دروغ‌ها و تناقض‌های پایگاه باستانگرا پیرامون "کورش در منابع ایرانی"

  • 1397/02/28 - 10:07
در منابع تاریخی ایرانی (پس از حذف سخنان تکراری) سر جمع (تَکرار و تِأکید می‌کنم! سر جمع...) دو خط درباره کورش هم مطلب ندارند و آن دو خط هم بیشتر او را یک حاکم کوچکِ دست نشانده نامیده اند که از مادر، یهودی‌زاده بود. از همین روی، کورش هخامنشی ابداً و مطلقاً نماد هویت ایرانی شناخته نمی‌شد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جدیداً متنی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده با این ادعا: «پاسخ دکتر نجف‌زاده اتابکی به کورش‌ستیزانی که ادعا می‌کنند نام و یادی از کورش بزرگ در منابع تاریخی ایرانی وجود ندارد!» و در ادامه چند سند از منابع ایرانی (؟!) ارائه کرده که بله! نام کورش (به صورت کیرش و کیرس و کورس و...) در منابع ایرانی آمده است! ما نیز به این ادعا پاسخ دادیم و گفتیم که در منابع تاریخی ایرانی (پس از حذف سخنان تکراری) سر جمع (تَکرار و تِأکید می‌کنم! سر جمع...) دو خط درباره کورش هم مطلب ندارند و آن دو خط هم بیشتر او را یک حاکم کوچکِ دست نشانده نامیده اند که از مادر، یهودی‌زاده بود.[1] از همین روی، کورش هخامنشی ابداً و مطلقاً نماد هویت ایرانی شناخته نمی‌شد.

در این میان، یک سایت باستانگرا که به ترویج توهمات نژادپرستانه می‌پردازد، آن چرک‌نامه (نوشتار منسوب به دکتر نجف‌زاده اتابکی) را به همراه گاف‌های متعدد منتشر کرد. پس لازم دیدیم که نقدی علمی بر نوشتار آنان بنویسیم:

- سایت باستانگرا در ابتدای امر این گونه نوشت: «کوروش بزرگ در منابع و ادبیات ایرانی» و این را به عنوان تیتر نوشتار خود قرار داد! سپس مدعی شد: «در این نوشتار به صورت خلاصه به بررسی کوروش بزرگ در منابع ایرانی می‌پردازیم.» اما در ادامه وقتی قافیه به تنگ آمد، اسامی منابع عربی و افریقایی (مثل تاریخ ابن خلدون) و حتی منابع عبرانی را به نقل از دکتر نجف‌زاده ذکر می‌کند تا این گونه و با توهین به شعور مخاطب، تعداد منابع را بیشتر جلوه دهد!

- در ادامه با سانسور شدید منابع، کوشید تا جایگاهی برای کورش هخامنشی در منابع ایرانی باز کند. مثلاً مدعی شد که ابن بلخی در فارس‌نامه از خردمندی کورش سخن گفته است! اما این حقیقت را سانسور و بایکوت کرد که "ابن بلخی" در فارس‌نامه، کورش را یک حاکم خُرد محلی و یک یهودی زاده می‌نامد! نه پادشاه بزرگ ایران.[2]

- سپس در دروغی آشکار مدعی شد که: «پژوهشگرانی مانند ابوریحان بیرونی به شباهت کوروش و کیخسرو پی برده بودند.» در حالیکه می‌دانیم این ادعا که کیخسر همان کورش بوده باشد یا شباهتی بین این دو بوده باشد" را ابوریحان نمی‌گوید. بلکه ابوریحان این ادعا را به نقل از اهل غرب نقل می‌کند و صد البته خود در جای جای کتابش این ادعا را رد و نقد کرده است. اما این جماعت به گونه‌ای سخن می‌گویند که گویا ابوریحان این ادعا را باور داشت! در حقیقت نقدهای ابوریحان بر این ادعا را نادیده گرفته و سانسور می‌کنند.[3].

