گاتها ربطی به زرتشت ندارد ... !

  • 1392/06/21 - 12:24
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گاتها علاوه بر اینکه شدیداً مورد حذف و اضافه قرار گرفته است ، ارتباطی به زرتشت ندارد. در ادامه بر اساس دیدگاه اوستاشناسان به این مسئله می پردازیم ...

همانگونه که روشن است گاتها شدیداً مورد حذف و اضافه قرار گرفته است. یعنی تنها بخش اندکی از آن باقی مانده مانده همین مقدار نیز دچاز اضافاتی شده است. و از طرفی دیگر روشن است که مکتوب کنندگان آن کسانی نبودند جز همان دشمنان قسم خورده ی زرتشت. [1] اما رهبران زرتشتی گری در عصر حاضر اصرار دارند که بگویند گاتها سروده های زرتشت است، گرچه آنان هیچ دلیلی برای انتساب گاتاها به زرتشت ندارند و هیچ گاه نتوانستند از مسیر عقلی و تاریخی اعتبار گاتها را اثبات نمایند. اما بعضاً دیده می شود که سخنان اوستاشناسان را ملاک خود قرار داده و مدعی انتساب گاتها به زرشت می شوند ! در حالیکه بزرگترین اوستاشناسان جهان هیچ گاه مدعی انتساب گاتها به زرتشت نشده اند و این متن را صرفاً به عنوان یک « متن کهن » پذیرفته اند . گرچه برخی از اوستاشناسان نیز ادعای موبدان زرتشتی را به عنوان « یک باور دینی » مورد پذیرش غیر یقینی قرار داده اند، نه به عنوان یک موضوع ثابت تاریخی. در ادامه به بررسی نقطه نظرات می پردازیم ...

 جیمز دارمستتر، دانشمند و پژوهشگر اوستاشناس فرانسوی گفتند : « از جزوات اوستا آنچه به طور کامل تا به عصر حاضر باقی مانده همان نسک نوزدهم موسوم به وندیداد است.» [2] این سخن دارمستتر نشان می دهد که سایر قسمتهای اوستا (از جمله بخش های گاسانیک اوستا که مشتمل بر گاتها است) کامل به دست نسل های امروزی نرسیده است.

دکتر قدیانی در کتاب « فرهنگ جامع تاریخ ایران » در مورد زرتشت میگوید : « برخى از سرودهاى گاتها كه در دست است، ظاهراً از خود اوست.» [3] دقت داشته باشیم ؛ برخی از سروده های گاتها... !‏ که البته آن مقدار منتسب به زرتشت هم تنها یک احتمال « ظاهری » بدون هیچ پایه و اساس علمی و عقلی است.

آدولف گرانتوسکی از پژوهشگران ایران باستان می نویسد : « پس از زرتشت پیروانش بسیارى از سنت‏هاى خشک پیش از پیدایش پیامبر را با تعصب دنبال كردند و به باورهاى كهن و پس ‏افتاده آریائى‏ ها گرایش یافتند؛ دوباره به پرستش خدایان قدیمى از قبیل میترا، آناهیتا و غیره پرداختند. قسمتى از سرودهایی كه مضمون آنها ستایش این خدایان است در اوستا وارد شد، در این‏جا به گونه جعلى این ادعیه را به پیامبر نسبت داده ‏اند. مضمون این‏گونه ستایش‏ها حتى در گاتهاى قدیمى نیز وجود دارد. » [4] 

شادروان پروفسور شوشتری که بخشی عظیم از عمر خود را صرف پژوهش های اوستایی کرد، این چنین بر تحریف و غیر اصیل بودن گاتها اقرار می کند: « شکی نیست که عبارات سرود های گاتها از اصل فرق کرده و چنان که گوینده گفته به ما نرسیده. چه الفاظ و چه سیلاب کم و بیش شده اند. برعکس سرود های ریگ ویدا که سالم تر مانده اند. زیرا هندوان سخت مقید بوده اند و احتیاز می کردند که دست به ترکیب الفاظ یا عبارات نزنند و از خود لفظی کم یا بیش نکنند و از اصل دور نگردند.» [5]

