خوارزمی هم آخوند بود

  • 1398/04/10 - 12:47
محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف و جغرافیدان مسلمان ایرانی است. او پدر علم جبر و از بزرگترین ریاضی‌دانان تاریخ بشر است. او یک روحانی مسلمان بود. تصیلات علوم دینی داشت و جالب اینکه در ابتدای کتاب‌هایش (حتی در زمینه ریاضیات) همواره بر محمد و آل محمد درد می‌فرستاد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با یکی از باستانگرها گفتگو می‌کردم. می‌گفت «آخوندها در تاریخ ایران هیچ کار مثبتی انجام ندادند!» گفتم: این قدر از روی کینه و خشم قضاوت نکنید. بسیاری از کانال‌ها و پیج‌های مجازی تلاش می‌کنند نقاط سیاه و خاکستری را در بوق و کرنا کرده و نقاط مثبت و روشن را از شما مخفی کنند. تا به شما حس بدبختی القاء و این گونه شما را عصبانی کنند. در همین دفاع مقدس، حدود 3500 روحانی شهید داشتیم و طلبه‌ها در بسیاری از امور خیر، پیش‌قدم هستند. مثلاً در همین ماجرای سیل گلستان و پل‌دختر و... که بسیاری از طلاب و روحانیون، بی‌منت برای خدمت به مردم حرکت کردند. اما این تقدیر خداست که بیشتر طلبه‌ها و روحانیون، هم در مواقع حساس، در کارهای خیر پیشقدم باشند و هم زخم زبان و حرف ناحق بشنوند و البته چون این‌ها در راه خدا صبر می‌کنند قلب‌هایشان متبرّک است. اما بعد... این آخوندها بودند که سال‌ها در برابر استعمار، برای حفظ استقلال کشور مبارزه کردند. از میرزای شیرازی تا میرزا کوچک خان جنگلی همه آخوند بودند. این آخوندها بودند که سرمایه فقهی و حدیثی شیعه را حفظ کردند و نگذاشتند سیره اهل‌بیت در تاخت و تاز دشمنان و در جنگ‌ها، نابود شود. اکثر بزرگان تاریخ ایران در علم و ادب و فرهنگ، آخوند بودند. این روحانیون مسلمان بودند که علم و دانش را در ایران و جهان شکوفا کردند. مثلاً:

محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف، جغرافیدان و مورخ شهیر ایرانی در دوره بنی‌العباس است. او در قرن 2-3 هجری زندگی می‌کرد. او پدر علم جبر و از بزرگترین ریاضی‌دانان تاریخ بشر است. آ‌ن‌چنانکه واژه الگوریتم (Algorithmus) از نام خوارزمی گرفته شده است. او در عصر مأمون زندگی می‌کرد و از اعضای عالی‌رتبه دار الحکمة بغداد بود. گذشته از جایگاه عالی او در ریاضیات، وی یک عالم دینی هم بود. با اینکه اجداد او از رهبران دینی زرتشتی بودند؛ اما خود، اعتقادی راسخ به اسلام داشت. 

ابن کثیر، او را با لقب «الحافظ الکبیر» می‌نامد که لقب علمای حدیث شناس و مدرسین علوم حدیث بود. [1] همچنین او در مقدمه کتاب «جبر و المقابله» این چنین می‌نویسد: «خدایی که محمد را در روزگاری به پیامبری فرستاد که پیوند مردم با پیامبران گسسته شد و حق ناشناخته ماند... پیامبری که با آمدنش کوردلان بینا شدند و گمراهان از هلاکت رهایی یافتند... خدا بر محمد و خاندانش درود فرستد.»

پی‌نوشت:

[1]. ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، البداية و النهاية، بيروت: دار الفكر، 1986، ج 2 ص 260.

 

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

اینکه تا همین صد سال گذشته تعلیم و تربیت اصولا ماهیت دینی داشته و مراکز آموزشی عمدتا مدرسه های دینی بودند، خوارزمی را آخوند نمیکند. شما باید به مبانی این مفاهیم و تغییرات زمانی آنها توجه کنید. پرداختن و اعتقاد به امور دینی زمانی همگانی بود. خوارزمی عمرش را در منبر و مساجد صرف نکرد و به امور دینی مردم و هدایت یا گمراهی آنان ههم نپرداخت. در مورد میرزا کوچک ودیگران هم همین طور است. گفتگو در باره آخوند و نقش اجتماعی آنها به عنوان یک طبقه و قشر مشخص اجتماعی است که به صرفا به امور دین و مراسم آن میپردازند، و میبینیم که این تقسیم کار در دوارن جدید کاملتر شده. پس لطفا به بهره برداری ایولوژیک و سیاسی نپردازید و همه چیز را اینچنین خبط و بی معنی نکنید. امروز شما برای ریاضیدان شدن از مکتب استفاده نمیکنید (البته میتوانید اما چند صباحی) و باید به مدرسه و دانشگاه بروید.

پاسخبه ناشناس: خوارزمی، جزو محدثین بود. او درس خوانده علوم دینی بود و علوم حدیثی "تدریس" میکرد و و همین کفایت میکند. اما اینکه فرمودید: آخوند کسی است که «صرفا به امور دین و مراسم آن میپردازند» با این نگاه شما، افرادی چون علامه حسن زاده آملی که بخش زیاد از عمر خود را صرف ریاضیات و هندسه و فلسفه کرده، آخوند نیست (؟!) حتی شخصی مانند آیت الله خامنه‌ای که صرفاً به امور دینی و مراسم آن نمی‌پردازد (بلکه به چیزای دیگر هم می‌پردازد) آخوند نیست. در حالیکه بدیهی است این‌ها آخوند هستند و لذا... (نتیجه‌گیری با شما)

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.