انتخابات از نگاه اسلام

  • 1392/03/11 - 05:35
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دلایل حقانیت اسلام نسبت به سایر ادیان بحث انتخابات است زیرا پیشینه انتخابات با ظهور اسلام یکی است و پدیده ی جدید نمی باشد.
اسلام و انتخابات

انتخابات یکی از  نشانه های قدرت دینی و ملی مسلمانان در مشارکت امور مختلف می باشد و به جرات میتوان بیان کرد که انتخابات در اسلام پشینه ای به  اندازه ظهور اسلام دارد و پدیده ی جدید نیست. در صدر اسلام پیامبر (ص) تحت عنوان بیعت، حق مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی را به تمام مسلمانان اعم از زن و مرد داد و آنرا به عنوان درس حیاتی، الگو و نمونه به جا گذاشت  به طوری که میتوان به ادعا کرد برعکس ادیان دیگز حق شهروندی در اسلام از همان پیدایش اسلام محفوظ بوده است و انتخابات یکی از حقوق شهروندانی است که به فرموده امام خمینی (ره):

 باید جریان انتخابات، یک جریان صحیح باشد مردم احساس کنند انتخابات طوری که قانون انتخابات و اسلام می ‏خواهد عمل می ‏شود{1}

با اینکه بعضی از افراد فکر میکنند  انتخابات با اصول و معیار های که امروز در جوامع دموکراتیک مروج است؛ یک پدیده ای جدید است، اما احکام و سننی در دین مبین اسلام وجود دارند که با الگو قرار دادن، تفسیر و تحلیل آنها می توان به نظریه ای جامع در رابطه به انتخابات دست یافت. موجودیت این احکام و سنن در دین اسلام در میان  کسانی به وجود آمد که هیچ نشانی از تمدن در آنان یافت نمی شد و این مطلب نشان دهنده ای اهمیت و دقتی است که این آیین الهی به مسایل مربوط به تعیین یا انتخاب زمامدار و سایر موضوعات مهم ملی و بین المللی  داشته است.

احکام مربوط به انتخابات در اسلام را می توان  بصورت کلی در سه بخش شورا، اجماع و بیعت مورد مطالعه قرار داد و با مطالعه ای قرأن، سنت و تاریخ اسلام، ما به موارد متعددی از احکام و سنت ها بر می خوریم که مربوط به شورا و مشورت نمودن در امور مهم اجتماعی اند. پیامبر اکرم (ص) با آنکه خود مستقیماً از منبع وحی دستور اخذ می نمود، اما در بسیاری از موارد که مربوط به زندگی اجتماعی و دنیوی مردم می شد، با صحابه  مشورت می کرد و مناسبترین رأی و نظر را بر می گزید. هدف او از این کار فقط این بود که اصل مشورت نمودن در میان مسلمین رواج یابد و مسلمانان بیاموزند که در کار ها با یکدیگر مشورت کنند در آخر به بیان صحبت امام خمینی (ره) در رابطه با انتخابات خواهیم پرداخت :

وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخابات ریاست جمهوری، یا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و یا خبرگان رهبری در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند، بر اساس ضوابط باشد{2}

 

منابع:

1-صحیحه امام خمینی جلد 8 صفحه 318

2-همان صفحه 320

 

دیدگاه‌ها

من اصلا فکر نمیکردم انتخابات در اسلام وجود داشته باشه!همیشه فکر میکردم ما از غرب گرفتیم!ولی حالا فهمیدم غرب از ما گرفته.اسلام دین باکلاسی است ما خبر نداشتیم.عالی بود وعده ما 24 خرداد

من اگه ميدونستم اينجوري هست راي ميدادم من تا حالا فكر ميكردم انتخابات وارداتي است و ما از غرب الگو گرفتيم نه اونها از ما. باور كنيد پشيمان شدم كه چرا شركت نكردم.پايگاه خوبي داريد همه چيز داره مثل فروشگاهاي زنجير ه اي

