک می‌ریزد. و یا پسری است که بی‌صبرانه منتظر است تا روزی به خانه باز گردد و با نامزدش که بسیار دوستش دارد عروسی کند. هرگز به این فکر نکردم که مادری و خواهری در آن سوی مرزها به انتظار بازگشت عزیزی هستند که به زور و با تهدید به جبهه فرستاده شده است و اصلاً اعتقادی به جنگ ندارد. اما من به کشتن او افتخار می‌کردم چون پیشوای مذهبی‌ام آن را تأیید می‌کرد. چون برای کشتنم و کشته شدنم به من وعده‌ی پاداش می‌داد. و من دیگر نه تنها عذاب وجدان نداشتم بلکه دچار لذت برحق بودن می‌شدم. پایه‌های این جنگ خانمانسوز را رهبران هر دو کشور بنا گذاشتند و هردو به یک اندازه مقصر بودند. صدام پس از سقوط شاه رؤیای ژاندارم منطقه شدن و سروری اعراب را در سر می‌پروراند و می‌خواست کشوری سکولار داشته باشد و در راه رسیدن به آمالش هر مانعی را بیرحمانه از سر راهش برمی‌داشت. از این رو بر روحانیون شیعه‌ی عراق بسیار سخت می‌گرفت و خمینی هم در سخنرانی فروردین ۵۹ از صدور انقلاب و سرنگونی صدام و دشمنی صدام با اسلام سخن می‌گفت. ابتدا بندهایی از پیمان الجزایر که بین شاه و صدام بسته شده بود توسط حکومت انقلابی ایران زیر پا گذاشته شد و ایران در راستای صدور انقلاب و کمک به براندازی رژیم صدام به کردهای عراقی مخالف صدام کمک مالی و تسلیحاتی می‌کرد و باعث شد صدام توافق نامه را یکسویه پاره کند و به ایران حمله نماید. این واقعیت جنگی بود که هنوز آن را دفاع مقدس می‌خوانند. حال و هوای مردم در زمان جنگ هشت ساله کاملاْ همانند حال و هوای مردم آلمان در زمان هیتلر بود. هم مردم ایران و هم مردم عراق دچار نوعی هیستری جمعی و به قول امروزی‌ها جوگیر شدن بودند. کشته شدن دوست همرزمت در تو روحیه‌ی نفرت و انتقامجویی را زنده می‌کرد و توجیهات مذهبی از جمله ایده‌ی آزادی کربلا و قدس و کافر خواندن دشمن و همانند سازی این جنگ با واقعه‌ی کربلای حسینی و ... بر آتش این نفرت و انتقامجویی دامن می‌زد. هشت سال سوگ و نفرت به اسم کربلا و حسین و خمینی دوستی عراقی داشتم که با خانواده‌ی خود به ایران مهاجرت کرده بودند. او از خانواده‌ی مسلمان عراقی می‌گفت که حاضر نشده بودند پسرشان را به جنگ با ایران بفرستند و به همین خاطر تمام اعضای خانواده توسط بعثی‌ها تیرباران می‌شوند. ترس از تیرباران شدن خانواده، بسیاری از عراقی‌ها را به اجبار به جنگ با ایران می‌فرستاد و ما هشت سال یکدیگر را می‌کشتیم به خاطر دشمنی دیرینه‌ی صدام و خمینی. در این جنگ چه عشق‌ها که نابود نشد، چه آرزوهایی که بر باد نرفت و چه جان‌های شیرینی که بر سر هیچ و پوچ ستانده نشد. این‌ها ارزش‌هایی هستند که سیاستمداران مذهبی برایتان ساخته‌اند و به اسم دفاع مقدس و خون و راه شهدا بر احساسات مردم سوار شده و حکومت و قدرتشان را دوام می‌بخشند. و مردم بیچاره‌ی نا آگاه چشمشان را بر هزاران فساد و اختلاس و دروغ و فریب دولتمردان می ‌بندند به این خیال که انشاء الله گربه است. اما این ناگواری‌ها واقعاً سزاوار این مردم نیست. بعضی‌ها می‌گویند خلایق هر چه لایق. اما من جهل و نا آگاهی را گناه مردم نمی‌دانم. بلکه گناه کسانی می‌دانم که دانسته یا نادانسته مردم را در جهل نگه می‌دارند و با رضایتشان بر ظلم به تداوم آن کمک می‌نمایند. مردمی که قرن‌ها زیر ستم شاهان و دیکتاتورها بوده‌اند، باور کرده‌اند که شاهان و رهبران و قدرتمندان از حقوقی بالاتر برخوردارند. باور کرده‌اند که خودشان مسائل را درک نمی‌کنند و رهبران مذهبی بهتر می‌دانند. باور کرده‌اند که نمی‌دانند و نمی‌توانند و باید همیشه دستی بالای سرشان باشد تا آن‌ها را هدایت کند. باور کرده‌اند که درستی و نادرستی را فقط از طریق مذهب درک می‌کنند و اگر مذهب نباشد همه چیز به هم می‌ریزد. با این که می‌بینند فساد در کشورهای مذهبی بیش‌تر است. افسردگی و جرم و جنایت در کشورهای مذهبی بیش‌تر است. جنگ و خونریزی و سربریدن انسان‌ها فقط در کشورهای مذهبی اتفاق می‌افتد. اما باز هم چنان ذهن غبار آلودی دارند که نمی‌فهمند و درک نمی‌کنند که بنا کردن اخلاق بر پایه‌ی لرزان مذهب است که در نهایت منجر به فروپاشی اخلاق در جامعه می‌شود. مردم در چنین جامعه‌ای ریاکار و دو رو می‌شوند. در ظاهر برادران دینی‌اند اما در باطن از یکدیگر بدشان می‌آید. اگر بتوانند با خوردن حق دیگران به جایی برسندکه هیچ وگرنه افسرده می‌شوند و زندگی را بی‌ارزش می‌یابند. و آنگاه حاضرند برای یک دنیای خیالی که بهتر از این دنیا باشد کشته شوند و حتی بکشند. ببینید که چگونه الگوها و پیشواها از انسان گرگ می‌سازند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.