شما اینجا هستید
افزودن نظر جدید
سلام مشکل شما اینه که دوس
سلام مشکل شما اینه که دوس داری همه مردم دنیا و همه علما رو غیر از اونهایی که خودتون دوست داری، صوفی جلوه بدی و این به خاطر خلط کردن شما درباره عرفان و تصوف است. علیکم ب:پاسخ علامه بحرالعلوم (رحمة الله علیه) به استشهاد آقا محمدعلی بهبهانی
«بسمالله خیر الاسماء. در خروج این طایفه (صوفیه) از طریقه سداد و رشاد و سعی اینها در فساد و افساد عباد و بلاد، شکی نیست و شبهه نه و به سر حد ظهور رسیده و تأملی در آن نیست.
حرره سید محمدمهدی طباطبایی(بحرالعلوم)»
پاسخ صاحب ریاض(رحمهالله علیه) به استشهاد آقا محمدعلی
«بسمالله. مخفی نماند که اختلاف بل مخالفت طریقه و رفتار این طایفهها با طریق شرع انور در میان عالمیان مشهور و به سر حد ظهور رسیده و تأملی در آن نیست. بلکه پارهای اخبار و نقلهای چندی از ایشان نزد داعی به حد شیوع و استفاضه رسیده که هرگاه یکی از آنها از کسی ظاهر و صادرشده و ثابت شود که اعتقاد او است، بلا تشکیک قتل و اضرار او عقلا و نقلا واجب و لازم است.
لکن ازآنجاکه این چیزها به خصوص از اشخاص معینِ این جماعت سراپا ضلالت به حقیر نرسیده و حقیقت حال و احوال نزد داعی معلوم نیست، ازاینجهت شهادت درباره مستشهد علیه نمیتوان داد. جمعی کثیر در حضور داعی اینقدر شهادت در خصوص او که معصوم علیشاه محبوس در کرمانشاه باشد، نمودند که وی مرشد نورعلیشاه است و تربیت او از اوست. و اللهاعلم به حقایق الاحوال. دفع فساد مفسدین خواه ایشان صوفیان و مراشد و غیرایشان باشند، اگرچه به حبس و به هر نحوی که صلاح دانند، لازم و متحتم است.
کتبه الجانی علی الطباطبایی»
پاسخ مرحوم آقا سید محمدمهدی شهرستانی(رحمة الله علیه) به آقا محمدعلی
«بسمالله تعالی. مخالفت رفتار و طریقه ناهنجار این اشقیا با طریقه شرع انور و ملت مطهر حضرت سید البشر (علیه و علی اولاده آلاف التحیه والسلام) درنهایت وضوح و ظهور کالنور علی الطور برکافه خلایق ظاهر میباشد، خصوصاً این شقی الاشقیا (معصوم علیشاه) که پیر و مرشد بقیه ارباب ضلال بود و آن شقی (نورعلشاه) که در اطراف و اقطار او را مرشد میدانند و تعظیم و توقیری که نسبت به او مینمودند، به حدی بود که او را درالسنه و افواه این اشقیاء مسمی به معبود نموده و به همین لقب این بدبخت نامحمود را اسم برده و خود هم ابا و امتناعی از این خطاب نداشته، برای کفر و الحاد و زندقه او کفایت میکند. « وَکفَی بِهِ إِثْمًا مُّبِینًا [سوره نساء، آیه 50] همین گناه آشکار، (برای مجازات آنان) کافی است.»
مجملا بر کافه اهل اسلام، تعزیر و تکفیر و طرد و نفی و ابعاد ایشان متحتم و از لوازم ایمان است. لکن چون داعی با این شقی بدبخت ملاقات و مکالمه ننموده تا حکم صریح به جواز قتل او نماید، لهذا تصریح به جواز او نمیتواند نمود مگر آنجاها ما فی الضمیر او بروز کند، به حدی که شبهه را در آن راه نباشد.
و نظر به اعتقاد داعی، حبس مخلد او در همان کرمانشاه اولی و الیق و به مراعات دین احوی و اوفق خواهد بود که در هر بلد و مکان روانه شود، باعث اضلال و کفر و زندقه عباد خواد شد. والله یعلم».
همگی این موارد غیر از آن چیزی است که صوفیه در باره آقا محمد علی بهبهانی (کرمانشاهی) اعتراف دارند.[مبلغی آبادانی، تاریخ تصوف و صوفیان، انتشارات حر، چاپ اول، 1376، ج 2، صص 980- 991] این همون کتابی است که استاد... معرفی می کنن...
m.tavab
1395/10/28 - 08:02
لینک ثابت