آیا پیامبران و ائمه اعمال ما را می‌بینند؟

  • 1395/05/04 - 12:51
ظاهر این آیه با معنای شهادت و شاهد بودن پیامبران در حال حیات و ممات، (از طریق مشاهده باطنى و روحانى ناظر احوال تمام امت خویش باشند)، سازگاری ندارد؛ اما اگر شهادت را به معنى شهادت عملى بگیریم، اشکال وارد نخواهد بود؛ هم‌چنین آیات دیگری وجود دارد که به صراحت شاهد بودن پیامبر اکرم و اهل بیت را ثابت می‌کند.

یکی از دلایل وهابیون برای انکار توسل به اولیای الهی و پیامبرانی که از دنیا رفته‌اند، این است که مرده، آگاهی به اموری که در دنیا اتفاق می‌افتد، ندارد، چرا کسی‌که مُرد، ارتباطش از دنیا قطع می‌شود و از درک امور دنیوی عاجز است، و برای متقن کردن کلامشان به آیاتی از قرآن استدلال می‌کنند، از جمله:
«ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ.[مائده/117] من، جز آن‌چه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آن‌ها نگفتم (به آن‌ها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آن‌ها بودم، مراقب و گواهشان بودم، ولى هنگامى‌كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آن‌ها بودى و تو بر هر چيز، گواهی.»
نحوه استدلال به این آیه:
حضرت عیسی می‌فرماید:
من تا آن زمان كه در ميان آنان بودم از وضع ايشان اطّلاع داشتم، و هنگامی‌كه مرا میراندی، تنها تو مراقب و ناظر ايشان بوده‌ای؛ در این‌جا حضرت عیسی به عدم اطلاع خود از اهل زمین، اعتراف می‌کند و خدا را بر آن‌ها مطلع می‌داند.
پس آیا این عقلانی هست که کسانی را بخوانیم که از ما اطلاعی ندارند و صدای ما را نمی‌شنوند.

جواب این شبهه:
نکته اول:
این آیه به صراحت نمی‌فرماید که مرده از دنیا بی‌اطلاع است و وقتی حضرت عیسی از دنیا رفت، هیچ اطلاعی از اعمال مردم ندارد؛ این آیه می‌فرماید: شاهد اعمال فقط خداست و ظاهر این آیه با معنای شهادت و شاهد بودن پیامبران (علیهم‌السلام) در حال حیات و ممات، (از طریق مشاهده باطنى و روحانى ناظر احوال تمام امت خویش باشند)، سازگاری ندارد؛ اما اگر شهادت را به معنى شهادت عملى بگیریم، یعنى (مقیاس سنجش بودن اعمال یک فرد نمونه براى اعمال سایرین)، که در این صورت اشکال وارد نخواهد بود؛ زیرا هر پیامبرى با صفات ممتازى که داشته، مقیاس سنجش براى امت خویش محسوب مى‌شده، و خوبان و بدان امت را با شباهت و عدم شباهت به آنان مى‌توان شناخت، و حضرت مسیح (علیه‌السلام) هم با صفات و اعمال خود مقیاس سنجش براى اعمال امت خود خواهد بود.

