افزودن نظر جدید
کمبوجیه بر اساس سنت رسمی
کمبوجیه بر اساس سنت رسمی مصریان عمل نمود. همواره هخامنشیان به ادیان ملل مغلوب احترام میگذاشتند. عجب از ظاهر نگری شما. کوروش مردوک پرست ناگهان فرزندش مرید خدایان مصر میشود؟ این تسامح مذهبی است اگر شما به ادیان دیگران احترام نمیگذارید دلیل نمیشود دیگران هم نزارند. بعد کدام زور؟ اگر شما هم استوانه کوروش را قبول داشته باشید یا رویداد نامه نبونیید بابل بی خونریزی تصرف شد و در امر کمبوجیه مصریان نیز او را به عنوان فرعون خود پذیرفتند. در ضمنگویا شما متوجه نشدید استوانه کوروش با خط بابلی برای درک و فهم مخاطب بابلی با سنت بابلی نگارش یافته و در امر مردوک جای اهورامزدا را گرفته است.قبولاندن دین یکتا پرستی با زور آیا کار ناشایستی نیست؟ یا خونریزی ندارد؟ اگر در مملکتی بتوان یکتا پرستان و بت پرستان ، کنار هم با مسالمت زندگی کنند این یعنی سیاست و مدیریت که نه سیخ بسوزد نه کباب. وقتی دو جریان یهودی و بابلی متضاد از کوروش تعریف میکنند شکی در بزرگی او نیست.یهود با آن تعصبی که به مذهب خود دارد هرگز یک مرد مشرک را مسیح پروردگار و هدایت شده او و مؤید به تأیید او و راعی رب نمیخواند (طباطبایی، ۱۳۶۳: ص ۶۶۰). آباد سازی بتکده ها و بیت المقدس نشانه سیاست تسامح مذهبی و راضی نگاه داشتن قلوب مردم است. حال اگر شما میخواهید آن را سیاست استعماری خطاب کنید سخت در اشتباهید زیرا در دوره هخامنشی یا بعدتر مستعمره معنایی ندارد. جالب آنکه سالیان بعد نیز همین بتکده ها از قدرتشان کم گشت
افتادند . کوروش قصد ساخت معبد دوم اورشلیم را نیز داشت آمد به دلیل اختلافات یهودیان نشد ولی دوره داریوش دوباره از سر گرفته شد. همین ها بر یکتا پرستی کوروش دلالت دارد.مضمون «درست کردن هر آنچه که خراب شده بود» دیدگاهی است که با اهورهمزدا ارتباط دارد. اهورهمزدا یا خدای خردمند، نماینده نظم در جهان هستی است، در حالی که انگرهمینو نماینده بی نظمی/دروغ است. اگر این متنها را در چارچوب ایدئولوژی ایرانی بخوانیم به نگرش ایرانی/مزدایی روشنی از پادشاه دست مییابیم که به عنوان نماینده اهورهمزدا، نظم (در اوستا: اشه، و در فارسی باستان: اَرته) را به زمین باز میگرداند (دریایی، ۱۳۹۳: ص ۲۳) این سنت بازسازی در دوره های بعدی هخامنشیان قابل ردیابی است.
حسین
1401/02/20 - 02:02
لینک ثابت