دزدی لباس روحانیت توسط سران بابیت و بهاییت

  • 1392/04/20 - 02:59
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ براي حضور داشتن قيافه‏ هائي شبيه به مقامات ديني و روحانیت شیعه در فرقه‏ هاي ساختگي استعماري مي‏توان جهات گوناگوني را يافت که در این مقاله به این شبهه پاسخ میدهیم
عروسک های استعمار

با مطالعه آثار بابيه و بهائيه و آشنائي با افراد سرشناس آن که بعضا برحسب ظاهر، لباس اهل توحيد را داشته‏ اند و قيافه‏ هاي روحاني نما که به خواننده تفهيم مي‏کند از اهل ديانت ناب و خالص بشمار مي‏روند، خواننده را که اگر عکس‏ هائي اين چناني هم ديده باشد، سرگرم سؤال ها نموده، خود را مورد پرسش قرار مي‏دهد اين شکل و شمائل‏ هاي ديني در فرقه‏ اي که ساخته‏ ي استعمار است و جهت به انحراف کشاندن ملت و تضعيف آئيني الهي به وجود آمده، گوياي چه اسراري است و اگر به انگيزه‏ ي آن پي برده شود چه راز سربسته‏ اي برملاء مي‏گردد؟!

قطعا دقت نظرها در اين زمينه مي‏تواند جهاتي گوناگون را ارائه دهد که هر کدام به نوبه‏ ي خود مي‏تواند پرده از روي تزويرها و خدعه‏ هاي، نيرنگ بازان سياسي جهت به انحراف کشاندن پيروان آئيني آسماني برداشته و گوياي حقايقي کارساز باشد که چگونه سلطه گران چپاول گر حاکم بر سرنوشت ملت‏هاي مظلوم جهت استيلا بر همه چيز کشور ستمديدگان تسلط يافته‏ اند. [1]

آنچه میبینیم اصل و اساس فرقه هاي ساخته و پرداخته ‏ي استکبار نظير وهابيت و اسماعيليه - به شکل امروز آن - يا شيخيه که به بابيه و سپس ازليه و بهائيه انجاميد. به لحاظ از بين بردن هميت ديني و تعصبات اعتقادي خالص و ناب حاکم بر جهان اسلام که تنها مانع و دافع تسلط بر کشورهاي اسلامي است به وجود آورده‏ اند. و مسلما بايد آنچه مي‏خواهد در ديني شکاف ايجاد کند با رنگ و خصوصيت هاي مذهبي باشد.

اما گزارشات دقيقي که تاريخ از به وجود آوردن مسلک هاي ظاهرا ديني ضد دين ارائه مي‏دهد، کاملا روشن کننده‏ ي اين مهم غير قابل انکار است که طراحان ابداع کننده‏ ي مسلک هائي نظير وهابيت و بابيت و بهائيت به اين توجه داشته‏ اند : مباني اعتقادي مسلک نوآورده شباهت هائي به اصول پايه ‏اي ديني آسماني داشته لکن با ظاهر همآهنگ لطمه‏ اي جبران ناپذير به پيکر آئين الهي وارد آورد. مهمتر مروجان و ناشران آن نه فقط به قيافه ‏ي مذهبي داشته باشند بلکه بعضا از شهرتي ديني هم برخوردار بوده تا بهتر بتوانند فريب دهند و اغوا کنند.

و در اين صورت مي‏طلبد اگر هم روحاني نمائي را که براي همين روزهاي تاريک و ظلماني زير نظر گرفته مي‏شود پيدا نمي‏کردند، ناگزير با دزدیدن لباس روحانی و ساختن چنين قيافه‏ اي که شبيه به روحانيون باشد را فراهم مي‏ آوردند. چنانکه قبل از انقلاب اسلامي ايران، منوچهر آزمون سرپرست سازمان اوقاف جهت استقبال از محمدرضا پهلوي، کثيري از شکم گرسنه‏ ها را لباس روحاني پوشاند و به استقبال برد. يا در جشن دو هزار و پانصد ساله شدن نوع حکومت ايران، شخصي را که بسيار خوش قيافه بود و جلب توجه مي‏کرد با لباس مقدس روحاني به عنوان رئيس سني روحانيت، که عروسکي ساخته شده بود به نمايش گذاشتند تا در انظار عموم و خارجي‏ ها جبران کمبود حضور روحاني واقعي و حقيقي جهان تشيع را کرده باشند....

از اين دست خيانت‏ ها نسبت به مقامات عالي روحاني در طول تاريخ و حتي در غير اسلام نيز ديده شده است تا يک پديده‏ ي ساخته و پرداخته بدلي ديني را در کنار دين حقيقي قرار دهند. هم از صلابت آن آئين آسماني نظير اسلام و مهمتر تشيع هميشه مقدس و سلحشور مانده را آسيب پذير کنند و هم مردماني ساده و ناآگاه از شيطنت‏ هاي زر و زور دوستان را به آن فريب دهند و در اين ميان خود به مقصود رسند.

در هر صورت  براي حضور داشتن قيافه‏ هائي شبيه به مقامات ديني در فرقه‏ هاي ساختگي استعماري مي‏توان جهات گوناگوني را يافت.

اولا اينکه در دوره‏ ي ابداع اين نوع مسلک ها، لباس رسمي ايرانيان بسيار شبيه به لباس مقدس مقامات ديني بوده است و اکثر مردان در اين دوره داراي ريش‏هاي بلند بوده و جهت مستحب بودن يا حفظ اصالت مردانگي مهمتر ديني دستاري هم به سر مي‏بستند مانند اسداله قمي مبلغ بهائي که قيافه‏ اش با شغل اروسي دوزي او نمي‏خواند.

