افزودن نظر جدید

ای طلبه ی حاقد، تو بغیراز قرآن آیا تاریخ هم خوانده ای؟ آیا میدانی اکثریت جمعیت تشیع حال حاضر ایران، به برکت قیام خونین جوانانی از اهل تسنن که شاگردان شیخ صفی دین اردبیلی بوده و بدست او صوفی شده بودند، مدیون میباشند، هر کسی که تاریخ را بخوبی خوانده باشد می‌داند که اکثریت تشیع در ایران به برکت فتوحات شاه اسماعیل صفوی در ایران شیعه شداند، و اگر برای حرفم سندیت میخواهی؟ مزاره شاه اسماعیل و جدش شیخ صفی دین اردبیلی در خانقاه اردبیل میباشد، خود این موضوع سندیتی، بر صوفی بودن اصل و اساس تشیع میباشد، که به مرور زمان با مهاجرت (( شیخ کرکی و شیخ بهایی)) از جبل عامل، لبنان به ایران دچاره تغییر شده و با جادو و سحر این دو آخوند در درباره صفوی، توانستند تغییراتی را در مسلک آنان بوجود بیاورند، که مورده ساحر بودن شیخ بهایی، استناد به کتابش بنام ((مرجان نامه)) کافیست، البته حقانیت کلامم خود بستگی به چند سِرج نام کتاب مرجان نامه در اینترنت دارد، اینرا بدانید که شما به آدمش بر نخوردین، ولی امروز خداوند خواست تا شما را از جهل گمراهی نجات دهد، و با اطلاعاتی که من دارم چه بسا بتوانم، بنیاده مکتب شمارا به چالش بکشم، ولی ذکره همین چند نکته برای شما کافیست، ودر آخره کلامم بهترست من را بشناسید ((من بعنوان صوفی و پیر طریقت)) به شما طلبان کم سواده حوضه ی علمیه توصیه میکنم، که برای درک و فهم واقعی اسلام و تشیع، بجز مراجع و منابع خودتون سَری هم به تاریخ اسلام زده و تاریخ را نه از بعضی منابع تَحریف شده، بلکه از چند منبع های آزاد، موافق و مخالف بخصوص تاریخِ سال 1501 و زهوره پرافتخاره شاه اسماعیل صفوی در ایران و منطقه را بخوانید، تا اصل و اساس شکل گیری تشیع در ایران را بهتر و بهتر درک کنید، کسی که هنوز نتوانسته، الفبای دین خود را به دروستی درک کند چگونه می‌خواهد امربه معروف و نهی از منکر کند سخن آخرم به شما برای جستجوی حقیقت، اینست، که شما بهترست بِجُز مکتب خود، سَری هم به دروسِ مکتب مخالفین خود بزنید، و البته که در درک قرآن کوشاتر باشید، چرا که اصل و اساس قرآن و اسلام بر مبنای سه اصلِ( شریعت طریقت و حقیقت) بنا شده که اصل طریقت را در قرآن میتوانید در آیه های (( دیداره خضر با موسی )) بخوانید، و درک کنید، چرا اصل موضوع طریقت ( انجام عمل گناه ) برای حقانیت و پیروزی اسلام باشد، که البته که فهم و درک آن برای مغزه شما بسیار سهو و سخت است چنانکه پیامبر خداوند که کلیم الله بود نتوانست در مقابل راه و روش خضر نبی علیه سلام تاب بیاورد >>>حال شماها که طلبه ای ساده هستید، و من درین مورد>>> اهل تصوف را دعوت به مدارا با شما میکنم، و به اهل تصوف میگویم، که پیامبر خداوند نتوانست در مقابل با راه و روش ما طاقت بیاورد، بعد شما چه انتظاری دارید که این بچه طلبه ها بتوانند، در مقابله سیر و سلوک و مقاماتی که خداوند تنها به ما ارزانی داشته طاقت بیاورند، و پرخاش نکنند، وسلام علیکم و رحمت الله و برکات
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.