لطفا کتاب در مورد انتخابات برام معرفی کنید کتاب انتخابات در صدر اسلام

اگر مفهوم انتخابات را برانگیختن و انتخاب رهبران برای اداره کشور در نظر بگیریم . نظری به چگونگی حاکمیت و اداره انبیاء و امامان در امر جامعه نظر بیافکنیم : حضرت موسی (ع) قبل از هجرت از مصر با بنی اسرائیل ابتدا در یک متینگی قدرت و حقانیتش را با فرعونیان در منظر مردم مصر به رقابت گذاشت وقتی که پیروز شد بنی اسرائیل به او ایمان آوردند .امام علی (ع) نیز زمانی که مردم عثمان را کشتند در خانه امام علی تجمع کردند و از او خواستند که رهبری حکومت اسلامی را تقبل کند . در عین حالی که امام به مردم گفت بروید کسی دیگر را انتخاب کنید . ولی مردم راضی نشدند و با پذیرش امام مردم امنیت را احساس کردند . جمله مشهور ایشان لو لا حضور الحاضر معروف است

ملاک انتخاب اصلح از زبان علی علیه السلام 1- وفای به عهد و پیمان: به نظر کارشناسان سیاسی، تقویت و پایداری حکومتها تا حدی بسته به پای بندی زمامداران به عهد و پیمان است؛ زیرا پای بندی زمامداران به وعده هایی که به مردم می‌دهند و احیانا برای تحقق آن سوگند یاد می کنند سبب نفوذ آنان در دلها، کسب اطمینان و استواری نظام می گردد. امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در این زمینه به مالک دستور می دهد: «از این که به مردم وعده دهی و به انجام کاری متعهد شوی و سپس تخلّف کنی، بپرهیز، چون خُلف وعده و پیمان شکنی موجب خشم خدا و خلق است». در اندیشه سیاسی امام علی (علیه السلام) پای بندی به عهد و پیمان بهترین وسیله پیوند و الفت میان مردم و زمامداران و موجب استواری و استحکام دولتهاست. حضرت در این باره می فرماید: «از واجبات الهی، هیچ کدام همانند وفای به عهد و پیمان در میان مردم جهان - با تمام اختلافاتی که دارند - مورد اتفاق نیست؛ حتی مشرکان زمان جاهلیت نیز، علاوه بر مسلمانان آن را مراعات می کردند؛ چون پیامدهای پیمان شکنی را آزموده بودند.» داد. 2- تخصص و کاردانی از دیگر ملاکهای انتخاب کارگزاران در حکومت اسلامی به نظر علی (علیه السلام) افزون بر ویژگیهای فردی و کمالات نفسانی، داشتن تخصص و مهارت لازم در انجام وظیفه مربوطه است. یعنی کارگزار بر اثر برخورداری از علم و دانش مورد نیاز در حوزه کاری خود، بتواند مأموریت محوله را به بهترین وجه به سرانجام برساند. امام علی (علیه السلام) در توصیه هایش به مالک می فرماید: «ای مالک! از افراد با تجربه و با حیا از خانواده های پاک و شایسته و با سابقه در اسلام برای اداره کشور استفاده کنی.» در این بیان به تجربه داشتن در کار تأکید شده است و این که کارگزار حکومت اسلامی باید کاردان و اهل فن و دارای دانش کافی باشد. در عمل هم علی (علیه السلام) به این ویژگی توجه می کرد و افراد با تجربه ای همچون مالک و ابن عباس و عثمان بن حنیف و امثال آنها را به ولایات مختلف به عنوان کارگزار منصوب می فرمود 3- بی اعتنایی به دنیا دنیاطلبی و دل بستن به آن یکی از آفتهای مهم فعالیتهای سیاسی است و به طور قطع، مانع تجلّی آثار حکومت اسلامی می گردد؛ چه آن بر اساس تفکر امام علی (علیه السلام)، دل بستن به دنیا منشأ همه خطاهاست. بنابراین، برای جلوگیری از آفات زیان بار قدرت و سیاست، باید کارگزاران نظام اسلامی را به گونه ای برگزید که در اثر تربیتهای دینی با بی اعتنایی به دنیا انجام وظیفه نمایند؛ همان طور که سیره امیر مؤمنان علی (علیه السلام) بر دوری از زرق و برق دنیا و بی توجهی بدان استوار بود. او مکرّر همه مردم، به ویژه کارمندان نظام اسلامی را به زهد و دل نبستن به دنیا دستور می داد و می فرمود:«از دنیا بپرهیزید؛ زیرا دنیا در حقیقت، دام شیطان است». 