تأیید مطلق برده‌داری در دین زرتشتی

  • 1392/03/01 - 11:29
مسئله برده‌داری و جوانب آن، از مواردی است که معمولاً مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. از سویی زرتشتیان و باستانگرایان مدعی هستند که در دین زرتشتی، برده داری وجود نداشت. این نوشتار با ارائه اسناد نشان خواهد داد که برده‌داری در جامعه زرتشتی، کاملاً امری مرسوم بود و برخلاف تبلیغات دروغین جریان باستانگرا، برده‌داری در عصر هخامنشیان (هم در عصر کورش و هم پس از او) نيز کاملاً مرسوم...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسئله برده‌داری و جوانب آن، از مواردی است که معمولاً مورد بحث و تبادل نظر قرار می‌گیرد. از سویی زرتشتیان و باستانگرایان مدعی هستند که در دین زرتشتی، برده داری وجود نداشت. این نوشتار با ارائه اسناد نشان خواهد داد که برده‌داری در جامعه زرتشتی، کاملاً امری مرسوم بود.

بر اساس منابع دینی :

 زرتشت به گواه تاریخ پژوهان مربوط به عصر ودایی بوده[1] و برده داری در آن عصر وجود داشت. با این وجود در هیچ جای اوستا (حتی متن گاتها  و...) برده داری نفی نشده است. حتی یک سخن که نشانگر رفتار انسانی با بردگان باشد هم از سوی زرتشت گفته نشده است. با توجه به رواج این مسئله در آن دوران، و سکوت زرتشت در برابر آن، می‌توان نتیجه گرفت که زرتشت این مسئله را تأیید کرده و کوچکترین مبارزه ای با آن نکرد. حتی مواردی را در اوستا و دیگر متون دینی زرتشتی، می‌بینیم که نشان می‌دهد زرتشت و جانشینانش نه تنها در برابر برده داری سکوت کردند، بلکه آن را تأیید و رواج هم می‌دادند. بر پایۀ نَسک‌های دینی، آنان خرید و فروش انسان‌ها را همانند خرید و فروش گاو و گوسفند می‌دانستند. برای نمونه در اوستا، وندیداد، فرگرد 4، بند 9 آمده است که زرتشت پرسید: «ای آفرینندۀ جهان، ای مقدس بگو بدانم هرگاه شخص از انجام پیمان به ارزش یک انسان تخلف نماید کدام اشخاص گرفتار وی خواهند بود ؟ اهورامزدا پاسخ داد خویشان نزدیک وی در مدت 900 سال گرفتار گناه وی خواهند ماند».[2] باید دانست که در اینجا منظور به گونه‌ی آشکار همان خرید و فروش انسان است. چون در بند 7 و 8 از معاملات و پیمان‌های تجاری سخن می‌گوید و مجازات برهم زدن معامله گاو و گوسفند را بیان می‌کند (که مجازاتش گرفتار شدن نزدیکان و خویشان تخلف کننده به مدت 800 سال است)، در بند 9 نیز مجازات برهم زدن معامله به ارزش یک انسان را بیان می‌کند (که بیان شد) و در بند 10 نیز دربارۀ معامله و پیمان تجاری درباره زمین کشاورزی (که تخلف از این معامله 1000 سال گرفتاری برای نزدیکان تخلف کننده را در پی دارد) سخن می‌گوید.[3] البته دکتر دوستخواه ، همین مسئله را به عنوان مردم- پیمان و با همین شرایط ، یعنی خرید و فروش انسان همانند گوسفند و گاو و زمین بیان می‌دارند.[4] حتی در اوستا، آبان یشت، بند 33-35 آمده است: «فریدون پسر آبتین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه ورنا، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او را پیشکش آورد... و از وی خواستار شد: ای اردویسور آناهیتا، ای نیک، ای تواناترین، مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژیدهاک پیروز شوم و هر دو همسرش سنگهوک و ارنوک را که برازنده نگاهداری خاندان و شایسته زایش و افزایش دودمان اند، از وی بربایم. اردویسور آناهیتا او را کامیابی بخشید.»[5] (دزدیدن زنان مردم برای کار کشیدن و بهره‌گیری جنسی).

