بهاییت و شیخیه
سازمان بهائیت در آشوب های 1401 ش، با اسم رمز «مشارکت در اصلاح»، بهائیان را مجاز به فعالیت و ایفای نقش ضدحکومتی کرد.
عبدالخالق یزدی یهودی که پیش از فتنه باب ادعای مسلمانی کرد، تأثیر بسزایی در زمینه سازی و گسترش بابیت ایفا کرد.
ارتباط عبدالخالق با علی محمد باب، محدود به درس نبود و پیشوای بابیت کارهایش را به او گزارش می داد.
بهائیتی که به زور سرنیزه استعمار هم نتوانست موفقیت چندانی در دنیا کسب کند؛ اسلام را متهم به خشونت در تبلیغ کرده و پیشرفت خیالی خود را مدیون منطق و گفتمان میداند!....
در باور بهائی فطرت یا سرشت انسان ها به ذاتی و اکتسابی تقسیم شده و فطرت اکتسابی افراد تنها در صورت ایمان به بهائیت پاک دانسته شده است.
لذا کسانی که بهائیت را نپذیرند، پست فطرت و با بدترین القاب خطاب شده اند.
بهائیت از انکار وجود خارجی شیطان شروع کرده، در مواردی وجودش را پذیرفته و عقاید اسلامی در خصوص آن را تکرار کرده و در نهایت، شیطان را زناکار و زنا کننده با مادر مخالفین بهائیت معرفی کرده اند!
ملاعبدالخالق یزدی به عنوان یک یهودی مخفی، در سیمای عالمی شیعی وارد شد و در مدت هفت سال هم نشینی سعی کرد بر تفکرات شیخ احمد احسایی تأثیر بگذارد.
وقتی مقصود از عبادت در بهائیت نه پروردگار بلکه پیامبرنمای بهائی باشد؛ وقتی حتی پیشوایان بهائیت هم به عبادات ساختگی خود تقیدی نداشتند.
پیشوایان بهائیت از یک سو خود را مخالف سرسخت گوشت خواری معرفی کرده اند و از سویی دیگر نه تنها خود گوشت خوار بوده، بلکه غذای ثابت میهمانان شان هم از گوشت تهیه می شده است!
پیشوایان بهائیت با تلفیق منبع دین الهی و مکاتب فکری بشری، احکام و شریعت ناقصی پدید آوردند که در توجیه آن برای پیروان هر دو قشر عاجز مانده اند!
بهائیت که به اشتباه، تداوم فیض الهی را لازمه نزول مستمر پیامبران و ادیان جدید می دانست؛ در جایی از اساس، وجود موعودی پس از خود را رد کرده و در جایی دیگر، تاریخی برای موعود پس از بهائیت اعلام می کند که حتی تصور آن هم ممکن نباشد!...
وقتی علی محمد باب دستور به نابودی کتب می دهد، وقتی پیامبرنمای بهائی می خواهد مردم علم و عقلشان را کنار بگذارند، وقتی ملاک پذیرش علم هر فرد، ایمان به بهائیت است؛ آیا دیگر شعار ارزشمندی علم در این فرقه، چیزی جز شعار توخالی و عوام ف
بر خلاف تبلیغات بهائیت در اشاعه شعار وحدت عالم انسانی و تساوی انسان ها؛ در این فرقه برخی اقوام بخاطر نژادشان و پیروان تمامی ادیان بخاطر نپذیرفتن مسلک باطل بهائیت، مشمول توهین های پیشوایان بهائی شده اند.
بر خلاف ادعای گلشیفته فراهانی که برهنگی را وجه مشترک خود، مهسا امینی و قرة العین بابی می دانست و مدعی سوزاندن زن بابی بخاطر پوشش شد:
اولاً: قرة العین سوزانده نشد و خفه شد.
بسیاری از بابی شدگان اولیه از یهودیان مخفی و جدیدالإسلام بودند که حدود پنج سال قبل از آغاز فتنه بابیت تظاهر به اسلام کرده و با شروع جریان بابیت به او پیوستند.