4-». صداقت و امانت داری رفتار و سیره حضرت علی (علیه السلام) از اهمیت امانت داری حکایت دارد؛ چنان که می فرماید: «برترین ایمان امانت داری است» و «هر که امانت دار نیست، ایمان ندارد.» بنابراین، در انتخاب کارگزاران، باید خصیصه امانت داری را در آنها احراز و حتی الامکان تقویت کرد. آنچه امروزه موجب بروز مشکلات گوناگون در جوامع اسلامی شده این است که رهبران و کارگزاران حکومتی افرادی صالح و امانت دار نیستند. بدین دلیل، باید برنامه ریزی کرد تا بر اساس اندیشه های سیاسی امام علی (علیه السلام) سیاستگذاران و مدیران شایسته انتخاب شوند، به گونه ای که تمام ویژگیهای یک زمامدار سیاسی مسلمان را دارا باشند. با وجود رهبران و کارگزاران تربیت یافته و با صلاحیت، بحرانهای موجود در کشورهای اسلامی که غالبا ناشی از بی لیاقتی و بی کفایتی زمامداران است، برطرف خواهد شد.. 5- عدالت خواهی عدالت خواهی از شاخصه های بارز انتخاب سیاسی در سیره و گفتار امام علی (علیه السلام) است. سراسر زندگی آن حضرت نشان دهنده اعتدال و اجرای عدالت در جامعه است. ظلم ستیزی ایشان و مبارزه با ستم و بیدادگری، چه در دوران حکومت و چه پیش از آن، از ویژگیهای زندگی آن حضرت است. ایشان در سفارش خود به مالک اشتر می فرماید: [مالک!]، انصاف و عدالت را بین خدا و مردم از یک سو و خود و نزدیکانت و هر که هوای او را در سر داری از سوی دیگر، مراعات کن». 6- حسن سابقه از معیارهای مهم علی (علیه السلام) در انتخاب کارگزاران توجه ایشان به سابقه فردی آنان بود و در این زمینه کمال دقت را مبذول می داشت. از این رو، مغیره بن شعبه در همان روز نخست خلافت، خدمت امام رسید و پرسید: با معاویه چه خواهی کرد؟ فرمود: او را برکنار می کنم، چون او را شایسته حکومت بر مسلمانان نمی دانم. ابن عباس نیز به خاطر مصلحت خواهی در موفقیت حکومت امام، همین پیشنهاد را داد و گفت در شرایط موجود که هنوز پایه های حکومت شما استقرار نیافته، مماشات با معاویه عاقلانه تر از این است که او را علیه خود برانگیزی. امام ضمن رد این پیشنهاد، فرمود: «من اهل مداهنه در دین نیستم و حتی دو روز هم به معاویه اجازه نمی دهم که بر جان و مال و عرض مسلمانان مسلط بماند.» در عهدنامه مالک اشتر می فرماید: «بدترین وزیران تو، کسانی هستند که پیش از تو وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته اند. مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند؛ چون آنان یاوران گناهکاران و یاری دهندگان ستمکارانند.» همچنین حضرت در نامه ای خطاب به منذر ابن جارود عبدی که بر بعضی از شهرهای فارس از جانب آن حضرت حکم رانی داشت و مرتکب خیانت و فساد مالی شد، به تأثیر سوابق خانوادگی بر رفتار سیاسی افراد اشاره می کند و می فرماید: «نیکی پدرت مرا فریب داد و گمان کردم که تو هم از روش او پیروی می نمایی و به راه او حرکت می کنی. پس ناگاه به من خبر رسید که خیانت کرده از سیره پدر و خانواده ات عدول نموده ای.» 7- تقوای الهی تقوا نیرویی است که انسان را از همه آفات درونی و بیرونی نگه می دارد و او را در برابر لغزشها محکم و استوار می سازد. تقوا در همه شئون زندگی، به ویژه مسائل سیاسی و اداری جامعه، بسیار کارساز است؛ زیرا ملکه تقوا در روح انسان نیرویی پدید می آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی در مقابل گناه می بخشد 8- محبت و دلسوزی به فقرا علی (علیه السلام)، هم خود یار و مددکار فقرا و محرومان بود و هم افرادی را با این ویژگی پرورش داد. دستورات آن حضرت به مجریان و مدیران ارشد حکومت در