همچنین در دین زرتشتی کتک زدن برده‌ ای که همچون گاو بخوابد و کار نکند مجاز دانسته شده است. بر پایه ی متن زرتشتی روایت پهلوی اگر برده ای از انجام دستورات مالک خود سرپیچی کند ، او را باید زد تا فرمانبردار شود. اگر باز هم کار نکند، مرگ‌ارزان (سزاوار اعدام) است.[6] در قوانین مدنی زرتشتیان در عصر ساسانیان، نیز آمده است که بردگان و کنیزان، قابل خرید، فروش، اجاره و گروگذاری هستند.[7] حتی اگر مالک، برده ای را به کسی دیگر کرایه دهد، مزد کار برده به مالک می‌رسد، نه به برده.[8]هرچند موبد رستم شهزادی تلاش کرده است که برده‌داری و کنیز‌داری در عصر ساسانیان را بی‌ارتباط با اوستا معرفی کند، لیکن ما نشان دادیم که این مسئله (خرید و فروش و بهره‌گیری از بردگان و کنیزان) در اوستا نیز آمده است.

در کتاب مادیان هزاردادستان، نوشته فرخ مرد بهرامان، به دفعات مواردی از مشروعیت برده‌داری در دین زرتشتی بیان شده است. این کتاب که در روزگار خسروپرویز نوشته شده است،[9] اصل وجود بردگان در عصر ساسانی را تأیید می‌کند و احکام مربوط به آن را تبیین می‌کند.[10] همچنین از خرید و فروش بردگان سخن می‌گوید.[11] و می‌گوید که پدر حق دارد در شرایطی، فرزند خود را به عنوان برده قرار دهد.[12] حتی آمده است که اگر کسی کنیز حامله را بفروشد، آن فرزند نیز مِلک مالک جدید محسوب می‌شود.[13]

منابع تاریخی و باستانی

با نگاه کردن به نسک‌ها و کتیبه‌های باستانی درمی‌یابیم که برده داری در جامعۀ زرتشتی کاملاً رواج داشت. موبدان و هیربدان و دیگر پیشوایان دین زرتشتی، هیچگاه مخالفتی با این مسئله نداشتند. در حالیکه آنان در برهه ای دراز (مخصوصاً در دوره ساسانیان )، در قدرت کامل به سر می بردند که همین نشانگر این است که دین زرتشتی برده داری را تأیید می‌کرد. ما در این بخش، از تاریخ نگاران و باستان شناسان غربی، شرقی و ایرانی استفاده می‌کنیم .

زمان زندگی زرتشت روشن نیست. در هر صورت پیدایش زرتشت و عقائد وی مرتبط با عصر ودایی است. که در آن دوره بنا به گفتۀ پژوهشگران، برده داری کاملاً رایج بود. شادروان استاد مرتضی راوندی در مورد این دوره از تاریخ ایران (عصر ودایی) می‌گوید: «در زمين‌هاى اختصاصى امرا عده ‏اى كارگر برده‏ مشغول كار بودند. علاوه ‏براين، روستاييان مجبور بودند برحسب دستور امرا، براى ايجاد جاده‏‌ها، قنوات، پل‌ها و استحكامات، بيگارى كنند».[14] ایشان در ادامه زمان این دوره -عصر ودایی- را از مبدأ تاریخ هند و ایران تا هزار سال قبل از میلاد و حتی 800 سال قبل از میلاد می‌دانند و تصریح می‌کنند که زرتشت مربوط به عصر ودایی -اختلاط اقوام هند و ایرانی- است.

