افزودن نظر جدید
هموطنان عزیزم بیایید این
هموطنان عزیزم بیایید این بختیاریهای پرادعا بشناسید کسانی به خوزستان نیامدید
مردمانی که 90 درصدشان عرب اصل و عیلامی هستند چطور ادعا میکنند که یک نژاد اصیل باستانی اریایی هستند در زیر تعداد زیادی از طوایف بختیاری عرب الاصل معرفی میکنم که حداکثر جمعیت این قوم تشکیل میدن. ببینید از این قوم با هویت جعلی چی مانده که بخواهند خودشان به کوروش 2500 سال پیش نسبت بدهند. به قول نسب شناسان اگر بفرض محال جد بزرگ انها کوروش بوده ( معاصر فرعون مصر) الان می بایست جمعیتی معادل کل اعراب روی زمین داشته باشند در صورتی که در ایران حداقل جمعیت تشکیل میدن!
یکی دیگر از طوایف بختیاری که از بازماندگان عیلامیها هستن معرف میکنم: اوکسی شاخه ای از نژاد عیلامی بوده در بعضی اسناد تاریخی با نامهای اورکسی ، اوراکسی ، اوراکسین و نام هایی از این دست هم گفته می شده که گویا بدلیل راحتی تلفظ آن را اوکسی یا اوکسین ها می گفته اند و نام اصلی آن همان اوراکسی یا اورکسین بوده. شباهت این نام ها با نام بعضی از طوایف بختیاری کاملا آشکار است، که در زیر به چند نمونه از آنها اشاره می کنم.
طایفه اورک: این طایفه از بزرگترین طوایف هفت لنگ می باشد.و محل سکونتشان بیشتر در اطراف ایذه و دهدز می باشد.این طایفه با نام های اورکی یا اوراکی هم بیان می شود و اوراکی تلفظ قدیمیتر این طایفه هست که حتی هم اکنون نیز گاها استفاده می شود اما برای راحتی کمتر این کلمه مشکل را تلفظ می کنند. احتمالا کلمه اورک همان اورکسی یا اوراکسی بوده که بعدها بخاطر راحتی تلفظ به اوراکی و اورکی تقییر یافته.
طایفه راکی : این طایفه هم یکی از طوایف بزرگ هفت لنگ بختیاری است. و محل سکونتشان هم کمی بالاتر از طایفه اورک و نزدیک به طایفه بابادی و ململی است. نام راکی هم احتمالا تقلیل یافته همان کلمه ی اوراکسی هست.
طایفه اسیوند: این طایفه طایفه ای از هفت لنگ بختیاری می باشد. کلمه اسیوند شباهت خیلی زیادی به کلمه اکسیوند دارد. که در طول زمان کاف این کلمه حذف شده و اسیوند شده.
در ضمن طوایف زراسوند ، الاسوند، بساک ،ساکی، استکی ، آسترکی و ... هم بی شباهت به کلمه اوکسی و همینطور نام های عیلامی نیستند. و البته نام آسترکی شباهت خاصی به نام آشتروک ناخونته پادشاه عیلامی دارد.
یکی دیگر از طوایف عرب الاصل عرب کمری میباشند که جمعیت بسیار زیادی دارند
کمری/ عرب – بختیاری

عربهایی را میگویند که در مجاورت بختیاریها زندگی میکنند، با ایشان وصلت کردهاند و از نظر رسم و رسوم و زبان و … اشتراکات زیادی با بختیاریها پیدا کردهاند، اما در اصل بختیاری نیستند.
در حقیقت عرب کمریها، عرب هستند که اصطلاحأ در کوه و کمر زندگی میکنند، و وجه تسمیه آنها نیز همین نکته است.
زبان عرب کمری
زبان آنها در اصل عربی است بر اثر مراوده و تبادل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با اقوام بختیاری، با گویش بختیاری ترکیب شده و اصطلاحاتی مخصوص به خود پیداکرده است، بطوری که فهم آن، هم برای عربهای خوزستان و هم برای بختیاریها ممکن نیست.