شادروان استاد پورداود می افزایند : « گاتها در ودا نامه ی دینی برهمنان شعرهایی است که پس از گفتار های نثر آمده باشد. همچنین است در نامه های دینی بودائیان. از خود گاتهای زرتشت نیز به خوبی پیداست که این سرودها دنباله ی اندرزها و آموزش های منثور بوده که بدبختانه از میانه رفته است.» در ادامه می افزایند: « از پی اندرزها و آموزش های پیغمبر ایران چند شعری می آمده که خلاصه سخنان منثور بوده و آسان تر به یاد پیروان دین سپرده می شده، درست مانند گلستان سعدی که نثر و نظم به هم آمیخته و هر گفتار و اندرزی به چند شعر آراسته شده... » همچنین : « از میان سرودهای گاتها برخی بی آغاز می ماند و برخی دیگر انجامش پیدا نیست. بسا بندهای یک سرود از هم بریده و رشته ی پیوستگی آنها از هم گسسته است. این پریشانی و پاشیدگی برای این است که گفتارهای منثور از میان رفته، آنچه در پارینه سرودها را به هم می پیوسته و معنی آنها را روشن می ساخته امروزه در دست نیست.» [6] ایشان پس از بیان مفقود شدن بخش عظیمی از گاتها می گویند: « برخی از مستشرقین احتمال می دهند که بعضی از فصول گاتها از اصحاب زرتشت باشد.» [7] باید توجه داشت که ایشان سالیان دراز است که از دنیا رفته اند. لیکن در نتیجه پژوهش های اوستاشناسان جدید ، انتساب گاتها به زرتشت به شدّت زیر سؤال، بلکه رد شده است. ضمن اینکه با بررسی پژوهش های اوستاشناسان بزرگ جهان ، در می یابیم که هیچ یک از آنان ؛ کسانی همچون فردریش اشپیگل ( Friedrich Spiegel ) ، آنکتیل دوپرون ( Anquetil Duperron ) ، توماس هید ( Thomas Hyde ) ،  اوژن بورنوف ( Eugene Burnouf ) ، ویلهلم گیگر ( Wilhelm Geiger ) ، شارل ژوزف دو هارله ( Charles Josef ) ، کارل فریدریش گلدنر ( Karl Friedrich Geldner ) ، جیمز دارمستتر ( James Darmesteter ) ، هانس رایشلت ( Hans Reichelt ) ، لاورنس ، هلموت هومباخ ( Helmut Humbach ) ، مارتین هوگ ( Martin Haug ) ، یوهان هنریش هوبشمان ( Johann Heinrich Hübschmann ) ، فردریک کارل آندرآس ( Friedrich Carl Andreas )، ژاکوب واکرناگل ( Jacob Wackernagel ) ، پروفسور هارلز ( harlez ) ، پاول هورن ( paul Horn ) ، ژان کلنز ( Jean Kellens ) و اریک پیرارت ( Eric Pirart ) ، پرودز اکتور شروو ( Prods Oktor Skjaervo ) و ... که در زمینه ی گاتها از قرن هجدهم میلادی تا کنون تحقیق کرده اند، گاتها را صرفاً به عنوان متنی کهن در نظر می گرفتند. و برخی نیز ادعای موبدان را به عنوان یک معیار نه چندان معتبر، مدّ نظر قرار داده ، از کنار آن گذشتند. در هر صورت این پژوهشگران هیچ دلیل علمی و عقلی برای انتساب گاتها به زرتشت نیافتند. و البته در این میان بودند کسانی همچون ریچاردسون که انتساب کل اوستا به زرتشت را مورد تردید قرار دادند و از نبود دلیل برای این انتساب خبر دادند. در عصر کنونی نیز دانشمندان بزرگی چون پرودز اکتور شروو، استاد زبانهای باستانی ایرانی در دانشگاه هاروارد و همچین پروفسور ژان کلنز و بسیاری دیگر، انتساب گاتها به زرتشت را رد می کنند. برای نمونه  ژان کلنز استاد بلژیکی زبان‌ها و دین‌ های هندو ایرانی در کلژ دو فرانس پاریس و یکی از نامدارترین پژوهشگران اوستا و گاتها در جهان که بیش از چهل سال در حوزه اوستاشناسی پژوهش می کنند و تاکنون حدود یکصد و سی کتاب و مقاله از ایشان در معتبرترین منابع اوستاشناسی منتشر شده است، در کتاب « مقالاتی در باره زرتشت و دین زرتشتی » رسماً اعلام کردند که زرتشت ، خالق و نویسنده گاتها نیست بلکه سرایش گاتها کار یک گروه دینی بوده است. در گاتها نام او همواره با صیغه سوم شخص آمده است. گاتها  سرودها و راز و نیاز های یک شخص با خدا نیست، بلکه آنرا برای اجرا در مناسک مذهبی سروده بودند. کلنز معتقد است که مترجمان گاتها به دلیل پی نبردن به مفهوم واژگان دشوار آن، اصطلاحات و معانی آن ها را آنطور که پیش زمینه‌ ای در ذهن خود داشته‌اند، نوشته‌اند تا بتوانند جمله‌ ای معنادار به دست آورند.

