عوامل پوچگرایی صادق هدايت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صادق هدایت روز نوزدهم فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در خانه شماره ۳۷، کوچه شامپون، واقع در یکی از محلات فقیر نشین پاریس، دست به خودکشی زده بود.[1] هدایت که همدل و همسخن با خیام و کافکا (كه هر دو نسبت به زندگی بدبین بودهاند) بود، از غربت و تنهائی درونی رنج میبرد. او خود را در عالم وجودی بیگانه و گمنام میدانست. که فقط میتوانست به امور پوچ و بیهوده برخورد کند. هدایت خود را یکه و تنها میپنداشت که در جهانی تهی از معنا و مفهوم بدون اختیار و اراده گام به عرصه هستی نهاده و باید رنج بکشد، درد و ناله سر دهد. او جهان را عاری از معنا و مفهوم میدانست. برای وی هدفی مشخص نبود. وقتی که دردها و رنجها را میدید. چون برایش هدفی متصور نبود همه را پوچ و بیهوده میانگاشت. او نمیدانست که برای چه خلق شده است.بیشتر آثار وی، پیام آور پوچی هستند. درمیان آثار منتشر شده او، « زنده به گور» و «بوف کور»، بیش از همه پیام آور فلسفه پوچی هستند. هر دو از بن بستها و تنهاییهای انسان سخن به میان میآورند. آدمی را با دردها و مشکلات هستی آشنا میسازند. سرتاسر زندگی برای هدایت فقط یک قصه مضحک و احمقانه بود.وی دراین باره مینویسد: «آیا سرتاسر زندگی یک قصه مضحک، یک مثل باور نکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من افسانه و قصه خودم را نمینویسم؟ قصه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است.[2] زندگی برای هدایت یک زندان بود زندانی که باید به آن پی برد. و از بیهوده گول زدن خود پرهیز کرد. «ما همهمان تنهائیم، نباید گول خورد، زندگی یک زندان است، زندانهای گوناگون، ولی بعضیها به دیوار زندان صورت میکشند. و با آن خودشان را سرگرم میکنند. اصل کار این است که خودمان را باید گول بزنیم. ولی وقتی میآید که آدم از گول زدن خودش هم خسته میشود.[3] هدایت مرگ را به عنوان تنها راه علاج از گرفتاریها و بنبستهای زندگی میدانست. بیشتر وقتها به آن میاندیشید. وی در این باره میگفت: «مرگ یک خوشبختی و یک نعمتی است که به آسانی به کسی نمیدهند.»[4]
عوامل پوچ گرائی صادق هدایت
یکی از دردهای هدایت، بیهدفی، بی آرمانی و اعتقاد نداشتن به خدا بود. اگر هدایت میتوانست در زندگی برای خود پناهگاهی بیابد تا به هنگام دردها و رنجهایش به آن پناه ببرد، هیچگاه این گونه فکر نمیکرد. اگر او از ایمان و آرمانی والا برخوردار بود تا او را از رنجهای تنهائی و بیپناهی نجات دهد به پوچگرائی متمایل نمیشد. و در نتیجه، دست به خودکشی نمیزد. وی روشنفکری است که دریافت درستی از دین و مذهب ندارد و شناختش از دین همان خرافات و بیراهههایی است بعضی از عوام از خدا دارند. اگر هدایت بینش درستی از دین داشت، کارش به مرگ با گاز نمیكشيد و خود را نمیكشت. قرآن دراین باره میفرماید: «لاتقتلوا انفسکم ان الله بکم رحیما» [نساء / ۲۹] خود را نکشید که خداوند نسبت به شما رئوف و مهربان است.»
اگر آدمی دراین جهان هدفی جز خوردن و خوابیدن و شهوات نداشته باشد سر از بیهدفی و پوچ گرائی در میآورد. اما اگر کسی خداوند عالم را، هدف زندگی خود قرار دهد حیات خود را با او تنظیم خواهد کرد. و به سوی او گام خواهد برداشت و جز او کسی را نخواهد دید. «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ [انعام/۳۲] و زندگى دنیا چیزى جز بازیچه و لهو نیست و پرهیزگاران را سراى آخرت بهتر است. آیا به عقل نمىیابید؟»
آیات الهی به انسان گوشزد میکنند که مبادا زندگی این جهان را هدف اعلای خود قرار دهید. چرا که اگر انسان زندگی دنیوی را آرمان خود بداند، هیچگاه حیات از محدوده طبیعت خارج نخواهد شد و همه چیز را در محدوده زندگی طبیعی و طبیعت میداند. لذا است که اگر ناملایماتی در این جهان به برسد و یا به آرمانهای ذهنی و فکری و دنیوی خود نرسد، به شدت سرخورده میشود. نهایتاً سر از پوچگرایی در میآورد. اما اگر انسان زندگی آخرت را، که دارای نظام خاصی است و فرقهای بسیاری با زندگی دنیا دارد، هدف اعلای خود قرار دهد، دیگر به دام بدبینی و پوچ گرائی نخواهد افتاد. «أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلیلٌ [توبه/۳۸] آیا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنیا راضى شدهاید؟ متاع این دنیا در برابر متاع آخرت جز اندکى هیچ نیست.»
پینوشتها:
[1]. فلسفه آفرينش، عبدالله نصري، تدوين نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها، قم،نشرمعارف، 1390
[2]. بوف کور، صادق هدايت، انتشارات جاويدان، 1356، ص ۴۹
[3]. سه قطره خون، صادق هدايت، 1344، ص ۲۵۱-۲۵۲
[4]. بوف کور، ص ۳۶
دیدگاهها
فاطمه
1395/06/05 - 22:55
لینک ثابت
همیشه چاپ کردن نظر به معنای
saman
1395/07/03 - 09:14
لینک ثابت
به اندازه کاقی به شما فرصت
شیرین
1395/06/07 - 08:04
لینک ثابت
صد بار برات نامه نوشتم که دلم
ناشناس
1395/06/14 - 19:19
لینک ثابت
استاد پرویز ناتل خانلری:
بی نام
1395/06/08 - 19:27
لینک ثابت
دوباره نظراتم را خوردید؟؟؟؟؟؟
بی نام
1395/06/09 - 08:38
لینک ثابت
وای بر انسان های نادان و خواب
حاج حسین
1395/06/14 - 08:29
لینک ثابت
وای بر شما و سایتتون! جواب
بی نام
1395/06/14 - 17:10
لینک ثابت
این ها برای نظرات من هم جواب
ناشناس
1395/06/14 - 19:16
لینک ثابت
طرفداران صدق هدایت دو دسته
میلاد
1395/06/14 - 19:23
لینک ثابت
جالبتر اینکه عده ای احمق
بی نام
1395/06/15 - 08:21
لینک ثابت
چقدر طرز نظر دادن شما مثل اون
علیرضا
1395/06/28 - 08:02
لینک ثابت
این مزخرفات را بس کنید،
ناشناس
1395/06/28 - 13:50
لینک ثابت
علیرضا مزخرف نگو حرفات دهمش
saman
1395/07/03 - 09:16
لینک ثابت
مجموعه مقالات ادیاننت
صفحهها