عرب کمریها معمولاً هم به گویش بختیاری و هم به لهجهٔ عرب کمری و گاهی نیز به عربی خوزستانی تسلط کامل دارند.عرب کمریها به دیگر عربهای خوزستان، اصطلاحاً عرب بَری میگویند عرب بری یعنی عربهایی که در بر یا زمین مسطح زندگی میکنند .
پیشینه قومی
ایشان از طایفه عرب از نژاد قهاوی هستند و از طایفه بنی طرف منشعب شدهاند. بر اساس گفتههای بزرگان آنها عربهای کمری که از طایفه بنی طرف هستند
، فرزندان فردی به نام هیکل هستند که به دلیل مشکلات نامعلوم که بین طایفه رخ داده از طایفه جدا شده و به سمت شهر شوش میرود و پس از مدتی از آنجا به سمت ارتفاعات شمال خوزستان (اطراف مسجدسلیمان کنونی) نقل مکان میکنند.
عرب کمری نیز شاخههای متعدد دارد و به دلیل وصلتهای زیاد و نزدیکی جغرافیایی با بختیاریها برخی آن را به اشتباه زیر شاخه قوم بختیاری و طایفه دورکی تصور میکنند. عرب کمریها به سه گروه تقسیم شدهاند و هر گروه جزو یکی از بابهای بختیاری به شمار میرود: عرب دورکی – عرب بهداروند – عرب چهارلنگ
عربهای کمری استان خوزستان
عربها کمری استان خوزستان تیره هائی هستند که هزاران سال پیش ساکن این مناطق بودن آثار تاریخی پیدا شده عیلامی مردم این مناطق را با لباس شبیه اعراب امروزی نشان میدهد ( لباس بلند دشداشه چفیه وعگال)
عربها ی کمری خوزستان به مرور زمان بر اثر اختلاط و امتزاج قومی و فرهنگی با اقوام غیر عرب زبان و فرهنگ آنها دگرگون شده و بصورت معجونی از فرهنگهای محلی (عربی، لری، بختیاری، کردی و ترکی) در آمده است.
از معروفترین عربهای کمری خوزستان
قنواتی ها: (از قبیله مذحج اهل کوفه و از جهتی دیگر آنها را از قبیله بنو تمیم میدانند) قبیله ألأوس (ساکن شمس العرب در بهبهان) البوهیچل یا البوهیکل (قبیله بنی طرف)، اچمیل یا اکمیل (کمالی) و بوستانیها (ساکن عنبر و لالی – مسجد سلیمان)
آل دینار یا«دیناروندیها »: دیناروندیها عقیده دارند که از عقاب دینار بن نجار بن ثعلبه هستند و از قبیله خزرج بن حارثه میباشند پسران خزرج بن حادثه: ١ - عمرو ٢- عرف ٣– چشم ۴- کعب ۵ - حارث از پسران عمرو یکی ثعلبه پدر تیم ا… ملقب به نجار است نجار صاحب چهار فرزند به نامهای: مالک، عدی، مازن و دینار شده بود. دیناروندیها طایفهای عرب که خود را از دینارونیها میدانند و نسل خود را از همان، دینار پسر نجار میدانند.
تیرههای دینارونی: ١- عالی محمدی ٢- عالی محمودی ٣- اورک ۴- لجم اورک ۵- شالو ۶– سرکول ٧- سهید ٨- گورونی ٩- شیخ عالیوند ١٠- نوروزی ١١- بویر ١٢– کورکور
طایفه عکاشه: عکاشه خود را از احفاد «عکاشه» أز أصحاب پیامبر (ص) میدانند: (عکاشه بن محصن بن حرثان) و از فرزندان «دودان بن أسد بن خزیمه» حلیف «عبدالشمس» أین عکاشه بن محصن از اصحاب صفه و از زمره مهاجران و نخستین یاران پیامبر (ص) به شمار میرود.
