بنائی ناپاک، مولود همکاری ترسایان
واژه «خانقاه» در كتابهاي فرهنگ به صورتي قريب به يكدگر معني شده است و مرحوم دهخدا ضمن اشاره به برخي از فرهنگها و نوشته هاي فارسي و عربي، آنها را در لغت نامه ذكر مي كند[1]. و خلاصه معني آن محل اقامت درويشان و صوفيان است[2].
درباره اولين خانقاه دو نظر وجود دارد: گروهي به پيروي از گفته خواجه عبدالله انصاري (م 481 ه) آن را در «رمله» فلسطين و عده اي طبق نظر ابن تيميه (م 728 ه) آن را در ناحيه «عبادان» و شهر بصره دانسته اند[3].
چون سران صوفيه نظر نخستين را معتبر دانسته اند ما نيز همان را بررسي و پيگيري مي كنيم؛ به گفته خواجه عبدالله انصاري: اولين خانقاهي كه براي صوفيان بنا كردند، در رمله شام بود. سبب آن بود كه اميري ترسا يك روز به شكار رفته بود و در راه دو تن را ديد كه به هم رسيدند و دست در آغوش يكديگر كردند و در آنجا نشستند و آنچه داشتند از خوردني پيش نهادند و بخوردند و برفتند. امير ترسا را معامله و الفت ايشان با يكديگر خوش آمد و گفت من براي شما جائي بسازم تا با يكديگر آنجا گرد هم آئيد، پس آن خانقاه را در رمله بساخت[4].
عبدالرحمن جامي (م 898 هـ) ضمن اطلاق نام اولين صوفي به ابوهاشم معاصر سفيان ثوري (م161 هـ)، مي نويسد: «اولين خانقاهي كه براي صوفيان بنا كردند، آن است كه به رمله شام كردند[5].
پس از جامي، احمد امين رازي (م1010هـ) نيز مي نويسد: «ابوهاشم اول كسي است كه خانقاه جهت صوفيان ساخته و مولوي الجامي نيز در نفحات اول ذكر و نموده...»[6].
رازي هنگام بازنويسي مطالب جامي، باني خانقاه را از اميري مسيحي به ابوهاشم صوفي تغيير داده و به تعبير او باني خانقاه ابوهاشم است نه اميري مسيحي.
و پس از آن موضوع ذكر بناي اولين خانقاه در رمله شام توسط نويسندگان ديگر هم عنوان شده است. مثلاٌ زين العابدين شيرواني (م1253هـ) نوشته جاميرا با مقداري دخل و تصرف و اظهار نظر كه مربوط به وضع تصوف زمانش بوده، بازگو كرده است[7].
نايب الصدر (م1288هـ) هم مطلب جامي را خلاصه كرده و نوشته است: «اولين خانقاه را اميري در رمله شام بنا كرد»[8].
دكتر نصري نادر، بناي اولين خانقاه را در رمله شام به راهبي مسيحي در پايان قرن دوم نسبت داده است[9].
پس بنا به گفته سران صوفيه و نويسندگان ديگر، اولين خانقاهي كه براي صوفيان در سرزمين اسلامي بنا كردند، در رمله شام – مركز دشمنان اهل بيت (ع) – به وسيله يك فرمانداري مسيحي بوده است. حالا جاي اين سؤال است: آيا فرمانرواي مسيحي در ساختن خانقاه در قبال مسجد در كشور اسلامي، غير از ايجاد تفرقه و فاسد كردن عقائد مسلمانان چه هدفي مي توانست داشته باشد؟! و نيز معلوم مي شود صوفيگري به ياري مسيحيان وارد جوامع اسلامي شده است.
پی نوشت :
[1]- لغت نامه دهخدا، ذيل واژه خانقاه.
[2]- تاريخ خانقاه در ايران، ص 60 دكتر محسن كياني (ميرا).
[3]- دكتر كياني،تاريخ خانقاه در ايران، ص 137.
[4]- طبقات الصوفيه، ص 10 – 9.
[5]- نفحات الانس، ص 32 – 31.
[6]- هفت اقليم، رازي، ج 1، ص 112 – چاپ علمي تهران، به اهتمام جواد فاضل.
[7]- شيرواني، حدائق السياحه، ص 258.
[8]- طرائق الحقائق، ج1، ص151.
[9]- التصوف الاسلامي، ص10، دكتر نصري نادر، چاپ لبنان، 1960م.
دیدگاهها
یک برادر
1392/03/01 - 19:21
لینک ثابت
دلسوزی
افزودن نظر جدید