مسئله دیگر و البته قابل توجه این است که موبد فیروز آذرگشسب به عنوان یک موبد زرتشتی گفتند امروزه مدرکی وجود ندارد که بتوانیم زمان زندگی زرتشت و یا تاریخ سروده شدن گاتها را به روشنی بیابیم. [8] و استاد پورداود نیز این سخن را تأیید کرده اند. [9] و البته بر پژوهشگران روشن است که در تاریخ زندگی زرتشت بیش از هشت هزار و چهارصد سال اختلاف نظر وجود دارد. [10] در اثر این اختلافات روشن است که تاریخ و قدمت گاتها به طور دقیق مشخص نیست. به همین علت زبان شناسان نمی توانند به درستی این متون را ترجمه کنند. چه بسا کلمه ای در عصری یک معنا داشته باشد و در صد یا دویست یا سیصد یا ... سال بعد، در معنا یا مصداقش تفاوتی پدیدار گردد که معنی عبارت را تغییر دهد. پس اولین نتیجه ای که گرفته می شود این است که ترجمه ی گاتها ( یا حد اقل بخش زیادی از آن ) امری تقریبی و از روی حدس و گمان و تفسیر به رأی ها و دخالت ذهنیت ها خواهد بود که به خودی ِ خود موجب تحریف معنوی گاتها می شود. همانگونه که شده است. برای مثال اگر ترجمه ی علمی و دانشگاهی گاتها توسط پروفسور پرودز اکتور شروو را با ترجمه ی موبد رستم شهزادی مقایسه کنیم، کمتر از ده یا بیست درصد شباهت بین ترجمه ی واژگان و عبارات این دو نوشته می بینیم! ضمن اینکه به راستی چگونه ممکن است در زمان زندگی شخصی بیش از هشت هزار و چهارصد سال اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما بتوان به طور یقینی کتابی را به او نسبت داد؟ در ادامه نیز بیان می شود که اکثر اوستاشناسان، امروزه انتساب گاتها به زرتشت را رد می کنند.

و همچنین دلیل دیگر در اثبات موضوع ، کلام پروفسور میلز ، اوستاشناس بزرگ است که موبد فیروز آذرگشسب کلام او را ذکر کرده و در برابر آن سکوت می کند. یعنی تلویحاً اقرار می نماید. پروفسور میلز می گوید : « من تصور می کنم گاتاها کمتر از سایر قسمت های اوستا مورد دستبرد قرار گرفته است. » یعنی ایشان به اصل تحریف گاتاها صحه می گذارد، اما می گوید این قسمت کمتر از سایر قسمت ها تحریف شده است. [11] جالب اینجاست که موبد فیروز آذرگشسب در ادامه سخن میلز را نقد نمی کند و حتی او را جزو محققین و بزرگترین اوستاشناسان می آورد. موبد فیروز آذرگشسب در ادامه به صراحت از امکان ورود سروده های رهبران زرتشتی در گذر تاریخ به متن گاتها سخنن گفته اند. [12]

و در پایان گذشته از این همه ی این سخنان ، هیچ دلیل عقلانی و مستند تاریخی مبنی بر انتساب گاتها به زرتشت و اعتبار این کتاب وجود ندارد.