در دوره حکومت ساسانیانی، هم جامعه زرتشتی بود و هم حکومت، وهم قوانین جاری در کشور بر اساس فقه زرتشتی بود. و به روشنی می بینیم که برده داری امری کاملاً رایج شمرده می‌شد. پیشوایان زرتشتی نیز خود مروّج برده داری بودند. مرحوم استاد مرتضی راوندی میگوید: «درباره وجود برده‏ دارى در جامعه ساسانى، خواه از منابع ايرانى (و از آن جمله و به ويژه از روى مجموعه قوانين موسوم به ماتيكان هزار داتستان كه در آن حتى بخشى به قواعد برده ‏دارى اختصاص دارد) و خواه از منابع خارجى هم عصر، مى‏‌توان اطلاعات بسيارى به دست آورد؛ بهاى متوسط يك برده‏ پانصد درهم بود و خواجه مى‏‌توانست برده‏ را به گرو بدهد يا نذر آتشكده كند. امكان معامله با بردگان در فقه زرتشتى تصريح شده است‏.»[15] ایشان می‌افزایند: «پروكوپيوس از مردم كيساريه در كتاب خود موسوم به جنگ با ايران نقل مى‏كند كه كوات (قباد) ساسانى به سربازان خود دستور داد كه در صورت فتح از كشتن اهالى خوددارى كنند ولى غارت آبادی‌ها و اسير كردن و به غلامى گرفتن اهالى را مجاز شمرد. مهرنرسى وزير معروف بهرام پنجم و يزدگرد دوم ساسانى لقب هزار بندك داشت، لذا روشن است كه داشتن بردگان‏ بسيار از علايم شكوه و احتشام بود».[16]

یان ریپکا در مورد یکی از نوشته‌های باستانی عصر ساسانی می‌گوید: «... از اين اثر فقط قطعاتى به‏ جاى مانده و قدمت آن، محققا، به دوره ساسانى مى‌‏رسد. قطعات آن در سال 1901 در بمبئى منتشر گشت و معلوم شد كه كتاب حقوق ساسانيان به نام ماتيكان هزار داتستان‏ است. در اروپا، بارتلومه كتاب را بررسى و به روشن شدن مندرجاتش بسيار كمك كرد...» ایشان در ادامه میگویند: «مرد مستمند خواسته اى نداشت كه بتواند زنى براى خود بخرد. زن و برده‏ (انشهريک) جزء اموال شمرده مى‌‏شدند. چنان‏چه در خانواده ‏اى چندين زن زندگى مى‏ كردند، يكى از آنان كدبانوى خانه و داراى امتيازاتى بود.»[17]

ادوین گرانتوسکی (و تیم تحقیاتی وی) از بزرگترین باستان شناسان قرن گذشته در کتاب تاریخ ایران، درباره دوره ساسانی میگوید: «در سده‏ هاى سوم - چهارم ميلادى هنوز روابط نظام برده‏ دارى سخت رواج داشت. منابع يونانى و ديگران غالبا يادآورى كرده ‏اند كه لشكريان ايران ده‏ها هزار تن از مردم سوريه، ارمنستان و ديگران را به بردگى گرفته ‏اند. در كنار اسيران جنگى دهقانان ايرانى ‏كه به پرداخت ماليات توانا نبودند، به ‏عنوان برده‏ ديده مى‌‏شدند. بردگان در املاك اشراف (داستراكت) كار مى‏‌كردند، اينها قابل خريد و فروش بودند.»[18] و ایشان میگویند : « در ايران مانند روم، ارتش دائمى وجود نداشت، چريكهاى سوار پس از به دست آوردن غنائم جنگى و بردگان‏ اسير كوشش داشتند بی‌درنگ به خانه‌‏هايشان برگردند.»[19]

ابن مسکویه از تاریخ نویسان ایرانی قرن پنجم هجری درباره سپاهیان ساسانی در یورش به روم می‌گوید: «هراكليوس چون ويرانى روم را بديد كه سپاهيان پارسى پديد كردند و سپاه روم را بكشتند و زن و فرزندشان را به بردگى‏ بردند و خواسته و دارايى‏شان را چپاول كردند، به درگاه يزدان بناليد و نماز و نيايش بسيار كرد.»[20]

در شاهنامه فردوسی نیز بسیار دیده می شود که از وجود بردگان و کنیزان در دربار پادشاهان، به ویژه پادشاهان ساسانی سخن می‌گوید. همان گونه که گفته شد این بردگان همگی قابل خرید و فروش و همچون چارپایان در ردیف اموال مالک خود بودند . برای مثال؛ اندرز کردن کى‏ خسرو به ایرانیان‏ :

همان بدره و برده و چارپای * بر اندیشم آرم شمارش بجاى

فرستادن کى‏ خسرو بندیان را با گنج نزد کاوس‏ :

دگر بردگان مهتران را سپرد * به ایوان ببرد از بزرگـــان و خرد

در داد و فرهنگ نوشین‏روان‏ :

 بهشتى بد آراســـته بارگاه * زبس برده و بدره و بار خــــواه

گفتار اندر بزرگى خسرو پرویز :