نکته دوم:
با دقت در آیات دیگر به این نتیجه می‌رسیم که منافاتی ندارد خدا به پیامبران به طور اکتسابی امکان مشاهده اعمال امت را بدهد. (نمی‌توان با برداشت از یک آیه و استناد به آن، بدون ملاحظه آیات دیگر، مطلبی را به طور یقینی بیان کرد.)
در سوره نساء می‌خوانیم که:
«وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننَ‏ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهْمْ شهَيدًا.[نساء/159] و هيچ‌يك از اهل كتاب نيست، مگر اين‌كه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح‏] ايمان مى‌‏آورد و روز قيامت، بر آن‌ها گواه خواهد بود.»
طبق این آیه حضرت مسیح در روز قیامت، گواه بر اعمال امت است و لازمه این گواه بودن، مشاهده اعمال امت است؛ چرا که شاهد به کسی می‌گویند که امری را مشاهده کرده باشد و بعد شهادت بدهد، پیامبران هم به اذن خدا، اعمال انسان را مشاهده می‌کنند و در قیامت شهادت می‌دهند.
در آیه دیگری درباره مشاهده اعمال توسط پیامبران می‌خوانیم که:
«فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهِیداً.[نساء/۴۱] حال آنان چگونه است، در روزى که از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏‌آوریم و تو را نیز بر آنان گواه خواهیم آورد.»
طبرسی در مجمع البیان در تفسیر این آیه آورده است: «افزون بر فرشتگان (نویسندگان رفتارها)، اعضا و جوارح انسان، زمان و مکان، پیامبران و معصومین نیز از جمله گواهان یاد شده در آیه شریفه هستند.»[1] و علامه طباطبایی این‌گونه آورده‌اند که: «مراد از «شهادت و گواهى» یاد شده در آیه، آگاهى از حقایق و ژرفاى رفتارهاى مردم در دنیا، از جهت نیل به نیک‌بختى یا تیره‌روزى، پذیرفته شدن یا رد شدن در پیشگاه الهى، امتحان فرمانبرى یا سرپیچى از احکام الهى و سپس گواهى دادن بر آن در روز قیامت است. آن‌گاه که خداوند از بسیارى (از جمله پیامبر و معصومین«ع») گواهى مى‏‌طلبد.»[2]
آیه دیگری که در زمینه شاهد بودن پیامبر اکرم و معصومین، به صراحت بیان شده است:
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ.[توبه/105] بگو: عمل كنيد! خداوند، فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‌بینند! و به‌زودى، به‌سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‏‌شويد و شما را به آن‌چه عمل مى‌كرديد، خبر مى‌دهد.»
با کمی دقت در این آیه به این نکته می‌رسیم که فعل"یری"می‌بیند (مضارع است و فعل مضارع در قواعد عرب دلالت بر استمرار می‌کند)، یعنی خدا و رسول و مؤمنین اعمال شما را پیوسته می‌بینند، البته مؤمنین در این آیه، طبق روایات معصومین، به اهل بیت تفسیر شده است.[3]
شهادت به معنی دیدن اعمال، در روایات فراوانی از اهل‌بیت مطرح شده است که اعمال امت بر امامان عرضه می‌گردد، در برخی از آن‌ها استناد به آیه محل بحث شده است، در روایتی آمده است» شخصی از حضرت امام رضا (علیه‌السلام) خواست که برای من و خانواده‌ام دعا کنید، فرمود: مگر دعا نمی‌کنم؟! «و اللّه ان اعمالکم للتعرض علیّ فی کلّ یوم و لیلة؛ به خدا سوگند! اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه می‌شود» راوی گوید: این سخن بر من گران آمد، امام متوجه شد و به من فرمود: «اما تقرأ کتاب اللّه عزّ و جلّ و قل اعملوا....؛آیات کتاب خداوند را نمی‌خوانی که می‌گوید ... (وآیه محل بحث را برای او خواندند.)»[4]
در زیارت حضرت ولی عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) آمده است: «السلام علیک یا عین اللّه فی ارضه.[5] سلام بر تو که چشم خداوند در زمین هستید.»
در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین آمده است که حضرت فرمود: «انا شاهدکم و حجیج یوم القیامة عنکم.[6] من گواه اعمال شما بوده و در روز قیامت از شما دفاع می‌کنم.»
و در دعای دوم صحیفه سجادیه آمده: «و جعلنا شهداء علی من جحد؛ خداوند ما را شاهد بر منکران قرار داده است.»
و در روایتی دیگر آمده که: «نحن الشهداء علی شیعتنا و شیعتنا شهداء علی الناس و بشهادة شیعتنا یجزون و یعاقبون.[7] ما شاهدان بر شیعه و شیعیان ما شاهدان بر مردمند و به شهادت شیعیان ما، جزاء داده و معاقب می‌شوند.»
بنابراین طبق آیات قرآن شاهد بودن پیامبر اکرم و اهل بیت بیان شده است و این شاهد بودن در دنیا صورت می‌پذیرد، نه در آخرت.

