با عرض سلام و ادب مجدد
فرمایش شما در مورد علم زدگی و همین طور تحجر و امثال اینها صحیح است. متاسفانه در دنیای امروز مجامع علمی و دانشگاهی ما به طور چشم گیر و تعجب آوری علم زده شده و به دنبال تراشیدن دلیل علمی و محسوس برای هر اتفاق و رویدادی هستند. به نوعی ماوراء الطبیعه باید دلیل علمی و محسوس داشته باشد تا مورد پذیرش حضرات قرار بگیرد. در واقع تعارضی که بین علم و دین یا به نوعی تجربه و ماوراءالطبیعه وجود دارد (البته بسیاری از دستورات و آموزه های دینی با علم یا همان عقل بشری سازگار است، اما آنچه به آن رنگ و بوی علمی میدهند متاسفانه نفس انسان است. هر چیزی که نفسانی باشد به نام علم به بشر عرضه میشود)بیشتر به نوع تفسیر و تعریف از جهان و عالم بر میگردد. یعنی بشر امروز که بیشتر از هر زمان دیگر بر طبل تجربه و باور علمی میکوبد بیش از هر زمان دیگر است. البته طبیعی هم هست چون بعد از رنسانس اروپایی دیگر اعتماد به دین بر اثر خیانت های کلیسا و افراد به ظاهر متدین ولی در حقیقت گرفتار نفس و تحجر به شدت کاهش یافت؛ و از همین جا بود که هر چیزی که قابل تجربه و مشاهده بود حجت شد و هر چیزی که فراتر از مشاهده و به نوعی همان ماوراء طبیعت بود به نهایت بی اعتباری تنزل پیدا کرد. متاسفانه در دنیای امروز هر چیزی که با علم بلکه هر چیزی که با نفس و طبع آدمی سازگار باشد حقیقت و واقعیت محسوب میشود. متاسفانه دنیای امروز گرفتار نوعی اومانیسم است که در مقابل و عرض خداوند تعریف میشود و به همین خاطر هر چیزی به میل بشر خوش آید خوب بوده و اگر هم به آن بی توجهی و یا مقابله شود، حقوق بشر رعایت نشده است.
وقتی حرف انسان بر کلام و دستورات خداوند متعال و همچنین فرستادگانش ترجیح داده شود، گروه هایی مثل شیطان پرستان یا همجنس گرایان موجه و قانونی شمرده میشوند. و اینها و بسیاری از مسائل دیگر حاصل علم زدگی
البته هر کدام از این فرقه ها و گروه های موجود و همچنین مسائل سیاسی اجتماعی رخ داده شده در این دنیای رنگارنگ، برای خود دارای جریان شناسی مفصل با دلایل جدای از هم هستند که در این مجال نمی گنجد. ولی آنچه که نمیشود آن را انکار کرد این است که غالب مشکلات فعلی دنیای امروز فاصله گرفتن بشریت از اسلام اصیل و رفتن به سمت هوای نفس با توجیه علمی و بعضا دینی است.
با آرزوی موفقیت روز افزون
مرشدی
1397/04/02 - 14:06
لینک ثابت