بمشکوى زرّین ده و دو هزار * کنیزک بکــــــــــــردار خرّم بهار

سپردن یزدگرد، پسرش بهرام را به منذر و نعمان و پرورش کردن او را :

بیاورد رومى کنیـــــزک چهل * همـــــه از در کـــــام و آرام دل

آرتور كرستين سن درمورد نحوه برخورد با اسیران جنگی می گوید: «معمولا دست اسيران جنگى را بر پشت بسته و آنها را به عنوان غلامى‏ مى‏‌فروختند، يا به نواحى كم جمعيت كشور براى آبادانى و كشت و زرع مي فرستادند.»[21] آرتور كرستين سن در مورد روحانیون زرتشتی و قدرت آنان در زمان ساسانی می‌نویسد: «در ميان صاحبان مراتب آن زمان، كسى كه از حيث قدرت و اقتدار رتبه اول را داشت، وزرگ فرمذار مهرنرسه پسر وزرگ بوده‏، كه لقب و عنوان هزار بندگ (صاحب هزار برده) داشت. نسب او به خانواده سپندياذ می‌رسيد، كه يكى از هفت خاندان ممتاز بود.»[22] وی همچنین درمورد اشراف دینی و سیاسی ساسانی می‌گوید: «آميانوس گويد اشراف مزبور خود را صاحب اختيار جان غلامان‏ و رعايا مى‏دانستند.  وضع رعايا در برابر اشراف ملاك به هيچ وجه با احوال غلامان‏ تفاوتى نداشت‏.»[23]

در شاهنامه فردوسی هم آمده است که اسفندیار فرزند گشتاسپ شاه  پس از حمله به ترکستان چنین کرد :

همه گنـج ارجاسـپ در باز كــرد * بكپّــان درم سـختــن آغــــاز كرد
هزار اشتــــر از گنج دينار شــاه * چو سيصد ز ديبا و تخــت و كـلاه‏
صد از مشـك و ز عنبر و گوهران * صـد از تاج و ز نامـــــدار افسـران‏
از افگندنيـهاى ديبـــا هـــــزار * بفـرمـود تا برنهـادنــد بــار
چو سيصــد شتر جامه چيـنيان * ز منســــــوج و زربفـت و ز پرنيان‏
عمارى بسيـچيد و ديبا جليــــل * كنـيزك ببـردند چينــــى دو خيــل‏
برخ چون بهـار و ببالا چو ســـرو * ميان ها چو غرو و برفتـــــن تـذرو
ابا خواهــــــران يل اسفــــنـديار * برفـــتنــد بت روى صـــــد نامـــدار
ز پوشيده رويان ارجاسـپ پنــج * ببـــردند با مويـه و درد و رنــــــــج‏
دو خواهر دو دختر يكـى مادرش * پر از درد و با سوك و خسته برش[24]

همانگونه که واضح است اسفندیار پس از حمله به ترکستان علاوه بر به غنیمت گرفتن گنجینه‌های ارجاسب، دو گروه کنیز هم به همراه خود به بلخ می آورد و علاوه بر این، خواهران و دختران و مادر ارجاسب را نیز به غنیمت می گیرد و روشن است که هم اسفندیار و هم گشتاسپ هر دو بنا بر گفته شاهنامه از نخستین زرتشتیان و مبلّغان دین زرتشتی بودند.[25] شخص گشتاسپ نیز بارها در گاتها و ... به عنوان انسانی دیندار و معتقد به آیین زرتشتی توسط زرتشت و دیگر پیشوایان زرتشتی ستوده شده است.

گذشته از این موارد، برخلاف تبلیغات دروغین جریان باستانگرا، برده‌داری در عصر هخامنشیان (هم در عصر کورش و هم پس از او) کاملاً مرسوم بود. بر اساس اسناد زرتشتی و غیرزرتشتی ثابت است که جامعه و آیین زرتشتی، فی نفسه جامعه‌ای مبتنی بر نظام بستۀ طبقاتی و برده‌داری بود.[26]

پی‌نوشت:

