تربیت کورش کبیر به دست پدرش (در نگاه گزنفون)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه در ادامه میآید، نصیحتها و آموزشهایی است که کمبوجیه اول، به پسر خود -کورش دوم (مشهور به کورش کبیر)- تعلیم میدهد که گزنفون (Xenophon) در قرن 4 پیش از میلاد در تاریخ مشهورخود به نگارش درآورد.
کورش گفت: «حال پدر بگو بدانم چگونه ممكن است بر سپاه خَصم (دشمن) غلبه يافت؟»
پدر گفت: «تو موضوعى را مطرح ساختى كه حل آن به سادگى ميسر نيست. در واقع براى به دست آوردن چنين موفقيتى بايد شخص، مكار، حيلهگر، پرتزوير و در غارتگرى و چپاول بر حريف چيرهدست باشد.»
كورش به خنده گفت: «مرا دلالت به چه كارى مىكنى؟»
پدر جوابش گفت: «بلى به كارى كه شايسته مردان بزرگ و واقعبين است.»
کورش گفت: «پس چگونه است كه ما را در كودكى ترغيب مىكردى كه از اين صفات دورى جوييم؟»
پدر گفت: «حال نيز همان صفات را در روابط و معاملاتى كه با دوستان و همشهريان خود برقرار میسازيد، لازم مىدانم، ولى چون سروكارتان با دشمن افتاد بايد به انواع حيل بكوشيد تا عرصه را بر او تنگ كنيد.»
در ادامه نیز کورش سخن پدر خود را میپذیرد و میگوید: «چون مقرر است كه با انسانها، نيكى يا بدى نمود پس بر ما واجب است كه هردو (هم خوبی کردن و هم بدی کردن) را بياموزيم.»
پدر ادامه میدهد: «بلى، در ايام گذشته پدران ما به اطفال خود عدالت را به همين مفهوم كه تو استنباط كردهاى تعليم مىدادند يعنى مىگفتند دروغ نبايد گفت مگر به اقتضاى زمان؛ بايد از خدعه (فریب دادن) پرهيز كرد مگر اينكه مصلحتى آن را مجاز سازد؛ از بهتان (اتهام زدن و ریختن آبروی دیگران) دوری بايد جست مگر اينكه ضرورتى پيش آيد... سپس تشريح مىكردند كه رفتار طفل با دوستان و دشمنان چگونه بايد باشد و به اين نتيجه مىرسيدند كه ممكن است دوستان را فريب داد اگر نيت خيرى در پيش باشد، يا دزدى كردن از دوست چنانچه براى امر خيرى باشد مجاز است. به همان نحو كه يونانيان خدعه و تزوير را در مبارزه و كشتى گرفتن مجاز مىدانستند و به اطفال راه و روش اين قبيل مكر و حيلهها را مىآموختند و آنان را ترغيب و تشويق مىكردند.»
كورش گفت: «پس من در كسب حيلههاى جنگى بسيار عقب هستم. حال اگر پدر، چيزى از آن جمله مىدانى مرا بياموز».
پدر پاسخ داد: «سعى كن حتىالمقدور با صفوف منظم بر دشمن، قبل از اينكه آرايش رزمى يافته باشد، بتازى و غافلگيرش سازى. با افراد مسلح خود به كسانى كه هنوز اسلحه بهدست ندارند حمله كن.»
کمبویجه اول ادامه داد: «از حيله و تزويرهاى مؤثر يكى اين است كه حريف را در امرى خاطرجمع سازى و چون دريافتى كه اطمينان كامل يافته (و به تو اعتماد کرده) است ناگهان بر وى بتازى.» و در پایان نیز کورش را به پیروی از «خدایان» فراخواند و گفت: «پروردگارانى كه حاكم مطلق به امورند بر همه چيز علم دارند، بر گذشته واقفاند و حال و آتيه در نظرشان عيان است.»[1]
پینوشت:
[1]. گزنفون، كوروشنامه، ترجمه: رضا مشايخى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، 1386، ص 37-43 (کتاب اول، فصل ششم)
همچنین بنگرید به:
Xenophon, Cyropaedia, Editor: Walter Miller, London: W. Heinemann, 1914, (Perseus.tufts.edu), Book 1, Chapter 6
دیدگاهها
ناشناس
1394/10/13 - 01:36
لینک ثابت
وصیت کمبوجیه اول به کورش کبیر
ناشناس
1394/10/18 - 21:14
لینک ثابت
خوشحالم كه در مقابل چرنديات
فرشید
1394/10/24 - 07:02
لینک ثابت
جواب پستشون دادم ولی انقدر
فرهاد
1394/11/10 - 06:54
لینک ثابت
یک زمانی هرودوت را رد می
افزودن نظر جدید