افزودن نظر جدید

من نفوذی نیستم من یک انقلابی صد آتشه هستم وطرفدار سایت شما لرم نه ترکم نه عرب در دو كتاب عيون و علل، از حضرت رضا از امام حسين روايت شده است كه فرمود: سه روز پيش از شهادت اميرالمؤمنين، علي مردي از اشراف طائفه تميم به نام «عمرو» نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: اي اميرمؤمنان! مرا از اصحاب رسّ خبر ده كه در چه عصري مي‎زيستند و منازل آنها كجا، و پادشاه آنان چه كسي بود، و آيا خدا براي آنها پيامبري فرستاد يا نه؟ و سبب انقراض و هلاكشان چه بوده است؟ من در كتاب خدا، نامي از اصحاب رسّ مي‎نگرم ولي از سرگذشت آنها خبري نشنيده و ندانسته‎ام. حضرت علي فرمود: حديثي را از من پرسيدي كه هيچ كس پيش از تو آن را از من سؤال نكرده است؛ اي برادر تميمي اصحاب رسّ مردمي بودند كه درخت صنوبري را به نام شاه درخت مي‎پرستيدند و آن را «يافث»، پسر نوح در كنار چشمه‎اي كه روشاب مي‎گفتند، كاشته بود، آن چشمه بعد از طوفان نوحبراي آن حضرت جوشيده بود؛ آن مردم را از آن رو اصحاب رسّ نام نهادند كه پيامبر خود را زنده در زمين دفن كردند، و عصر زندگاني آنها بعد از «سليمان بن داود» بوده است. آنان را دوازده قريه (شهر) بر كنار نهري بود، در سرزمين مشرق واقع شده و آن شهر، به نام آن قوم «رسّ» شهرت داشت، در آن روزگار نهري بدان پر آبي، پر بركتي و گوارائي نبود و شهري مانند شهر آنها يافت نمي‎شد، نام هر يك از آن قريه‎ها، مهر، آبان، آذر، دي، بهمن، اسفند، فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد و شهريور بود. بزرگترين آن شهرها، اسفند بود كه پايتخت و مركز پادشاه آنها بود. پادشاه آنها «نمرود بن كنعان»، فرعون زمان ابراهيم بوده است و آن چشمه و درخت صنوبر نيز در اين شهر قرار داشت. و در هر يك از قريه‎هاي ديگر (يازده شهر) نهال و شكوفه‎اي از آن صنوبر گرفته و نشانيده بودند تا درخت عظيمي بر آمده بود. آن قوم، آب چشمه و جويهاي منشعب از آن را بر خود و چهار پايان حرام كرده بودند و مي‎گفتند: اين ماية حيات و زندگي خدايان ماست و كسي حق ندارد كه حيات خدايان را كم و ناقص نمايد، و اگر كسي از آن مي‎آشاميد او را مي‎كشتند. رسم آنها اين بود كه هر ماه از سال را در يكي از قريه‎ها عيد مي‎گرفتند؛ اهل هر قريه‎ چون عيدشان فرا مي‎رسيد گرد هم جمع مي‎شدند و براي آن درخت قرباني مي‎كردند و از چوب و هيزم آتش مي‎افروختند و قربانيها را در آتش مي‎افكندند و چون بخار و دود آنها به هوا بلند مي‎شد و فضا را پر مي‎كرد، به سجده مي‎افتادند و گريه و زاري مي‎كردند
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.