- در پایان نیز وقتی خود به این نتیجه رسید که سخنان و توجیهاتش بی‌فایده و غیرمنطقی از آب درآمد، در اقدامی همیشگی، همه تقصیرات را به گردن اسکندر مقدونی انداخت! که بله! اگر نام و یاد کورش در منابع ایران درخشان نیست، به این خاطر است که اسکندر مقدونی همه چیز را ویران کرد!!! در پاسخ به این دروغ می‌گوییم که اسکندر ایران را فتح کرد و دولت هخامنشی با آن همه ادعا و دبدبه و کبکبه به شکلی تحقیر آمیز شکست خورد. جانشینان اسکندر هم حدوداً 100 سال بر ایران حکومت کردند. حال فرض کنیم امروز یک دولت بیگانه به ایران حمله کند و بسیاری از کتاب‌ها را از بین ببرد و بخشی از دانشمندان را بکشد و 100 سال بر ایران حکومت کند. به راستی آیا 100 سال دیگر، هیچ خبری و نام و نشانی از صفویه و قاجاریه و پهلوی و جمهوری اسلامی باقی نمی‌ماند؟! مطمئناً با یک حمله نظامی و نابودی بخشی از کتاب‌ها نمی‌توان تاریخ را محو کرد. بله! می‌توان جزئیات تاریخی را محو کرد. می‌توان یاد و نام اشخاص درجه چهارم و درجه پنجم و بی‌اهمیت را از تاریخ محو کرد. اما نمی‌توان کلیات تاریخ را حذف کرد. نمی‌توان مبانی، اصول و ارکان تاریخ را محو کرد. به راستی در آن دوران حدود 100 ساله جانشینان اسکندر، هیچ کس نبود که نام و یاد کورش را در حافظه نگه دارد؟! مگر می‌شود در این مدت اندک (2-3 نسل) یک سلسله (که مثلاً به ادعای باستانگرایان، رکن تاریخ ایران بوده) از حافظه میلیون‌ها ایرانی محو شود؟! چرا مردم امروز ایران، سلسله قاجار و بسیاری از جزئیات تاریخی شاهان آن را به خاطر دارند؟ با اینکه ایران از دوران قاجار تاکنون حداقل 3-4 جنگ بزرگ را تجربه کرده است. اما مردم آن زمان، کورش و هخامنشیان را در حافظه خود نگه نداشتند؟ چرا؟! پاسخ روشن است. تاریخ ایران همان است که در شاهنامه آمده است و کورش و هخامنشیان هیچ جایگاهی در تاریخ واقعی ایران ندارند. صهیونیست‌ها و فراماسون‌ها کورش و هخامنشیان را به عنوان نماد تاریخ ایرانی به خورد افراد ساده لوح می‌دهند و برخی از مزدورانِ وابسته به اجنبی از رَونَد تاریخ سازی اجنبی پیروی می‌کنند.

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید: کورش در منابع فارسی: چرک‌نامه‌ای منسوب به "‌نجف‌زاده اتابکی"
[2]. فارسنامه ابن بلخى‏، شیراز: بنیاد فارس شناسی، 1374، ص 154-155.
[3]. (بنگرید) و  (بنگرید)

تولیدی

دیدگاه‌ها

کانال تاریخ حقیقی ایران (نقد زرتشت و باستانگرایی) در سروش و ایتاء، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

با سلام ؛ درباره این مهم نیز مطلب بنویسید خوب است : http://offer13.blog.ir/post/134 البته به لطف خدا و مدد صاحب الزمان (عج) فکر کنم کامل تر از مطلبی که نوشتم دیگر چیزی برای نوشتن نماند ، اما دیدم در سایت شما مطلبی در این باره نیست .

ایرانیان در زمان کوروش کتاب نویسی نداشتن که بجای بمونه.مثل امروزه نبوده که هر کتاب هزارتا هست.اصولا سگ نبشته بوده

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.