تیرههای عکاشه: ١– طایفه خدر ٢- طایفه میرزاوند ٣- طایفه کاشهوئی ۴- طایفه کید ۵- طایفه ونکی ۶- طایفه میلاسی ٧- طایفه سادات امامزاده سلطان ابراهیم ٨- طایفه مراد ٩– طایفه موئی ١٠- طایفه کلا ١١- طایفه آلوئی ١٢- طایفه شهروئی ١٣- طایفه کربلائی حسن ١۴- طایفه کوشکی ١۵- طایفه دینار عالی»
طایفه بابادی: نژاد بابادیها به قبیله «الازرق» عرب که در بین النهرین سکونت دارند میرسد اینان در زمان خلفای عباسی به بصره کوچ کردهاند و مدت شش سال در آنجا بسر بردند. سپس به طرف خوزستان پیش آمدند. بابادیها از زمان بسیار قدیم مردمانی خشن و قانون شکن بودند و به علت همین طغیان و گردنکشی، حکومت وقت آنها را از چندین منطغه اخراح کرد تا سرانجام در محل فعلی (زردکوه بختیاری) مأوا گزیدند و سپس در «اندیکا» (مسجد سلیمان) اقامت یافتند.
طایفههای بابادی شامل: آرپناهی، کله یا گله، بدبینی، مدلیل، احمد محمودی، راکی، شهنی، کمار و نصیر» است
طایفه نقدی پورها که تاالان به اولاد عرب معروفن
طایفههای دیگر عرب کمری خوزستان عبارتند از:
عرب شیخ، کلانتر، داودی، قریشی یا قریشوند، البوکردون(کردونی)، عقیلی و هاشمی (گتوند ـ شوشتر)، مددی (بنوکعب – مجدم) ساکن پرسیاه یا بیشه شیرین مرغاب از توابع ایذه و مسجد سلیمان،
خانواده انصاری (از قبیله خزرج)خانواده جزایری، سادات بهبهانی(سید ابراهیم و سید اسماعیل و. ..) سگوندیها (اولاد کلاب) یا بنی کلب ساکن شوش
«برخی از تاریخ نویسان آنها را از عربها «خزاعل» میدانند که در صدر اسلام به لرستان آمده و به مرور زمان با طوایف «لر» منطقه بهم آمیخته و بطور کامل با آنها همانند شدند. »
همچنین نقل شده که «میرزا قواما» یا «جامه بزرگ» خود از تبار عرب است خانوادهاش از مکه مهاجرت کرده است و در جلگه بهبهان زندگی میکنند.
لهجه
عربهای کمری «علی بیگی»، (مهاوی ـ بنی طرف) که از بین آنها تیره عبدالهی ساکن نفتون و اسکاچ مسجد سلیمان و سادات خانوادههای محترم «گوشه» ساکن دزفول و شوشتر و سادات موسوی بهبهان عربهای کمری بر اثر اقامت طولانی خود و ارتباط سببی (ازدواجهای برون گروهی) با طوایف غیر عرب با لهجههای گوناگون و متاثر از محیط مسکونی لغات و کلمات مختلف عربی و غیرعربی را بصورت خاصی (وارونه – مقلوبه) بکار میبرند. همانند جملات زیر که از زبان عربها کمری بخشهای اندیکا» و «لالی» در محدوده شهرستان مسجد سلیمان شنیده میشود:
«قبشه اسریع راحم عرکه» «صبح زود رفتهاند به جنگ
« بت أمحمد جوزت ورا أبن أحسین» «دختر محمد با پسر حسین ازدواج کرد
وینتم اترید اتروح گول الیانه دعی اژی اوراکی» «هر وقت خواستی بروی بگو تا همراهت بیایم
انت چند اخو و را چند اخوات عندک» «تو چند برادر و چند خواهر داری
با توجه به جملات فوق میتوان گفت: کلمات عربی در برخی جملات جابجا شده و در بعضی دیگر جملات به وسیله حرف ربط و یا کلمه فارسی کامل میشوند.
