بهاییت و شیخیه
بر خلاف دین مبین اسلام و مذهب شیعه که شرط ورود به آن، ایمان قلبی و بیان شهادت به یگانگی خداوند، رسالت و ولایت است، برای بهائی شدن، باید عقل و فطرت پاک را کنار نهاد و پس از تأیید صلاحیت، مأمور بیچون و چرای سازمان بهائیت شد!
اعتقادات فرقه بهائیت، تمام ملاکهای کفر و نجاست را در خود دارد و لذا پیروان این فرقه، کافر و نجس هستند.
البته فرقه بهائی همین حکم را نسبت به غیربهائیان را با عناوینی دیگر جاری میداند و پس جای اعتراضی ندارد!
مسمومیت سریالی برخی مدارس دخترانه، بهانهای برای عقدهگشایی و نفرت پراکنی فرقه بهائیت علیه جمهوری اسلامی و روحانیت شیعی شد!
پیشوایان بهائیت برای جذب بیشتر و اباحهگری، وجود بهشت و دوزخ و پاداش و عذاب موعود ادیان را منکر میشدند.
اما آن زمان که با انکار مردم مواجه میشدند، به همان دوزخ و عذابی که منکر بودند، وعده میدادند!
دیدگاه بهاء و عبدالبهاء به ربا | چگونه ممکن است پیامبری حکم به جواز کاری دهد و جانشینش از آن نهی کند؟!
مگر پیامبرنمای بهائی بر خلاف تصریح ادیان الهی، حکم به جواز رباخواری از جانب خدای تعالی نداده بود؛ پس عبدالبهاء چه توجیهی برای نهی خودسرانه از آن داشت؟!
تصور الهی بودن کلمات کپیبرداری و کوچه بازاری پیامبرنمای بهائی، توهمی بیش نیست و بهائیان با پذیرش کپی بودن آثار بهائی، ناخواسته مهر بطلانی بر الهی بودن نوشتهجات به اصطلاح وحیانی بهائیت زدهاند.
پیامبرنمای بهائیت بر خلاف شعارهای بخشش و نیکی به ظالمان، حکم به تبعید، حبس و داغ گذاشتن بر پیشانی دزدها، با صرف نظر از شخصیت و میزان دزدی آنها داده است.
حال بهائیان برای تبرئه خود، مجازات اسلام برای دزد را پیش میکشند!
پیشوایان بهائیت برای ارتباط بهتر مردم دنیا و جلوگیری از اتلاف عمر در یادگیری زبانها، اختراع یا انتخاب یک زبان را ضروری دانستند.
فرانچسکو فيچيکيا (عضو سابق محفل بهائیت)، اهداف سياسی تشکيلات جهانی بهائيت را ديکتاتور مآبانه، ضدمردمی و معارض با آزادی دانسته است.
به اعتقاد او عقايد سياسیِ افراطی رهبريت تشکيلات جهانی بهائي، برانگيخته از گرايشهای فاشيستی بهائیت است.
پیشوایان بهائیت از یکسو شعار حقیقتجویی سر میدهند و از سویی دیگر پیروانشان را به لجاجت در عقیده فرا میخوانند.
از یکسو پیروانی استوار بر عقیده میخواهند و از سویی دیگر عقاید خود را به راحتی منکر میشدند!
قرار دادن سنی خاص برای پایان تکلیف، بر خلاف غرض از عبادت در رسیدن به کمال انسانی و دوری از رذائل اخلاقی است.
لذا بر خلاف مبنای فرقه ساختگی بهائیت، تا آن زمان که انسان عمر دارد، خدای متعال او را از کسب کمالات و قُرب الهی محروم یا معاف نمیسازد!
عبدالبهاء در بزنگاه مشروطه، دو رساله مدنیه و سیاسیه مینویسد و در یکجا از حکومت بر مبنای دین دفاع کرده و در جایی دیگر به شدّت با آن برخورد میکند!
تا با تزویر و دورویی، نظام مشروطه در آینده به هر سمت رفت، آن را پیشبینی و روش صحیح خود معرفی کند.
هرچند فرقه بهائیت برای اثبات دین بودن خود و نیاز به نزول بهائیت، به تخریب اصول اسلامی و غیرکاربردی جلوه دادن آن میپردازد،
اما در موارد متعددی، مجبور به اعتراف شده که پیشرفت، امنیت و آسایش جامعه بشری، با عمل به تعالیم و اصول اسلامی امکانپذیر شده است.
بر خلاف تصویرسازی دروغین بهائیت، فرقه بهائی از مرجعیت دینی به نام بیت العدل برخوردار است.
این فرقه دارای مبلّغین سازدماندهی شده و حقوق بگیر در دو ساختار ثابت و سیّار است و از این حیث، هیچ تفاوتی با ادیان موجود ندارد.