افزودن نظر جدید
(و آنگاه که) سربازان بسیار من
(و آنگاه که) سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام بر میداشتند، من نگذاشتم کسی (در جایی) در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترساننده باشد.بند ۲۴ استوانه کوروش، برگردان عبدالمجید ارفعی
من همه سرزمینها را در صلح (امنیت) نشاندم.بند ۳۶ استوانه کوروش، برگردان شاهرخ رزمجو
درماندگان باشنده در بابل را که (نبونئید) ایشان را به رغم خواست خدایان یوغی داده بود نه در خور ایشان، درماندگیهاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.بند ۲۵ استوانه کوروش، برگردان عبدالمجید ارفعی
ما این کشوران به بیداد نگشوده ایم، ما به ستم دست نیانداختیم بر دیگر کشوران و به زور نتاختیم بر آنها، که بر ما تاختند دیگران و ما به پدافند خویش ایستادیم …کوروش نامه گزنفون، دفتر 7، بخش 5، بند 78، برگردان ابوالحسن تهامی
[کوروش] آنانی که توانهاشان در حد بسیار پایین بود، به زندگانی بازگردانید، از آن روی که به گونهای پیوسته خوراکشان بدانان داده شده است…کتیبه بابلی گزارش منظوم (Verse Account).ارفعی، عبدالمجید (1389). فرمان کوروش بزرگ. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی. ص 25
بيش از 30000 لوح خشتي و تعدادي لوح سنگي كه در سال 1312 توسط باستان شناسان در گوشه شمال غربي تخت جمشيد كشف شده به خوبي و روشني نشان ميدهد كه كارگران در تخت جمشيد (برخلاف كارگران سازنده اهرام مصر) نه تنها در تخت جمشيد بلكه در تمامي اماكن و تأسيسات دولتي، حقوق كافي دريافت ميكردهاند و علاوه بر آن از « جيره ماهنامه» برخوردار بود و شگفتآورتر از آنكه همه آنها «بيمه» بودند.در مورد جيرههاي غذايي كارگران، الواح و مستندات گوناگوني از تخت جمشيد بدست آمده.جيره غذايي شامل: گندم، جو، شراب، نان گوشت و ديگر مواردي بود كه با حسابرسي دقيق با توجه به سن، مهارت و جنس و وضعيت كلي كارگر يا استفاده كار و كارمند به او پرداخت ميشد.جالب توجه اينكه حتي به حيوانات متعلق به كارگران كه در تخت جمشيد كار ميكردند از سوي «دربار» جيره نقدي تعلق ميگرفت كه بيشتر غله بود.2-1- دكتر محمدمحمدي – فرهنگ و تمدن پيش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامي – دانشگاه تهران 1353 ص 193- ر.ش به كتابهاي تامين و رفاه اجتماعي – دكتر محمد آراسته خو – دانشگاه پيام نور – 1383 تمام كتاب4- عل اصغر حكمت – آموزش در ايران باستان – انتشارات موسسه تحقيقات و برنامهريزي علمي آموزشي 1350 ص 395- پيربريان – امپراطور هخامنشي – ترجمه ناهيد فروغان – نشر قطره 13816- دكتر اسماعيل دولتشاهي – تاريخ عمومي - دانشسراي عالي 1334 – ص 65-647- پيير بريان – همان و حكمت – همان ص 898- مرتضي راوندي – تاريخ اجتماعي ايران جلد 5 - ص 726-723
9- مرتضي اروندي – تاريخ اجتماعي ايران جلد 6 – نشر ناشر – 1363 – ص 1810- بديع آيه كوثر – سنگ نبشتهها سخن ميگويند – روابط عمومي ستاد بزرگ ارتشباران تهارن ص 111-110 و 132- 131
هوشتانه یا اوستَن، یک کیمیاگر ، فیلسوف و مغ ایرانی در زمان هخامنشیان بود.http://www.iranicaonline.org/articles/ostanes
The works of Apuleius, page 247
هوشتانه که یکی از کیمیاگران سلسلهٔ مغان زرتشت بهشمار میرفت، در جریان لشکرکشی خشایارشا به یونان او را همراهی کرد و در آنجا به آموزش کیمیاگری و جادوگری پرداخت. مکتب آموزشی او چنان مورد استقبال قرار گرفت که بنا به گفتهٔ پلینی، بسیاری از فیلسوفان یونان همچون فیثاغورث، امپدکلس،دموکریت و افلاطون برای مطالعهٔ آن به خارج سفر کردند، و سپس برای آموزش آن بازگشتند. Beck 1991, p. 516
واژهٔ «اوستن» از ایرانی باستان با تلفظ اوشتانَه به معنی «با جایگاه و وضعیت خوب» است. این نام در پارسی نو به گونهٔ «آستان» یا «آستانه» بازماندهاست و به همان معنی پیشین یعنی «جایگاهی نیکو» به کار میرود. این نام در منابع ایلامی و بابلی نیز بازتاب یافتهاست.http://www.iranicaonline.org/articles/ostanes
Anawati, Georges C. (1996), "Arabic Alchemy", in Rashed, Roshdi, Encyclopedia of the History of Arabic Science, 3, London: Routledge.Ullmann, Manfred (1972), Die Natur- und Geheimwissenschaften im Islam, Handbuch der Orientalistik, Abteilung I, Ergänzungsband VI, Abschnitt 2, Leiden: Brill.26)
ناشناس
1399/12/07 - 20:30
لینک ثابت