 

پی نوشت :

[2]. جیمز دارمستتر ، وندیداد اوستا ، ناشر دنیای کتاب ، تهران 1384 ، ص 286

[3]. عباس قدیانى ، فرهنگ جامع تاریخ ایران‏ ، انتشارات آرون‏ ، تهران‏ ، چاپ ششم ، ج 1 ص 421 

[4]. آدولف گرانتوسکی ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز ، انتشارات پویش ، تهران ، چاپ اول ، ص 65 

[5]. پروفسور عباس شوشتری ، گاتها سروده های زرتشت ، انتشارات فروهر ، چاپ دوم ، ص 228 – 229 

[6]. ابراهیم پورداود ، گاتها کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ، ص 413 – 414  

[7]. همان ، ص 84

[8].  گاتها ، ترجمه موبد فیروز آذرگشسب ، انتشارات فروهر ، تهران ، چاپ دوم 1378، ص 2 

[9]. ابراهیم پورداود ، گاتها ، کهن ترین بخش اوستا ، انتشارات اساطیر ، تهران ، چاپ اول ، صفحه 41

[10]. ابهام در زمان زندگی زرتشت ؛ کلیک کنید.

[11]. گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، انتشارات فروهر ، تهران ، چاپ دوم ، ص 25

[12]. گاتها ، موبد فیروز آذرگشسب ، انتشارات فروهر ، تهران ، چاپ دوم ، ص 21 و 23

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام خدمت دوستان گرامی ... همانطور از کتب اوستا و داستان هایی که در مورد زرتشت گفته شده برمیاید که زرتشت پیامبری بود که از میان اریایی ها به پا خواست و علیه اداب رسوم اقوام هندواروپاییبه قیام کرد ... و در روایات پهلوی نیز گفته شده که زرتشت در شرق ایران (خوارزم و یا در مناطقی از افغانستان) شروع به رسالت خویش کرد .... و انچنان که از محیط گاتا ها بدست میاید زرتشت در یک محیط عشیره ایی به پاخواسته ... حال با یک نقد و بررسی ساده وجود تاریخی زرتشت را ثابت میکنیم: طبق امار تاریخی و باستان شناسی که تمام دانشمندان به ان متفقند اقوام هندو ایرانی (ارایایی) حدود 4000 سال پیش به فلات ایران رسیدند و در شرق ایران ساکن شدند( و در یک عشیره اییی زندگی میکردند) ... پس با توجه به این نکته زرتشت که از میان اریایین ظهور کرده او باید در حدود 4000 سال پیش ظهور کرده باشد ..... و بیشتر دانشمند نسک گاتها را به عنوان یک کتاب قدیمی پذیرفته اند و از لحاظ زبان شناسی شباهت عجیب به وداهای هندی دارد(قدمت 4000 سال) ..... و از لحاظ زبان شناسی قدمت گاتها را حدود 3700 سال پیش تعیین کردند ... یعنی زمانی در ست نزدیک به زمان ظهور زرتشت و این خود نشاندهنده ی این است که گاتها به احتمال بسیار زیاد متعلق به خو د اوست. و در جواب سخن ژان کلنز استاد بلژیکی که(به دلیل انکه نام زرتشت در بعضی جاها ی گاتها ببا صیغه سوم شخص آمده است ) و ان را دلیل برای نسبت ندادن گاتها به زرتشت میداند : باید بگم که زرتشت در شش تا از گات‌ها به عنوان اول شخص از خود یاد می‌کند و در بعضی جاها به عنوان صیغه ی سوم شخص .... این یک هنر ادبیاتی (شعر گفتن ) و اداب سخنرانی است که زرتشت برای تنوع در سرودن گاتها بکار برده (که این خود باعث ساختار گاتاها از نظر ساختار دستور زبان استثناء باشند //منبع اوستا، هاشم رضی) (بسیاری از شعرا چنین کرده اند) ... و اگه بخوام شخصی امروزی را مثال بزنم که همواره خود را به عنوان سوم شخص یاد میکند میتوان به شخصی به نام the rock (سوپر استار حرفه ایی wwe) اشاره کرد که همواره در سخنان خود خود را با صیغه سوم شخص معرفی میکندو یک ادبیات خاص و استثنایی در wwe دارد.

