گزینه دوم! نشانی از اسلام اختیاری ایرانیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امروز این سخن از سوی برخی فریبخوردگان گفته میشود که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند. گذشته از اینکه این سخن، پیش از هر چیز، توهین به ایرانیان است، از حیث تاریخی هم میبینیم که چنین نبوده است. فتوحات مسلمین، برخی با شمشیر و برخی با صلح بوده، اما سِیر مسلمانیِ ایرانیانِ و تحول آنان از زرتشتیگری به اسلام، غالباً به زور شمشیر نبود. (بنگرید) مسلمین به هر سرزمینی که میرسیدند، سه گزینه پیشنهاد میکردند. یا اسلام بیاورید (تا برادران و خواهران ما باشید)، یا جزیه بدهید (یعنی مالیات بدهید و بر دین سابق خود باقی بمانید). در غیر این صورت، آماده جنگ باشید تا خدا بین ما و شما قضاوت کند. بسیاری از ایرانیان نیز در آغاز، گزینه «دوم» را انتخاب کردند. جزیه دادند و بر دین خود باقی ماندند. پس از مدتی (به ویژه در زمان سلسلههای ایرانی همچون سامانیان و طاهریان و صفاریان و آل بویه و...) اکثر مردم به اسلام روی آوردند. همین خود نشان از اسلام اختیاری ایرانیان است.
درباره جزیه، برخی مدعی هستند که جزیه (مالیاتی که مردم زرتشتی و مسیحی و... به دستگاه خلافت میپرداختند) آن قدر سنگین و طاقتفرسا بود که مردم برای رهایی از این سختی، مسلمان میشدند! در این باره باید گفت که غالباً چنین نبود. اولاً در تاریخ میخوانیم که برخی حکومتها از جمله بنی امیه، تازهمسلمانان (یعنی کسی که مسیحیت و زرتشتیگری و... را رها میکردند و مسلمان میشدند) را جریمه میکردند! در واقع این حاکمان برای اینکه همچنان بتوانند از مردم جزیه بگیرند، سعی میکردند مانع اسلام آوردن آنان شوند! و اگر کسی مسلمان میشد مورد آزار و اذیت قرار میگرفت تا به همان دین سابق خود (مسیحیت یا زرتشتیگری و...) برگردد.[1]
ثانیاً در منابع تاریخی داریم که جزیه تقریبا معادل مالیات زمان ساسانیان و حتی کمتر از آن بود. سنگین نبود. بلکه به گونهای بود که افراد توان پرداخت داشته باشند. پروفسور جمشید گرشاسب چوکسی در این باره میگوید: «پرداخت کنندگان جزیه را نباید کتک زد، و در معرض آفتاب نگه داشت، نباید وزنه های سنگین بر پشت آنها گذاشت یا با آنان با اعمالی مشابه بدرفتاری کرد؛ با آنان باید با مدارا رفتار کرد. ابویوسف با این ممانعت، از رویهٔ مرسوم منسوب به محمد نبی پیروی کرد که گمان میرود هشدار داد که کسی که از یک غیر مسلمان تحت حمایت دزدی کند یا بیش از توان تحمل او بر او مالیات ببندد، مرا دشمن خود خواهد کرد و کسی که هر یک از آنان را عذاب دهد، از سوی خداوند عذاب خواهد دید. یحیی بن آدم، دیگر کارشناس حقوق اسلامی آن زمان، برای سفارش به مهربانی نسبت به جوامع زیردست از حدیث استفاده کرد: بیش از مبلغ مقرر نمی توان مالیات بست.... نباید مبلغ بیشتری از آنان گرفت، ولو این که توان تحمل آن را داشته باشند. اگر ناتوان از پرداخت باشند، باید شرایط آسانتری برایشان ایجاد شود تا بیش از استطاعت بر آنان تحمیل نشود.»[2]
پینوشت:
[1]. سند از کتاب استاد زرینکوب: کلیک کنید.
[2]. جمشید گرشاسب چوکسی، ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، تهران: انتشارات ققنوس، 1381، ص 146.
دیدگاهها
saman
1396/11/27 - 16:50
لینک ثابت
کانال نقد و بررسی زرتشت و
ناشناس
1400/04/18 - 19:42
لینک ثابت
اون خانواده بد بخت کشاورز
saman
1400/04/19 - 07:27
لینک ثابت
جزیه در آن یکی دو قرن نخست،
مانی
1403/01/14 - 02:47
لینک ثابت
اگر قصد اعمال زور و اجبار بود
آریایی
1403/01/14 - 02:50
لینک ثابت
مشخص است اصلا متن را نخوانده
افزودن نظر جدید