ثانیا اينکه بايد به مهمي که در تحقيق مسلک شناسي، بسيار حائز اهميت مي‏باشد توجه داشت، استکبار جهاني دفعتا بدون فراهم آوردن مقدمات ضروري، دست به ابداع خدعه اي ديني يا سياسي، اقتصادي يا فرهنگي که بتواند به اصالت‏ هاي ديني طعنه وارد آورد نمي‏زند. بلکه با بررسي سفرنامه‏ هاي غريبه‏ ها به ايران متوجه مي‏شويم، همه‏ ي جهاتي که در به وجود آوردن مسلکي به ظاهر ديني، لازم و ضروري است خصوصا انتخاب افراد توسط سياحان جهانگرد مورد شناسائي و بررسي قرار گرفته است. و افرادي نظير شيخ احمد احسائي با سابقه ‏اي خانوادگي لکن سرانجامي گنگ و نامفهوم يا کاظم رشتي بدون هيچ سابقه طائفه ‏اي در ايران و سرانجامي معلوم، چگونه با اشاعه‏ ي اختراعات اعتقادي ديني مقدمات مسلکي ضد ديني را در تشيع فراهم آورده ‏اند و به گواهي تاريخ چگونه از ناحيه روس و انگليس مورد حمايت قرار گرفتند، زمينه ساز فرقه‏ هائي ظاهرا ديني که با اساس تشيع مغايرت داشت شدند.

اينها با قيافه‏ هائي که بي‏ شباهت به روحانيون شيعه نبود در کنار مهدويت در دوره‏ ي غيبت امام دوازدهم حجة بن الحسن قائم آل محمد روحي فداه فتنه‏ ي خائنانه‏ ي «رکنيت» در فرقه شيخيه، و در همسنگي با نيابت خاصه مدعيان «قطبيت» در شعبات تصوف فرقه‏ اي نعمة اللهي و در هم شأني با نيابت عامه آشوب «بابيت» که به بهائيت تبديل شد را فراهم آوردند برايش سينه زدند. و خوشبختانه ديري نپائيد که رسوا شدند نزديکاني چون فضل الله مهتدي يا آيتي و نيکو صدها تن با توبه و انابه به افشاگري فتنه‏ ي باب و بهاء پرداختند.

نبايد فراموش کرد از لوازم اجراي چنين طرح خائنانه اين بود که قيافه‏ هائي شبيه به پيشوايان ديني را جهت پيشبرد مقاصد شوم خويش داشته باشند و آنهائي که جهت بازي در اين نمايشنامه انتخاب شدند اگر داراي شکل و شمائلي مانند اسداله قمي اورسي دوز يا امين بهائي‏ ها نداشتند مانند حسينعلي و يحيي نوري خبرچين‏ هاي سفارت روس، به همان قيافه اي که مي‏بايد در معرض نمايش گذاشته مي‏شدند در آوردند.

در این میان بعضي هم به جهت نفوذ در دستگاه «بابيت» مانند آيتي ننگ بدنامي را خريدار شده، در دوره‏ ي تأسيس بهائيت پس از اينکه به خوبي همه‏ ي حيله‏ ها و خدعه‏ ها، تزويرها و نيرنگ را شناخته بودند به شواهدي غير قابل انکار از اعمال ضد اخلاقي و انساني سران وابسته به روس و انگليس که امروز آمريکائي هم هستند، خويش را کنار کشيده اطلاعات فراهم آمده را مجموعه‏ هاي ارزشمند نموده در اختيار جامعه اسلامي گذاشتند، هم مبدأ تحقيقات تازه‏ ي محققان گرديدند و هم مانع فريب کمتر مردم شدند و مهمتر زمينه‏ ي توبه کثيري از منحرفان فراهم آوردند و اين سعادت را به نام خود در تاريخ به ثبت رساندند.

 

 

پی نوشت :

1.خاطرات انحطاط و سقوط فضل الله صبحی مهتدی ص 10

دیدگاه‌ها

السلام علیک بهاء الانگلیس ابتداً مسلمان بوده یا تظاهر به اسلام میکرده مثل آنوسی ها هدف هم انشقاق دین بوده همون طور که اونها در کجی هستند ما هم نباید مثلا ماههای سال اسلامی مان زرتشتی باشه اقدامی که رضاخان برای ترویج و انحراف از اسلام به زرتشتیگری انجام داد همون طور که در اسلام آمده تشبه به کفار غلطه و شاید گناه باشه اطلاع دقیق ندارم چون باعث ترویج دین و تفکر آنها میشود شما ببینید همین قضیه ماههای زرتشتی امروز باعث و منجر به ترویج تک تک مراسمات زرتشتی ها داره میشه اینه ضرر های تشبه ان شا الله این ماههای زرتشتی برداشته بشه شش ماه نامهای فرشتگان زرتشتی و شش ماه نماد های آنها از قبیل آذر یعنی آتش آیا یک زرتشتی حاضر هست ماههای سالش نام فرشتگان ما باشه جبرئیل میکائیل و .. ارباب کیخسرو شاهرخ که اقدام مطرح کردن و پیگیری و به سر انجام رساندن این مسئله با قدرت رضاخانی کرد یک زرتشتی متعصب بود که آخر الامر به دلیل اعتراض به ترویج بهائیت در بین زرتشتی ها گفته شد که به مرگ قتل هلاک شد تشبه بد است لطفا این مسئله ماههای زرتشتی را جدی بگیرید جوانان دارن زرتشتی میشوند یا گرایش شدید دارن از سر نااگاهی چون مساوی شده با هویت ایرانی در صورتی که رضاخان حاضر نشد ماههای زمان کوروش را بگذارد چون تاثیری در اقدام پلیدش نداشت

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.