آداب ورسوم
عربهای کمری خوزستان نه تنها در کلمات روزمره بلکه در آداب و رسوم نیز تحت تاثیر اقوام غالب منطقه درآمده و با پیمان طایفهای خود را به ایلات غیر عرب منسوب ساختهاند همچنین رابطه خویشاوندی سببی برخی از عربهای کمری و تیرههای منطقه (الوار، بختیاریها و ترکها) خوزستان از جمله با سران ایل چهار لنگ بختیاری «محمد صالح» و «علی صالح» و «رشیدخان» و «علیمردان خان» نواده دختری والی حویزه بودن وصلت با خوانین دورکی که نتیجه این پیوند ظهور خوانین دورگه (عرب ـ بختیاری) از قبیل: «امان الله خان بابادی» «خاج خسروخان احمد خسروی»، «لطف علی خان چهار لنگ» و «علیقلی خان بهمئی»
عربهای کمری استان فارس
این ایل به دو بخش بزرگ «شیبانی» و «جباره» و تیرههای متعدد تقسیم میشود و همه ساله از لارستان در جنوب فارس تا اقلید در شمالی آن در ناحیهای که در شرق سرزمین ایل فارس زبان «باصری» قرار دارد کوچ میکنند
«دو تیره جباره و شیبانی عدهی آنها در دوره قاجاریه بالغ بر ١۵ هزار نفر است.
محل ییلاق آنها در بلوک «بوانات، قنقوری، سرچاهان» و «بندرعباس و لار»
محل قشلاق آنها در بلوک «محله سبعه» یعنی فسا و داراب و جهرم و رودان احمدی تا تنگ دالان و نیریزوده بیده است.
از بین ایلات عرب استان فارس ایل شیبانیها دارای قدرت و نفوذ بیشتر است.
معروفترین تیرههای این ایل: «پاپتی، تکریتی، حساتی، کتی، شیبانی، فارسی، ولی شاهی، شیبانی کتی، عبدالیوسفی، لوردن، مریدی، ابولحسنی، حیاتی، شاه سواری، ستوده، صباحی، ابوالحاجی، عزیزی، عمادی، کریحه، مهاری، اردن پلنگی، خوشنامی، سقلی، غله ریشی، الوانی، بنی عبداللهی، قلابه، جمالی، غلام شاهی، و ولی شاهی میباشند.
تیرههای جباره شامل «آل ساعدی، ابوالغنی، پیراسماعیل، سادات حسینی، شیری ابوالمحمدی، بوربور، بهلولی، جابری، حنائی، عزیزی، أربز، بزسرخی، تنی، جاهکی، سقری، قره غانی، شیرانی، ابوالحسینی تربر، جلوداری، شاهسون، قنبری، عیسائی، نقدعلی، ابوالشرف، درازی، شعبانی، ولر»
تعدادی معروف به اولاد محمد و اولاد سبار و اولاد رستم خان و اولاد زین العابدین و گروه دیگری به نام «مقطجات» می باشند همچنین عربهای باصری که از عربهای خمسهاند و معتقدند که از عربهای بصره میباشند زبان آنها عربی تحریف شده است.
آنها از حیوانات باربر ارتزاق مینمودند و کمتر به ییلاق و قشلاق میروند به استثنای وائسیها
* باصریها از دو قبیله تشکیل شدهاند ١ - وائسیها ٢ ـ علی میرزائیها
١ـ وائسیها ـ سردسیرشان در احمد آباد و گرمسیرهاشان در هرم و بندشهر و شامل شعب: «عبدالیوسفی، علیمردی، علی شاهقلی، بهلولی، حنائی، جوجین، لبومومی، میر احمدی، میرکی، میری، میر سلیمی، سرو گری، شاه حسینی و ولی شاهی»
٢ـ علی میرزائیها ـ متشکل از شعب: «کرمی که سردسیرشان در اسو پاس و گرمسیرشان در مرودشت است و حسین احمدی که سردسیرشان در باجگاه و گرمسیرشان در سروستان است و علی قنبری و میری که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سروستان و تیره قوغی که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سروستان و تیره قوغی که سردسیرشان در اسوپاس و گرمسیرشان در سرگاه است
طایفه صلاحی که اسکان یافته (تخته قاپو) و حرکت ییلاق و قشلاق ندارند. »
عربهای کمری کهگیلویه و بویر احمد
عشایر باوی این تیرهها که اصلا از باویه شرق کارون هستند و در دوره قاجاریه در حدود چهار هزار خانوار در این منطقه ساکن بوده و بواسطه اختلاط و امتزاج با الوار منطقه جزو قسمت الوار کهگیلویه و بویر احمد محسوب میگردند.
