مراقبه یا انزواطلبی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مفاهیم عمیق که در عرفانی اسلام مطرح است مساله حضور قلب است. اگر مراقبهای را که در یوگا مطرح است را با حضور قلب، در عرفان اسلامی مقایسه کنیم؛ آنچه به دسـت میآید این استکه اولاً؛ حضور قلب دارای هدف بوده یعنی قلب باید برای خداوند خالص و حاضر گردد تا به او نزدیک شود اما مراقبه یا مـدیتیشن، هدف روشن و واضـحی ندارد. حال قبول کنیم که انسان مراقبهای ژرف داشت پرسشی که به ذهن میآید این است که هدفتان چیست؟ و چه امر مهمی تحقق مییابـد؟ به نظر میرسـد سؤالهـایی از این دست در مکتب یوگا بیپاسـخ میمانـد. اگر بگویـد هـدف آرامش است ولی آرامش هـدف نهـایی خلقت انسـان نیست. گذشـته از اینکه آرامش واقعی فقـط بـا اعتماد به خـدا حاصل میشود. ثانیاً؛ حضور قلب در عرفان اسـلامی درجات و مراتب متعدد و روشنی دارد اما در مکتب یوگا این امر به صورت واضح و روشن بیان نشده است. ثالثاً؛ حضور قلب امری درونی و بـاطنی است و آنگـاه که این امر برای انسان به صورت ملکه درآیـد دیگر نیازی نیست که انسان به انزوا برود و بیست و چهار ساعت گوشهای بنشـیند. خلاصه اینکه از جامعه و کارهای روزمره ببرد. مراقبه نبایـد انسان را به فرار از جامعه و مردم گریزی فرا بخواند و آدمی را از انجام وظایف الهیاش دور سازد. (بانک جامع جنبشهای نوظهور، ص 989)
پینوشت:
بانک جامع جنبشهای نوظهور، مرکز تحقیقات قائمیه، نشر موسسهی قائمیه، 1385.
دیدگاهها
ناشناس
1396/08/16 - 18:36
لینک ثابت
هرچی باشه بهتر از اینه با تبر
habib
1396/08/20 - 18:32
لینک ثابت
بله حق با شماست، آسیب رساندن
افزودن نظر جدید