افزودن نظر جدید

دوست عزيز، سلام اين تحريف معنوي نيست، اگر مي‌خواهيد نمونه‌اي از تحريف معنوي را ببينيد، به آياتي مراجعه كنيد كه حسين علي نوري براي اثبات بهائيت به آنها پرداخته است، از جمله آيه :« يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ في‏ يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» سوره سجده، آيه 5. درباره تفرقه هم لازم است بدانيد كه اين يك شيوه براي سلطه‌گري است كه ضرب المثل آن نيز هست: «تفرقه بينداز و حكومت كن». اين شيوه در ميان اديان الهي نيز پياده شده است كه از جمله اسلام است كه پس از رحلت پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) كساني با تفرقه اندازي، حق جانشيني امير مؤمنان علي (عليه السلام) را غصب كردند و اين تفرقه‌اندازي ادامه يافت تا پيدايش شيخيه و بابيت و بهائيت است. البته از آنجايي دست بالاي دست بسيار است، در خود بابيت و بهائيت نيز قدرت‌طلبان و سلطه‌جويان كم نبودند به همين خاطر تفرقه و چند دستگي در بابيت و بهائيت نيز زياد است. حسين علي نوري به خاطر قدرت‌طلبي، فرمان علي محمد باب را اجرا نكرد و جانشيني صبح ازل را نپذيرفت و بهائيت را در برابر ازلي‌ها ساخت. عباس افندي و محمد علي افندي نيز بر سر جانشيني حسين علي بهاء اختلاف كردند و مادران يكديگر را به فحش كشيدند و... بحث جانشيني شوقي افندي، روحيه ماكسول و ... را هم كه در جريانيد، همه براي كسب قدرت بوده است... درباره بحث الناس كلهم بهائم كه ربطي هم به بحث نداشت و طبق عادت بهائيان (از يك شاخه به شاخه ديگر پرديدن) است، كافي است به ياد آوريد كه بهائيان در بهائيت اغنام الله (گوسفندان خدا) خوانده مي شوند و اين هم نياز به توضيح ندارد.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.