[1]. پورداود، ابراهیم، گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، 1378. ص 65.
[2]. جیمز دارمستتر، وندیداد اَوستا، ترجمه موسی جوان، تهران: ناشر دنیای کتاب، 1384. ص100-101.
[3]. بنگرید به: The Zend Avesta, The Vendidad, Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East (Vol.‎ IV),  Translate in English by Various Oriental Scholars, Oxford, Clarendon Press, 1880, pp 37.
[4]. اوستا، ترجمه دکتر دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. نسخه انجمن زرتشتیان آلمان، ج 2، ص 689
[5]. اوستا، همان، ج 1، ص 303- 304
[6]. روایت پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۰، ص ۲۸۸ (پژوهش‌های ایرانی).
[7]. موبد شهزادی، رستم (1386)، قانون مدنی زرتشتیان در عصر ساسانیان، تهران: انتشارات فروهر، ص 65-67.
[8]. موبد رستم شهزادی، همان، ص 66، فصل 21، بند 13.
[9]. موبد جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، 1389. ص 366.
[10]. فرخ‌مرد بهرامان، مادیان هزارداستان، ترجمه سعید عریان، تهران، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 1391. ص 69-363-364-387-357-350
[11]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 368
[12]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 174.
[13]. فرخ‌مرد بهرامان، همان، ص 196.
[14]. مرتضی راوندی، تاريخ اجتماعى ايران، تهران: انتشارات نگاه، 1382، ج ‏1، ص 445
[15]. مرتضی راوندی، همان، ج ‏1، ص 771.
[16]. مرتضی راوندی، همان، ج ‏1، ص 771.
[17]. یان ریپکا، تاريخ ادبيات ايران از دوران باستان تا قاجاريه، ترجمه عيسى شهابى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، ص 81
[18]. ادوین گرانتوسكى، تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کی خسرو کشاورزی، تهران: انتشارات پويش، ص 158.
[19]. همان، ص 163.
[20]. ابن مسكويه، تجارب الامم، ترجمه: ابو القاسم امامى و على منزوى‏، تهران: سروش، ج 1، ص 195.
[21]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان‏، ترجمه: رشيد ياسمى‏، تهران: نشر دنياى كتاب، 1368. ص 304
[22]. همان، صفحه 377
[23]. همان، صفحه 430
[24]. شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه مسکو، ناشر: مؤسسه نور، تهران، صفحه 710، بخش " بازگشتن اسفنديار نزد گشتاسپ‏ "
[25]. همان، صفحه 669، بخش " فرستادن گشتاسپ اسفنديار را به همه كشور و كيش به گرفتن ايشان از او "
[26]. بنگرید به «نظام طبقاتی و ترویج برده‌داری در ایران باستان»، «برده‌داری در عصر هخامنشیان» و «پاسخ مرحوم زرین‌کوب، به جریان های زرتشتی‌ و باستانگرا درباره برده‌ داری در اسلام».

تولیدی

دیدگاه‌ها

سپاس بیکران بر شما گرامی که با پاسخ نیک خود در مورد مطالب ما را خوشحال نمودین. به نظرم دفعه بعد خیلی راحت بیان کنید که جوابی در مورد مطالب ندارین، خیلی راحت تر است تا این جملات رو بکار ببرید...

برده داری جزوی از فرهنگ ما ایرانی ها هست. جزو فرهنگ چند هزار ساله ما هست. این مقالات رو بخونید : http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

درباره فتح ایران هم که این artimis افیونی اون رو فاجعه حمله ایران نامید این مقالات رو بخونید و اسنا رو ببینید : http://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86 این هم خوب هست. نظر دکتر زرینکوب : http://www.adyannet.com/fa/news/13351 و نظرات دانشمندان بزرگ حتی تاریخنگاران معتبر غیر مسلمان زرتشتی بر اینکه اکثر ایرانیان با اختیار مسلمون شدند: http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86

حرف این مقاله کاملا واضح هست که برده داری در جامعه زرتشتی وجود داشته. حالا یه سری متعصب نمیخان حقیقت رو قبول کنن مشکل خودشون هست

خیلی جالبه که بعضیا ازاسلام.درمورد برده داری دفاع میکنن درصورتی که خودپیامبراسلام خاندان ایشون هم برداشتن شمایی که میگید نمیشده برده داری ازابتدا برمیداشت خوب حداقل میتونستن خودشون برده داری نکنن مشکل ما اینکه هنوز دنبال دینیم چه زرتشت چه اسلام چه هردینی اگر دین قراربودمشکلی روحل کنه الان این همه بدبختی فلاکت وجهل تودنیا نبود تنها راه نجات انسان خردکه ازوجود انسان دربیاد نه قانون که معلوم نیست ازکجا امده