نکته سوم:
در كتب اهل سنت روایت شده كه حتی غیر از شهدا و انبیاء نيز شاهد بر اعمال هستند.
«حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد الرَّزَّاقِ ثنا سُفْيَانُ عَمَّنْ سمع أَنَسَ بن مَالِكٍ يقول قال النبي صلى الله عليه وسلم ان أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ على أَقَارِبِكُمْ وَعَشَائِرِكُمْ مِنَ الأَمْوَاتِ فان كان خَيْراً اسْتَبْشَرُوا بِهِ وان كان غير ذلك قالوا اللهم لاَ تُمِتْهُمْ حتى تَهْدِيَهُمْ كما هَدَيْتَنَا.[8] پيامبر فرمودند: اعمال شما بر نزديکانتان که از دنيا رفتند، عرضه می‌شود، اگر اعمال شما خير باشد، خوشحال می‌شوند، واگر اعمالتان خير نبود، می‌گويند خدايا آن‌ها را نميران، تا اين‌که هدايتشان کنی! همان‌گونه که ما را هدايت کردی.»
حاكم در مستدرك، روايت ديگری را نقل كرده كه اعمال ما بر اهل قبور عرضه می‌شود و در پايان به صحت روايت تصريح می‌كند:
«أخبرنا أبو النضر الفقيه وإبراهيم بن إسماعيل القارئ قالا ثنا عثمان بن سعيد الدارمي ثنا يحيى بن صالح الوحاظي ثنا أبو إسماعيل السكوني قال سمعت مالك بن أدى يقول سمعت النعمان بن بشير رضي الله عنهما يقول وهو على المنبر سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول ألا إنه لم يبق من الدنيا إلا مثل الذباب تمور في جوها فالله الله في إخوانكم من أهل القبور فإن أعمالكم تعرض عليهم. هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه.[9] نعمان بن بشير می‌گويد: از رسول خدا شنيدم كه فرمود: .... خدا را! خدا را! درباره اهل از برادرانتان؛ چرا كه اعمال شما بر آن‌ها عرضه می‌شود. اين روايت صحيح است، ولی مسلم و بخاری آن را نياورده‎اند.»
رسول خدا فرمود: «اِذَا مَرَّ الرَّجُلُ بِقَبرِ اَخِیهِ یَعرِفُهُ فَسَلَّمَ عَلَیهِ وَعَرَفَهُ وَاِذَا مَرَّ بِقَبرٍ لَا یَعرِفُهُ فَسَلَّمَ عَلَیهِ رَدَّ عَلَیهِ السَّلَام.[10] وقتی کسی از کنار قبر برادر دینی خود که می‌شناسد، بگذرد و بر او سلام کند، مرده سلام او را پاسخ می‌دهد و او را می‌شناسد و اگر از کنار قبری بگذرد و صاحب آن را نشناسد و سلام کند، مرده سلام او را پاسخ می‌دهد.»
وقتی مرده انسان‌های عادّی جواب سلام بدهد، آیا پیامبر اکرم و امامان معصوم، حتی بعد از مماتشان سخنان ما را متوجه نمی‌شوند و جواب ما را نمی‌دهند؟
طبق این روایات، ارواح مؤمنین، شاهد اعمال مسلمانان هستند.

نکته چهارم:
حیات انبیاء و شهدا با انسان‌های عادی فرق می‌کند، طبق آیه قرآن شهدا زنده هستند.
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ.[بقره/154] و به آن‌ها كه در راه خدا كشته مى‌‏شوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زنده‏‌اند، ولى شما نمى‌‏فهميد.»
آلوسی از بزرگان اهل سنت در این‌باره می‌گوید:
«أما حیاة الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام الحیاة البرزخیة التی هی فوق حیاة الشهداء الذین قال الله تعالى فیهم بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحادیث الصحیحة.[11] حیات انبیا (علیهم‌السلام) حیاتی است برزخی و برتر از حیات شهداست، که خداوند متعال در مورد ایشان فرموده است که ایشان زنده‌اند، نزد پرورگارشان روزی داده می‌شوند. پس این امر مطلبی ثابت شده با روایات صحیح است.»
«ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا.[12] به همين دليل امام سبکي گفته است که حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.»
پس طبق این آیات و روایات، پیامبران، مخصوصاً پیامبر اسلام و هم‌چنین اهل بیت، به اذن خداوند، شاهد بر اعمال امت (اسلام و امت‌های دیگر) هستند.