ناحیه موسوم به «باشت» و «کوه مره» را مالک شدند و دو قطعه مزبور را به اسم خود «باوی» نام نهادهاند باویهای این منطقه که توسط نادر شاه افشار از ایل کعب جدا کرده، ابتدا همراه با رئیسشان «شیخ هاشم باوی» در خراسان اسکان یافتند که پس از مرگ نادرشاه به فارس و کهگیلویه بازگشتند.»
از تیرههای معروف آنها: «علی شاهی، موسائی، کاشین(کیشی)، بارآفتابی، قلعهای (عمله )، میباشند در ناحیه کهگیلویه نیز چند خانوار از سادات عرب ساکنند از جمله: سادات طیبی، سادات میر سالار و رضا توفیقی هستند.
عربهای ساکن استان ایلام (عیلام)
عشایر عرب داخلی غرب استان ایلام شامل: تیرههای سادات «نجات» و «خرسان» در دهلران و عشیره «شوب» در موسیان و عشیره «ربود» (الرویشد) در دشت عباس عین الربیع و عشیره چنانه «کنانه» در دشت عباس و عین الخصال و بنوکعب در موسیان سکونت دارند.
عشایر عرب خارج غرب استان ایلام
تیره سادات «سید صابر» در موسیان و «شبل» در عین الربیع و «طراز» در عین الخصال و «دبار» در فکه «بنی لام» «منتفک (منتفق)» در برج آمنه
عربها ی کمری اطراف طهران
عربها حاجی آقا سلطان و عرب کتی و صحنائی در حدود ورامین و عرب حلوائی میباشند.
عربهای کمری لرستان
لرهای پیشکوه به: «سلسله، دلفان، بالاقریه و طهرانی» تقسیم میشوند:
١ – قبیله سلسله ـ گفته میشود از عربها هستند و در ناحیه شمال خرم آباد و دشت الیشتر ساکنند که تقسیمات فرعی آنها بدین ترتیب است: «حسنوند» «یوسفوند» «قلی وند» بادیه نشین و در حدود ٣۵ هزار نفرند (دوره قاجاریه) در زمستان بسمت جنوب رود کرخه (صیمره) میروند.
٢ – قبیله دلفان ـ سراوستن لایارد، جهانگرد انگلیسی به هنگام بازدید از ایران که لرستان جزئی از استان خوزستان بوده در کتاب «سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان مینویسد: «دلفان بخش شمالی لرستان است نام آنرا معمولاً به «ابودلف» عرب که در قرن سوم هجری به شمالی لرستان است انداخته بود منتسب دانستهاند معروف است که یکی از اسرای قبیله «دلف» که پس از بازگشت بنام «دلفی» شناخته میشود. چهار پسر به نامهای: ایتی، مومی، بیژن (پیرن) و کاکا داشته که هر یک طایفهای به ترتیب به نام «ایتی وند» «مومی وند»، «پیروند» و «کاکاوند» ایجاد میکنند. بعدها طایفه «ایتی وند» به دو طایفه ایتی وند اولاد قباد تقسیم میشوند.
همچنین مومی وند نیز به دو طایقه «نورعلی» و «میر بیگ» تقسیم شده و طایفه «چاواری» را نیز باید به این طوایف افزود این طوایف در بخش دلفان لرستان زندگی میکنند.
هنری فیلد مینویسد: «دلفان قبیله ایست که گفته میشود، از نژاد عرب هستند. ناحیه نزدیک دماوند بسمت کرمانشاه قره سو و مادیان رود را در اشغالی خود دارند. این قبیله که تعداد آنها به ٣٢ هزار نفر تخمین زده میشوند به تیرههای «کاکاوند »، «ایتاوند» و «مومیاوند» تقسیم میشوند.
باقیمانده این قوم جدید التأسیس بختیاری از نژاد لر اصیل پاپی هستن که با این بختیلریها درآمیخته شدن.
رضا سامی
1396/01/17 - 22:52
لینک ثابت