شما می‌گویید مشکلات از دین است و باید دین را رها کرد و به سمت خرد رفت. خوب گرامی چرا دقت نمیکنید که بمب هسته‌ای محصول دین نیست. بلکه محصول خرد (عقل تجربی) است. بی‌عدالتی محصول اقتصادی ربوی است. آن هم محصول خرد تجربی. نه محصول دین. این همه جنگ و حرص و طمع محصول دین نیست. بلکه محصول بی‌دینی و خرد مد نظر شماست. امروز امریکا در خاورمیانه چه میکند؟ به خاطر دین؟ یا به خاطر منافع و همان چیزی که شما به آن می‌گویید خِرَد؟ پاسخ مشخص است. دین حق می‌گوید یک جنگ همه جانبه و نهایی لازم است تا تکلیف آینده جهان روشن شود. آن جنگ رخ می‌دهد و تکلیف حق و باطل روشن می‌شود. پیروان حق به ذلت و حقارت دچار می‌شوند و حق غلبه پیدا خواهد کرد. این سرنوشت محتوم و غیر قابل تغییر جهان است.

اما درباره برده داری در اسلام: در قرآن بارها به آزاد کردن بردگان و مهربانی نسبت به ایشان دعوت شده است. اما لغو آن در آن دوران، ممکن، معقول و شدنی نبود. پس اسلام شرایطی را فراهم کرد که به برده داری جهت بدهدتا در زمان خود از بین برود و یا به حداقل برسد.

درود 1.اگر کسی بلندمرتبه باشد نیازی به تخریب دیگران ندارد. تنها افراد تهی دست به تخریب و تحقیر میزنند. 2.بحث ایران و ایران پرستی مساله ای جدا از دینداریست. کسانی ک به گذشته خود و نیاکانشان(با تمام فراز و نشیب ها و بیش و کم ها) افتخار نمیکنند و بعضا ضد آن موضع میگیرند و چه بسا ناسزامیگویند در زمره وطن فروشان قرار میگیرند. 3. دین و مذهب روشی برای زندگی است ک هرکس روشی را برمیگزیند و افراد به آن باورمند میشوند. لازم به توضیح نیست ک همه افراد دینی کمابیش نسبت به دینشان تعصب دارند(توجه داشته باشید در مورد مسائل دینی هیچگاه بحث منطقی بطور کامل صورت نخواهد گرفت).اینگونه بحث ها جز کینه پراکنی در بین ادیان راهی پیش رو ندارد. 4.ما درقرن 21 زندگی میکنیم وتا همین اواخر برده داری کاری مرسوم در سرتاسر جهان بود. در گذشته نیز در نقاط مختلف دنیا مرسوم بوده است و تحت تاثیر فرهنگ هر جامعه تفاوت هایی باهم داشته. حال اگر این کاری ناپسند است ننگ آن بر همه جامعه انسانی آنزمان وارد است. بهتر است درباره کارهای نیک بزرگان خود و گذشتگانی ک خود را دوستدار آنان میدانید گفت و گو کنید. 5.همه معترفیم ک آفریدگار گیتی خدای یکتاست و فرقی نمیکند مسلمان باشی یا یهودی، زرتشت یا مسیحی، انگاره پرست یا حتی بی خدا آنچه در پیشگاه خداوند میزان است انسانیت و احترام به انسان هاست. سپاس از همه دوستان

