افزودن نظر جدید
دگرگونی معنای واژه ها یک امر
دگرگونی معنای واژه ها یک امر کاملا مقبول و معموله
در زمان خودش معنایی داشته و بعدا به هر دلیلی عوض شده
مثل فیلسوف که ابتدا به معنای دوستدار حکمت و علم بوده اما به مرور به معنای حکیم استفاده شده
در مورد کلمه عجم معانی مختلفی در دوران های مختلف داشته
حتی اگر عجم در دوره ای به معنای نا مفهوم به کار برده شده صفت افراد نبوده بلکه صفت زبان پارسی بوده که برای عرب نا مفهوم بوده
و بنا بر قولی عجم به معنای کشورِ جم یعنی مملکت جمشید است
تو کتاب مجمع البحرين این طور اومده که «العجمي: منسوب الي العجم، بفتحتين، و هم الفرس و ان افصح بالعجمية»یعنی «عجمي منسوب به عجم است و آنان «مردم فارس» مي باشند اگر چه در لغت خود فصيح بوده و لکنت زبان نداشته باشند»
و المنجد «العجم: خلاف العرب، سموا بذلک لتعقيد السنتهم، الفرس، بلاد الفرس» «عجم به کسي گفته مي شود که عرب زبان نباشد، عجم را بدين سبب عجم گفته اند که لغت و زبانشان در نظر عرب مبهم، و پيچيده و نامفهوم است و عجم، مردم فارسي زبان و سرزمين مردم ايران است
و
لغت نامه دهخدا
اعجم . [ اَ ج َ ] (ع ص ) آنکه کلام پیدا و فصیح گفتن نتواند، گو از عرب باشد. (منتهی الارب ). آنکه سخن فصیح نگوید اگرچه از عرب باشد. (آنندراج ). آنکه سخن فصیح گفتن نتواند. (از منتخب و غیره از غیاث اللغات ). آنکه فصیح نباشد و کلام پیدا گفتن نتواند اگرچه عرب باشد. (از اقرب الموارد). بدزبان . (دستوراللغة). رجل اعجم و قوم اعجم ؛ مرد یا قومی که فصیح گفتن نتواند، از عرب باشند یا غیر آن ...
البته این هم هست اما صحتش رو من نمی دونم چون سندش رو ندیدم
امروزه در خوزستان، اعراب هنوز هم به پارسی عجم میگویند و این عبارت نه تنها تحقیر آمیز نبود بلکه موجب افتخار هم بود بطوری که بعضی از عرب ها حتی در دوره جاهلی داستانهای شکوه کسرایان عجم و ملک جم را با افتخار نقل میکردند سندش رو این کتاب معرفی کردن"کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان / دکتر محمد عجم"
یاسین
1394/08/13 - 13:07
لینک ثابت