شهید مرتضی آوینی و قضیه باستانگرایی

  • 1400/01/26 - 16:31
شهید سید مرتضی آوینی می‌نویسند این کسانی که دم از عظمت هخامنشیان می‌زنند، هدفشان اعتلای ایران نیست. بلکه سرسپرده ابلیس اکبر (امریکا) هستند و منظورشان از تمجید هخامنشیان، گریز از اسلام و تقابل با ولایت فقیه است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دهه پنجاه خورشیدی، دهه باستانگرایی بود. رژیم پهلوی، بخش قابل توجهی از سرمایه‌ی ایران را صرف ترویج تخیلات باستانگرایانه می‌کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی، جریان باستانگرایی موقتاً از تب و تاب افتاد. لیکن در دهه 60، برخی نویسندگان با اهداف گوناگون، آثاری با رویکرد باستانگرایانه تألیف و منتشر کردند. در این دوره «شب ملخ» نوشته جواد مجابی، «محاق» نوشته منصور کوشان، «ثریا در اغما» نوشته اسماعیل فصیح، «ناگهان سیلاب» از مهدی سحابی، با درونمایه بازگشت به ارزش‌های گذشته و اسطوره‌های ملی و باستانی خلق شدند. در مقابل، شهید آوینی با چاپ کتاب و مقالات در مجله هنری «سوره» و ساخت مستند روایت فتح، در ارائه الگویی از هنر متعهد نقشی بسزا ایفاء کردند. ایشان اسطوره‌های واقعی – حقیقی را به جامعه ایرانی معرفی کردند که عملا در مقابل اسطوره‌های موهوم باستانی قرار داشت.

شهید سید مرتضی آوینی می‌نویسند این کسانی که دم از عظمت هخامنشیان می‌زنند، هدفشان اعتلای ایران نیست. بلکه سرسپرده ابلیس اکبر (امریکا) هستند و منظورشان از تمجید هخامنشیان، گریز از اسلام است: «هویت دینی و ملی ما یکی است، چنان که ماهیت هر ملت بدون نسبت با دین و معتقدات مشترک تشخص و ظهور پیدا نمی‌کند و آنان که ناسیونالیسم را بهانه مخالفت با نظام اسلامی کرده اند باید به این پرسش جواب گویند که وفاق اجتماعی ما بر محور ملیت با رجوع به کدام دین محقق خواهد شد؟ شاه معدوم دم از داریوش و کورش بزرگ می‌زد و ریا‌کارانه خود را سر سپرده آستان حضرت رضا (علیه السلام) می‌نمایاند، اما اطرافیان شاه و تئوریسین‌های دروازه تمدن بزرگ در جلسات خصوصی‌ترِشان آداب و آیین‌های زرتشتیان را نیز فقط در ظاهر احیا کرده بوده اند. آنها دریافته بودند که موجودیت یک ملت بدون دین مشترک تحقق نمی‌یابد و اگر چه در باطن سرسپرده آستان ابلیس اکبر (واضع شریعت جدید ) بودند، اما رویکردشان به شکوه و عظمت دوران هخامنشیان و آداب زرتشتیان برای گریز از اسلام بود...»

ایشان در ادامه می‌گویند که هویت ملی، منافاتی با اسلام ندارد. لیکن: «دیندارترین مردمان، وطن‌دوست‌ترین مردمانند و «حُبُّ الوَطَنِ مِن الایمان» صدق محض است. تمامیت ملی ما را نیز در جنگ هشت ساله، مؤمن‌ترین مردمان به دین اسلام حفظ کردند.»

پی‌نوشت:

سید مرتضی آوینی، مقاله «وفاق اجتماعی». برگرفته از کتاب «آغازی بر یک پایان»، ص 51.


تولیدی

دیدگاه‌ها

این باستانگراهای نژادپرست آریایی مزدور یهود هستند. بدذات‌ترین و خبیث‌ترین هستند. به قول نظامی گنجوی: به عقیدت جهود کینه سرشت، مار نیرنگ و اژدهای کنشت

خیر من فکر میکنم امثال شما اسلام گرایان مزدور یهود هستید زیرا خود ما با یهود دشمنی داریم. جالب است هخامنشیان را یهودی میدانند در حالی که کمترین آثار از یهودیان در قلمرو هخامنشی وجود دارد

اسلام گرایان در برابر یهود، بسیار مبارزه کردند و خون دادند و رنج کشیدند. اما باستانگرایان افراطی و کوروش‌پرستان در قرن معاصر جز خدمت به یهود و مزدوری برای اسراییل چه کردند؟ اگر استعمارگران انگلیسی و شیاطین یهودی‌ نبودند، امروز 99 درصد ایرانیان نام کوروش را هم نشنیده بودند.

لطفا به این نگاه کنید بشارت آمدن پیامبر ص در یکی از منابع معتبر زرتشتی: http://www.raherasti.ir/19170/جاماسب-نامه-و-بشارت-به-آمدن-پیامبرص/comment-page-1/#comment-28714

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.