اسناد
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) افرادی را برای گرفتن خمس به مناطق مختلف می فرستاد، مثلاً علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، عمرو بن حزم و معاذ بن جبل را برای جمع آوری خمس به سوی یمن فرستاد یا محمیه را به سوی بنی زبید فرستاد.
صحیح مسلم، ج2، ص754.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در نامه هایی که به قبائل می فرستادند به موضوع خمس اشاره می کردند؛ مالک بن مراره فرستاده حاکم حمیر از طرف او نامه و اسلام آوردنشان را در ماه رمضان سال نُهم خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) رساند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به حارث و نُعیم بن عبد کلال، نعمان قَ
بخاری از ابوهریره از قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل می کند: «چیزی که توسط حيوانی تلف شود، صاحب حیوان ضامن آن نیست؛ کارگر چاه که در آن بیفتد و جان خود را از دست بدهد، کسی در قبال آن ضامن نیست؛ کسی که در معدن کار می کند و جان خود را در آن از دست می دهد، کسی ضامن آن نیست و در گنج هایی که پی
ابن جوزی میگوید: «قرآن تبیان برای هر چیزی است، ولی این تبیان بودن، یا به نص قرآنی است، یا بهوسیله سنت پیامبر و اجماع مسلمانان.»
زادالمسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، ص790.
مقاله: «قرآنیان چه کسانی هستند؟»
شوکانی نوشته است: «معنای «تبیانا لکل شیء» این است که در قرآن بسیاری از احکام بیان گردیده است، اما بیان آن احکام، به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) واگذار شده و مردم هم مامور به پیروی از آن حضرت شدهاند.»
از يحيی بن سعيد درباره نماز خواندن امير پشت سر امام سؤال شد. وی در پاسخ گفت: روايتی به ما نرسيده است كه عمر و عثمان در ماه رمضان با مردم در مسجد پشت سر امام ايستاده باشند.
المدونة الکبری، مالک بن أنس، ج1، ص224.
عده ای بر این عقیده هستند که خواندن نماز نافله رمضان (نماز تراویح) به صورت فرادا در خانه افضل است؛ چرا که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) همیشه آن را فرادی میخواند و در دوران خلافت ابوبکر و ابتدای خلافت عمر نیز امر بر همین منوال بود تا آنکه در سال چهاردهم هجرت و دوران خلافت عمر بدعت ایجاد شد و خود ع
بخاری از ابوهریره از قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل می کند: «چیزی که توسط حيوانی تلف شود، صاحب حیوان ضامن آن نیست؛ کارگر چاه که در آن بیفتد و جان خود را از دست بدهد، کسی در قبال آن ضامن نیست؛ کسی که در معدن کار می کند و جان خود را در آن از دست می دهد، کسی ضامن آن نیست و در گنجهایی که پید
روایات شیعه امام زمان (علیهالسلام) را از نسل امام حسین (علیهالسلام) می دانند، اما روایات اهل سنت ایشان را از نسل امام حسن (علیهالسلام) یا عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) می دانند.
زمخشری می گوید: قول مشرکین به اینکه اگر خدا نمی خواست، ما بتها و فرشتگان را نمی پرستیدیم، خود دو کفر است که بر سه کفر دیگر مشرکین اضافه می شود. یک کفر، پرستش ملائکه پرستش غیر خداوند است و کفر دیگر اینکه عبادت آنها خواست خداوند است.
مشرکین نام سه بت را، لات، عزی و مناة قرار دادند و آنها را دختران خداوند پنداشتند؛ آنها این آلهه ها را می پرستیدند. مشرکین این نامها را از خود ساخته، یا از اجداد کافرشان اخذ کردند. این شرکشان بدون حجت بوده و خداوند به آن اجازه نداده بود.
مشرکین ملائکه را دختران خدا می دانند؛ اطلاق جزء دانستن برای خداوند توسط مشرکین به معنی عِدل و همتا قائل شدن برای خداست. آنها با اعتقادشان به دختر داشتن خداوند، مثل و شبیه برای خداوند قرار میدهند.
تفسیر جامع البیان، طبری، ج20، ص562.
خداوند در قرآن برای رد اعتقاد مشرکین اینگونه استدلال می کند که اگر الهی که در عرض خداوند وصف می کنید (استقلال داشته باشد) وجود داشته باشد، آسمان و زمین به فساد کشیده میشد. عدم فساد عالَم نشانه اعتقاد باطل مشرکین است.
مشرکین برای خداوند دخترانی قائل شدند (با اینکه از دختر برای خود کراهت داشتند). آنها با این عقیده به سه نوع کفر دچار شدند:
- تجسیم؛ چون فرزند آوردن مختص اجسام است.
- تفضیل خود بر خداوند؛ انتخاب پسر برای خود و دختر برای خداوند