«حی علی خیر العمل» یا «الصلاه خیر من النوم»، کدامیک؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مستحبات موکّد هنگام خواندن نماز، گفتن اذان است که در واقع به شعار مسلمانان نیز تبدیل گشته و مسلمانان در هنگام اوقات شرعی نماز، با گفتن اذان بر بالای مناره و مأذنهها، یکدیگر را به فرارسیدن اوقات نماز فرا میخوانند. این روش سنتی بود که قدمت آن به زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر میگردد. ایشان مؤذن معروفی به نام بلال داشتند که در هنگام نماز، با صدای بلند اذان میگفتند.
اما در جملات اذان، آنچه مسلم است اینکه «حی علی خیر العمل» در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اذان وجود داشته، چنانکه ابن ابی شیبه، استاد بخاری میگوید: «علی بن الحسین (علیه السلام) (امام چهارم شیعیان) هرگاه اذان میگفت، پس از «حی علی الفلاح»، «حی علی خیر العمل» میگفت و میفرمود: «اذان، از آغاز اینچنین بوده است.»[1] و صاحب «اضواء البیان» میگوید: «فرزند عمر در اذان خود «حی علی خیر العمل» میگفت». همچنین علی بن الحسین (علیهم السلام) میفرمود: «اذان در آغاز اینچنین بوده است.»[2] متقی هندی در «کنز العمال» مینویسد: «بلال در اذان خود «حی علی خیر العمل» میگفت».[3] و همچنین ابن حجر عسقلانی در «لسان المیزان» آورده است: «ابومحذوره گفت جوان بودم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود: «در آخر اذان حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل بگو».[4]
حال علی رغم اینکه این جمله (حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل) از صدر اسلام در اذان بوده، ولی عُمَر آن را تحریم کرد؛ چنانکه قوشجی از علمای بزرگ اهلسنت میگوید: «عمر برای مردم خطبه خواند و در آن گفت: ای مردم! سه چیز در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که من آنها را نهی کرده و هر کسی آنها را انجام دهد عِقاب میکنم؛ نخست ازدواج موقت؛ دوم عمره تمتع؛ و سوم گفتنِ حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل».[5]
شوکانی هم از کتاب «الاحکام» یحیی بن قاسم (298 ه.ق) روایت میکند: «در روایت صحیح برای ما ثابت شده که «حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل» در اذان زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، ولی در زمان عمر حذف شد. حسن بن یحیی گوید: «این روایت در «جامع آل محمد» از عمر نقل شده و بیهقی آن را در «سنن الکبری» با سند صحیح از عبدالله بن عمر روایت کرده که گاهی اذان با «حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل» گفته میشد».[6] ابن حزم نیز گفته «با روایت صحیح از ابن عمر و ابیامامه بن سهل بن حنیف نقل شده که آنها در اذان خود «حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل» میگفتند».[7] و البته تعداد زیادی از دیگر صحابه و تابعین نیز شهادت دادند که «حَیِّ عَلی خَیرِ العَمَل» جزء اذان بوده که مجال بیان آن نیست.[8]
و اما بدعتی دیگر؛ و آن افزودن «الصلاه خیر من النوم» بود که جای پرسش این سؤال از ابنتیمیه وجود دارد؛ شما که شیعیان را به خاطر برپایی مراسمات عزاداری برای سرور و سالار شهیدان که ریشه در قرآن و روایات دارد، بدعتگذار میدانید، افزودن عبارت «الصلاه خیر من النوم» از جانب عمر در اذان را چه مینامید؟ گروه کثیری از علمای اهلسنت و مورد قبول وهابیت از جمله «مالک»، رئیس فرقه مالکیه روایت کردهاند: «موذن نزد عمر آمد تا فرا رسیدن هنگامهی صبح را خبر دهد، اما او به خواب عمیقی فرو رفته و بر نمیخواست؛ مؤذن فریاد برآورد: «الصلاة خیرٌ من النوم (نماز بهتر از خواب است)»، عمر با شنیدن این جمله دستور داد تا از آن پس این عبارت را در اذان صبح قرار دهند».[9] و این در حالی است که ابن حزم اندلسی، رئیس مذهب ظاهریه میگوید: «ما عبارت «الصلاه خیرٌ من النوم» را قبول نداریم؛ زیرا چنین چیزی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما نرسیده است».[10]
حال با توجه به ادله ای که ذکر شد، که عمدتاً از کتب اهلسنت و مورد قبول وهابیت میباشند، کدام عبارت قدمت دارد و کدام عبارت است که در موقع گفتن اذان به گوش مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میرسید؟ و در مقابل، کدام عبارت است که بعدها وارد اذان شد؟ آیا این حذف و اضافات میتواند به این شکل صحیح باشد؟
پینوشت:
[1]. ابو بکر عبدالله بن محمد بن ابیشیبه الکوفی، مصنف ابن ابیشیبه، مکتبه الرشد، الریاض1409ه.ق، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج1، ص195. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. محمد الامین بن محمد بن المختار الجکنی الشنقیطی، اضواء البیان، فی ایضاح القرآن بالقرآن، بیروت 1415ه.ق، تحقیق: مکتب البحوث و الدراسات، ج8، ص156. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، کنز العمال، بیروت1419 ه.ق، الطبعه الاولی، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ج8، ص161، ح23174. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. شمس الدین محمد بن احمد الذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت1995ه.ق، تحقیق: علی محمد معوض، ج1، ص284، ح551
[5]. شرح تجرید، قوشجی حنفی، ص366. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
سعد الدین مسعود بن عمر بن عبدالله التفتازانی، شرح المقاصد فی علم الکلام، دار المعارف النعمانیه، باکستان، 1401ه.ق، الطبعه الاولی، ج2، ص294.
[6]. محمد بن علی بن محمد الشوکانی، نیل الاوطار من احادیث سید الاخیار، شرح منتقی الاخبار، دار الجلیل، بیروت 1973ه.ق، ج2، ص19. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. ابو محمد علی بن احمد سعید بن حزم الظاهری، المحلی، دار الافاق الجدیده، بیروت، تحقیق: لجنه احیاء التراث العربی، ج3، ص160. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. سید مجتبی عصیری، شبهات غدیر، چاپ 5، ناشر: طوبای محبّت، ج2، ص374
[9]. ابو عبد الله مالک بن انس الاصبحی، موطا مالک، دار احیاء التراث العربی، مصر، تحقیق: محمد فواد عبد الباقی، ج1، ص72. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. ابو محمد علی بن احمد سعید بن حزم الظاهری، المحلی، دار الافاق الجدیده، بیروت، تحقیق: لجنه احیاء التراث العربی، ج3، ص161. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
دیدگاهها
محمد مهدی
1401/01/02 - 05:32
لینک ثابت
بعد از خواندن مطلب نوشته شده
mansur
1401/01/02 - 15:03
لینک ثابت
از اینکه مودبانه نوشتید، مشخص
افزودن نظر جدید