پيرو ديدگاه ناشناس * جناب ناشناس كه مدتی است در اين تارنما به ارائه ديدگاه می‌پردازند، ديدگاههای شما با وجود اينكه حاوی فحاشی و بی‌ادبی بوده منتشر شده است، ليكن به دليل افراط در توهين و ناسزاگویی به مخاطبين تارنما، بدين نتيجه رسيديم كه ناسزاگویی‌ها و توهين‎‌های شما را منتشر نكنيم*‌ برخورد لازم ميدانيم كه نسبت به آموزش برخی مهارت‌های زندگی به شما اقدام كنيم *‌گام اول در آموزش ادب اين است كه هنگام نگارش ديدگاهتان، آرام باشيد و ناسزا نگوييد * سپاس‌

لعنت بر ترک پرست و لعنت بر عرب پرست و لعنت بر خارجی پرست ، و در کل این سایت یه جورایی میخواد اسلام را خوب نشان بده پس ادیان دیگه هم خیلی بد هستند ، خودتان را در این سایت خسته نکنید چون برای اسلام بیگانه کار میکند

خُب فحشاتو دادی؟ تموم شد؟ حالا جواب بده! چه دلیل منطقی داری که گاتها مال زرتشت باشه؟!

اگر از شما پرسیده شود که لطفاً 100 نفر از مفاخر علمی و ادبی در تاریخ ایران که در عرصه جهانی خدماتی به دانش و ادبیات کرده باشند را نام ببرید، مطمئناً 95 نفر این افراد، مسلمان هستند. به تعبیر واضح‌تر، 95 درصد مفاخر علمی و ادبی تاریخ ایران، مسلمان و معتقد به اسلام هستند. آن وقت شما میگویید اسلام بیگانه است؟ لحظه ای فکر کنید... شما خودتان بیگانه نیستید؟

دوست گمراه، تو که اسلام را نمیشناسی، مجبور نیستی که نظر بدی، لااقل اگر برای خودت احترام قائل نیستی، برای دیگران احترام قایل شو که از جامعه مدنی طرد نشی، ممنون

نه ما ایرانیان بیگانه نیستیم ، اسلام و پشتیبانان آن بیگانه اند با ایران ، در پیش از اسلام دانشمند داشتیم و و آثار آنان در حمله ی پدران شما عرب پرستان نابود گشت ، به هر حال کشور ایران توسط اعراب تصرف شد و حالا عده ای از این اتفاق خوشحال اند ، خوشحال باشید ولی روزی خواهد رسید که ما ایرانی ها شما عرب پرستان را به همراه اجساد امام زادگان و امام رضا و حضرت معصومه را از ایران بیرون می اندازیم ، و این کاری بود که قرن ها پیش باید انجام میشد .

به راستی که مصرف توأمان مواد مخدر صنعتی و سنّتی نتیجه اش همین است که این فرزند ناخلف ایران از خود بروز داد. از دید این فرزند ناخلف، تنها کسی ایرانی است که بنگ و حشیش مصرف کند. طبق روایات زرتشتی، زرتشت خود نیز اهل بنگ و حشیش بود (این سخن موبدان بزرگ زرتشتی است. استاد را بنگرید: http://www.adyannet.com/fa/news/13780) پس طبیعی است که این جماعت لاابالی این چنین دچار توهم و تخیل باشند.

اما فرزند ناخلف ایران! تحدی میکنم، اگر ادعای زیادی داری، پس لطف کن به تعداد انگشتان دستت دانشمندانِ زرتشتی نام ببر که اختراع یا اکتشافی داشتند. در تاریخ سه هزار و اندی ساله زرتشتی (به ادعای خودتان) به تعداد انگشتان دست، دانشمندِ مخترع و مکتشف دارید؟ نام ببر...

بنام اهورامزدا خداوند جان و خرد بی پایان.... دوستان به این گفته های دروغ زیاد ارزش نگزارید زیرا اگر خودتان گاتها را دست کم یکبار خوانده باشید خواهید دانست که در درون گاتها چندین بار نام خود اشو زرتشت امده است... و اگر گاتها به زرتشت هیچ پیوستگی نداشته باشد چرا نام او در گاتها وجود دارد؟ چه کم یا زیاد همین 17 سروده آموزشهای گاتها برای ساختن یک انسان پیشرو و خردمند کافیست و نیازی به بیتر هم نیست. خرد روشن خود را آشکار خواهد کرد و بر خرافات سامی پیروز خواهد شد. پس هر چقدر هم دروغ بسازند باز خرد و راستی برگرفته از حزد پیروز است