پی‌نوشت:

[1]. طبرسى، مجمع البیان، ج۳، ص۸۹.
[2]. علامه طباطبائى، المیزان، ج۱، ص۳۲۱.
[3]. تفسير نور، قرائتی، ج‏5، ص140.
[4]. اصول کافی، ج1، ص219 باب عرض الاعمال.
وسائل الشیعه، ج6، ص108، چاپ آل البیت.
بحارالانوار، ج23، ص247.
[5]. بحارالانوار، ج99، ص215.
[6]. نهج البلاغه، خطبه 176.
[7]. بحارالانوار، ج 7، ص 325.
[8]. مسند أحمد بن حنبل، ج3، ص164، ح12706.
[9]. المستدرك علی الصحيحين، حاکم نیشابوری، ج4، ص342، ح7849.
[10]. کنز العمّال، متقی هندی، ج15، ص646، ح42556.
الفقه علی المذاهب الاربعة، مازح، یاسر، ج1، ص387.
[11]. الآیات البینات فی عدم سماع الأموات، آلوسی، ج1، ص39.
[12]. السيرة الحلبية، حلبی، ج2، ص432.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام ببخشید من خودم شیعه هستم ولی معنی فعل سفیری میشه بزودی خواهند دید لطفا اصلاح شود با توجه به اینکه میگه به زودی خواهند دید پس در آینده میبینند لطفا معنی رو اصلاح بفرمایید

سلام ببخشید ولی مطلبی که شما نوشتید چنان اسیبی به ارکان تشیعه زده که نمیشود انرا جمع کرد و من خودم به فکر تغییر مذهب افتادم تمام پاسخ اشکالاتتان را هم بلد هستم

سلام گمان نمی‌کنم مطلب ایرادی داشته باشه، وهابیها اسلام را به صورت (یؤمن ببعض و یکفر ببعض) پذیرفته‌اند؛ یعنی یک حرف می‌زنند و برای آن یک آیه می‌آورند، حال اگر چند آیه در رد آن آورده شود هم نمی‌پذیرند. در این مقاله ابتدا توجیهی بر آیه در مورد حضرت عیسی آمده سپس 3 آیه و 8 روایت (که 3 تای آن از اهل سنت است) در مورد شاهد بودن انبیاء، پیامبر اسلام و ائمه بیان کرده و در مورد پیامبر و اهل بیت آیه سوره توبه صراحت داشته آیا این همه استدلال مورد پذیرش نیست؟! منظور از ارکانی که آسیب دیده چیست؟! رکن شیعه، امامت، عصمت امام، علم لدنی امام و ... است؛ اگر شاهد بودن ائمه در زمان پس از رفتن از این دنیا را هم کسی نپذیرد (با این همه آیه و روایت)، خللی در مذهب شیعه ایجاد نمی‌شود. (به هر مذهب دیگری هم بروید، یک رکن غیر قابل خدشه پیدا نمی‌کنید) دست از ائمه بردارید، مجبورید مانند بعضی از فرقه‌ها، به عدالت افرادی که در بین آنها قاتل، شراب‌خوار، و ... است، به عنوان رکن مذهبتان معتقد شوید.

من خودم شیعه هستم ولی وقتی ب قران رجوع میکنیم و آیات قبل و بعد آیاتی ک شما اورده اید رو مطالعه میکنیم تمامی دلایل شما رد میشود

شما مباحثی بیان کردین در شرایطی ک کسی کنارتان نبوده دلایلی ک اوردین رو با توجه ب قرآن و حدیث وعقل همون ابتدا رد کند بهمین خاطر این همه دلایل بی ربط اوردین ک بفهمونید ب دیگران که جواب سوال رو ثابت کردین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.