همه ادیان الهی پیامبران ومصلحان بزرگ بااین شعاروهدف آمده اندکه انسان زیاده طلب وتمامیت خواه راکنترل نموده ودرجامعه خودعدالتی هرچند نسبی برقرارنمایندوغالبااگرتاحدوی موفق شده انددرمقطعی که توانایی برقراری عدالت رانداشته اندظلم وبی عدالتی راتوجیه کرده وباظالمین همدست وهمراه شده اندواین چرخه همچنان ادامه داردهیچکدام ازادیان موجود ومکاتب شاخته شده نتوانسته اندخواسته نوع بشرراجامه عمل بپوشانندپیروان همه این ادیان ومکاتب باتعصبی خاص خودرابرترازدیگران میدانند ومشکل نوع بشردقیقاهمین خودبرتربینی ازدیگرانست که بااستفاده ازهمین برتری غیرواقعی ازمواهب موجوددردنیابرخوداری بیشتری دارندامیدوارم روزی بیاید که هیچکس درجهان خودرا بهرعلت، علم،دین،مذهب،خون،نژاد،ملیت رنگپوست ووووووووووخودرابرترازدیگران نداندوآنروزچه روزمبارکی خواهدبود به امید آنروز

متاسفانه علمی بحث نکرده اید. در بسیاری از موارد فهم اشتباه خود را بیان کرده اید. گرفتار شدن چه ارتباطی به برده شدن دارد؟ گرفتاری می تواند دیدن تبعات بد گناه در دنیا یا آخرت باشد. گذشته از ان مگر در روایات اسلامی برای برده داری قانون وضع نشده؟ مگر در قرآن اجازه کتک زدن زن داده نشده؟ نص صریح هم هست . اما آنچه شما از متون زرتشتی بیان می کنید ترجمه هایی است که اصلش را ندیده اید. در دین زرتشت کمتر از دین های دیگر برده داری رواج دارد و چون به گذشته های دور تعلق دارد بدی های آن را باید به اوضاع زمانه نسبت داد . برده داری در دوران گذشته رواج داشته ولی در متون پهلوی و اوستا کمتر با آن برخورد می کنیم. در ضم کیفر مرگرزان یا اعدامی تنها در لفظ است و منظور سنگینی گناه است نه اجرای قطعی حکم.

پاسخ به مریم :::::::: من وقتی امثال شما رو می‌بینم در راهم محکم‌تر میشم. امثال شما دم از انسانیت میزنند ولی دایرکت من پر از فحش‌های ناموسی است که زرتشتیان و باستان‌پرستان و کوروش‌دوستان بهم میدن. شما دم از علم و دانش میزنید ولی خودتون روش‌های علمی رو رعایت نمیکنید. دنبال این هستید که به این ترفندها ما رو ساکت کنید. این کارها را نکنید. نقد بر کامنت مریم ::::::: 1. اسناد برده داری در دین زرتشتی بسیار است و قابل انکار نیست. زرتشتیان آن زمانی که قدرت داشتند، با بردگان مثل حیوان رفتار میکردند. در اسلام برای برده داری، قانون وضع شده. اما چه قانونی؟ برای حفظ جان و شخصیت بردگان. مثلاً در قرآن آمده که اگر برده خواهان آزادی باشد، مالک باید او را آزاد کند یعنی اسلام این چنین قانونی آورده که آزادی برده به دست خودش باشد. اما چون خیلی از بردگان توان زندگی مستقل را نداشتند (سرمایه و خانواده و ایل و تباری نداشتند) پس ناچار یودند در بردگی بمانند اما به تعبیر استاد زرینکوب، بردگان در تمدن اسلامی، مانند عضو خانواده بودند. دارای حق و حقوق و احترام بودند. بخوانید: www.adyannet.com/news/12383

ادامه پاسخ به مریم ::::::::در قرآن اجازه کتک زدن "زن" داده نشده. بلکه اجازه کتک زدن "زنی که با بدرفتاری آبروی شوهرش را می‌برد" داده شده. آن هم پس از طی چند مرحله (موعظه، قهر و...) اما در دین زرتشتی هم به مراتب شدیدتر از این وجود دارد::: اگر زنی از شوهر خود اطاعت نکند، در این هنگام شوهر حق دارد بر بدن زن، داغ بگذارد (یعنی با یک چیز داغ بدن زن را بسوزاند). شوهر در صورت نافرمانی زن از وی حق دارد تا تمام پول و مواجبی که به زن داده است را از وی پس بگیرد! در صورت مرگ این شوهر، زن از شوهر ارث هم نخواهد برد! و اگر زن 3 مرتبه از شوهر خود نافرمانی کند، جزای او اعدام خواهد بود. به تعبیری، زن "مرگ‌ارزان" شده و شوهر حق دارد که او را بکشد. سند: https://www.adyannet.com/fa/news/27152

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.