جناب کیان شهبازیان، با تشکر از شما که دیدگاه خود را مطرح کردید. ولیکن استدلال شما، در نهایت موجب رد ادعای خودتان است. ببینید طبق استدلال خودتان میتوان چنین گفت: اگر خود شما دست کم یک بار ""وندیداد"" را مطالعه کرده باشید، خواهید دانست که در ""وندیداد"" چندین بار نام خود اشو زرتشت آمده است... و اگر وندیداد به زرتشت هیچ پیوستگی نداشته باشد چرا نام او در "وندیداد" وجود دارد؟ (به همین راحتی با شیوه استدلال شما می‌توان اصالت وندیداد را اثبات کرد. حاضرید شیوه خودتان را بپذیرید؟)

ادامه از قبل... جناب شهبازیان، فرمودید گاتها برای ساختنِ یک انسان پیشرو و خردمند کافی است و نیازی هم به بیشتر نیست. سؤالی از شما دارم. اگر "نیازی به بیشتر نیست" پس این همه متونی که موبدان زرتشتی در توضیح و تشریح و "بروز‌رسانی‌های خلاف حقیقت" تدوین می‌کنند برای چیست؟ اصلا چرا خود زرتشتیان به اندرزنامه‌ها توجه می‌کنند؟ اصلا چرا زرتشتیان در مراسم خود، خرده اوستا می‌خوانند؟ ادعا میکنید گاتها کافی است. اما عمل موبدان زرتشتی نشان می‌دهد که گاتها اصلاً هم کافی نیست. شما که ادعا می‌کنید گاتها برای ساختن یک انسان پیشرو کافی است، پس به این مسئله پاسخ دهید: کسی بسیار اهل دانش و تفکر است. موفق شده که بمب اتمی بسازد و طبق "خردی خودش قبول دارد" معتقد است برای ترویج دموکراسی و انسانیت، باید ضعیف‌ترها را قتل عام کرد. حال بفرمایید گاتها چگونه او را به راه درست راهنمایی میکند؟

ادامه از قبل... جناب شهبازیان، گفتید خرد زرتشتی بر خرافات سامی پیروز خواهد شد. قابل توجه شما اینکه امروز اگر دین زرتشتی زنده است، به دو علت است. یکی رحمِ ادیان ابراهیمی به دین زرتشتی (که اگر این رحم نبود، امروز نامی از زرتشتیگری هم نبود) و همین که پیروان مکتب ابراهیم به موبدان زرتشتی اجازه نفس کشیدن و زنده بودن می‌دهند، موبدان باید کلاه خود را به هوا بندازند. علت دوم اینکه مکتب موبدان زرتشتی، با پوشک (ایزی لایف) سر پا مانده است. مکتب موبدان، حتی توان این را ندارد که روی پای خود بایستد. چگونه می‌خواهد بر مکتب ابراهیم پیروز شود؟ گذشته از همه این‌ها، همین گاتهای اوستا، کتابی است در ترویج گوساله پرستی و خرافات. بنگرید: [http://www.adyannet.com/fa/book/25118]

یه جا برای تینکه وندیدا رومعتبر نشون بدین نوشتین نویسنده وندیداد نویسنده گاتها هم بود و اگه وندیداد رو قبول نکنین گاتها رو هم نباید قبول کرد. جای دیگه نوشته اصلا معلوم نیست گاتها رو کی نوشته و از کجا اومده و کلن گاتها رو رد میکنه. چقدر مغرضانه دارین زرتشت رو سیاه میکنید.

وقتی در روایات و باورهای زرتشتی، تناقض هست ما هم در گزارش این باورها مجبوریم تناقضات را بگوییم. تناقض از ما نیست. از باورهای زرتشتی است. ما فقط گزارش و تحلیل میکنیم.

درود بر آزاد اندیشان خوب گاتها یا هرمتن دیگری از زبان هند و آریایی هستن ومهم درک احساس واندیشه هست نیازی به اثبات بود یا نبود منتسب به شخصی نیست وقطعا تا خورشید میدرخشد وجود زرتشت فروزان است

از زرتشت یک چهره خیالی و رمانتیک ساختید و ساخته‌ی خودتون رو می‌پرستید. میفرمایید مهم درک احساس و اندیشه هست؟ خوب باید بدونید که طبق گاتها، زرتشت همه نیکی ها رو واسطه قرار میده تا به روان گاو مقدس برسه: https://www.adyannet.com/fa/book/25118

گویا این سایت توسط یه عده مغول زاده بی شرف اداره مشه شما مغولا لازم نیست درباره کوروش یا زردشت نظر بدی شما اگه خاستی نظر بدی در مورد پدرجدت چنگیز بنویس

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.