هر تمدن، یک پوسته دارد (مثل آثار معماری و هنری...) یک هسته (که همان انسان اندیشمند است). امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهما السلام) در آن 5 سال حکومت، بخاطر شرارتِ اشرار، مشغول حفظ جامعه بود و فرصتی برای پرداختن به پوسته تمدن نداشت. اما ایشان در طول زندگی، به هسته تمدنی پرداختند و بسیار موفق بودند. ایشان در تربیت انسان، چنان کوشیدند که تا اثر این موفقیت تا امروز به خوبی دیده میشود. در این هزار و اندی سال، هر انسان درست و حسابی که در ایران، روی کار آمد، دوستدار و پیرو امیرالمؤمنین بود. وقتی مغولان به ایران تاختند، بیدینها و بددینها ناموس خود را تقدیم مغولان کردند تا خود را نجات دهند. اما شریفترین ایرانیان، گرد هم جمع شدند و گفتند ما پیرو علی (ع) هستیم، شرف خود را نمیفروشیم. ما پیرو حسین هستیم، سر به دار میدهیم، تن به ذلت نمیدهیم و این گونه شد که علیه مغولان قیام کردند، شد همان نهضت شیعهمذهب سربداران! بعدها همین علمای شیعه / پیروان علی (ع) بودند که مغولان را مسلمان و شیعه کردند. بیاییم جلو... در دوران دفاع مقدس، وقتی آتش جنگ برافروخته شد، بیدینها و بددینها فرار کردند. اما پیروان علی (ع) و تربیت شدگان مکتب اسلام، برای این کشور جنگیدند، جان دادند و از همه چیز خود گذشتند. وصیتنامه شهدا را بخوانید. بیشترین بسامد واژگانی در وصیتنامه شهدا، نام امیرالمؤمنین علی (ع) و امام حسین (ع) و نام امام خمینی (ره) است. امروز هم بیدینها و بددینها و مدعیان دروغگوی وطنپرستی و رهبران جریان کوروشپرستی، جز خیانت، چیزی در چنته ندارند. اگر ایرانزمین به خطر بیفتد، باز هم تربیت شدگان مکتب علی (علیه السلام) باید جان خود را فدا کنند.
saman
1402/07/02 - 20:12
لینک ثابت