آن روز، حاکی از اهتمام ایشان به فقرستیزی و تأمین اجتماعی است؛ چنان که خطاب به مالک می فرماید: «ای مالک! درباره طبقه پایین از مردم جامعه، که چاره ای ندارند و در فقر و تنگ دستی زندگی می کنند، خدا را فراموش نکن. آنها عبارتند از: بینوایان، نیازمندان، گرفتاران و زمین گیر شدگان. آنچه را که خداوند از حق خود درباره ایشان دستور داده رعایت کن و برای آنان قسمتی از بیت المال و سهمی از غنایم خالص اسلامی هر شهر در نظر بگیر.» از این توصیه علی (علیه السلام) به مالک نسبت به فقرزدایی از جامعه بر می آید که حمایت از فقرا و نیازمندان به عنوان یک اصل در حکومت اسلامی مطرح است و برای تحقق آن، باید تلاش کرد: زیرا فقر و کمبود اقتصادی عامل بروز بسیاری از مشکلات، از جمله فساد اخلاقی و ناامنی در جامعه است. 9- حق مداری حضرت علی (علیه السلام) در این زمینه، به مالک اشتر برای انتخاب همکاران نزدیکش چنین دستور داده است: «افراد حق گو را به خود نزدیک کن، از میان خواص خود کسی را به خود نزدیک تر کن که در حق گویی - گر چه گفتار حق تلخ است - صراحت لهجه داشته باشد.» همچنین آن حضرت درباره حق والی و رعیت می فرماید:«هرگاه رعیت حق والی و والی حق رعیت را ادا کند، حق در بین آنها عزیز و قواعد دین استوار و روزگار اصلاح می شود 10-. خدا محوری یاد خدا و توجه به او نیرویی است که همواره انسان را در لغزشگاهها و خطرات حفظ می کند. حضرت علی (علیه السلام) بدین دلیل، در دستور العمل خود به مالک اشتر فرمان می دهد: «خداوند سبحان را با قلب و دست و زبان یاری نما؛ زیرا خدای بزرگ یاری و عزّت کسی را که یاری اش کند و عزیزش بدارد تضمین کرده است». خدا محوری آثار متعددی همچون اخلاص در عمل، دوری از گناه و قرب الی اللّه دارد که هر یک به لحاظ تربیتی بسیار مهم است؛ زیرا هدف عالی در تربیت اسلامی رسیدن به مقام قرب الهی می باشد. علاوه بر این، اگر مدیران و سیاست گذاران جامعه بر اساس خداباوری و حق مداری حرکت کنند و در راه خدا قدم بردارند، خداوند محبت آنها را در دل مردم جای می دهد. علی (علیه السلام) نیز به این امر اشاره دارد:«هر که آنچه را بین او و بین خداست اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و بین مردم است به صلاح می آورد.» 11- دین مداری همان گونه که بینش دینی رفتار فردی و خانوادگی را تحت تأثیر قرار می دهد، گرایشهای سیاسی - اجتماعی را نیز هدایت می نماید. دین عامل بسیار مهم مهار قدرت و جلوگیری از فساد سیاسی - اجتماعی است. در بیانات و فرمانهای حضرت علی (علیه السلام)، بر رعایت احکام و دستورات خداوند و پیروی از دین مقدس اسلام مکرر تأکید شده است. آن حضرت در خطبه 189 نهج البلاغه، ضمن ارائه توصیف جامع از دین اسلام، همگان را به پیروی از آن دعوت کرده است: «پس آن (دین اسلام) را محترم و بزرگ داشته، از آن پیروی نمایید و حق آن را ادا کنید». این از آن روست که عمل به احکام اسلام موجب سعادت دنیا و آخرت انسان است. اگر زمامدار و رئیس کشور، مؤمن و متدیّن به آیین اسلام باشد، ایمان و تدیّن او مانع استبدادش می گردد. اسلام بر تربیت اخلاقی، تقوا و خودسازی زمامداران و مدیران جامعه تأکید بسیار دارد؛ چون ابزارهای قدرت و فرمان روایی بیش تر در اختیار حاکمان قرار دارد و از این رو، نیاز آنها به تربیت اخلاقی و سیاسی نیز افزون تر است. به نظر امام علی (علیه السلام) دین تضمین کننده منافع دنیا و آخرت انسان است؛ به ویژه صاحبان زور و قدرت و ریاست که در صورت تبعیت صددرصد از هواهای نفسانی، دین و دنیای خود را از دست خواهند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.