اعتقادات
وهابیها معتقدند که توسل به اموات جایز نیست، زیرا اموات قادر به عملی نیستند و هیچگونه قدرتی بر نفع و ضرر خود ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند حاجت دیگران را پاسخ گویند. این در حالی است که قرآن با اعتقاد وهابیت مخالف کرده و میفرماید: گمان مکنید کسانیکه کشته شدهاند، مرده هستند بلکه زنده و در نزد خداوند روزی میخورند.
وهابیت عزاداری برای مردگان، حتی برای امام حسین را جایز نمیدانند، بلکه عزاداری برای کسیکه سالهاست که از دنیا رفته است را حماقت میدانند. این در حالی است که روایات فراوانی هست که پیامبر برای مردگان عزاداری کرده است، تا جایی که در منابع روایی آمده است که پیامبر برای مادرش که سالها قبل از دنیا رفته بود، عزاداری کرده است.
وهابیها در رابطه با محمد بن عبدالوهاب غلو میکنند تا جایی که میگویند: غزوات محمد بن عبدالوهاب بیشتر از غزوات محمد بن عبدالله است زیرا محمد بن عبدالوهاب در طول 20 سال بیش از 300 غزوه انجام داد، در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) اینقدر غزوه نتوانست انجام دهد. وهابیت با این سخنان یک قداست خاصی به محمد بن عبدالوهاب میدهند!
وهابیت با آمریکا ارتباط صمیمی دارد و در مقابل با کشورهای مسلمان به جنگ برخواسته و بر خلاف دستورات قرآنی عمل میکند. قرآن میفرماید: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم [فتح/29] در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند» اما وهابیت خلاف این آیه عمل کرده و مسلمانان سوریه و عراق را به کشتن میدهد.
وهابیها با مسلمانان رفتار خوبی ندارید! ولی در عوض با آمریکا و اسرائیل که مسیحی و یهودی هستند، رفتار مناسبی دارید؟ وهابیها در علت این کار میگویند: چون اکثر مسلمانان مشرک هستند و از مسیحیان و یهودیان بدتر هستند! تا جایی که ملک عبدالعزیز بن سعود به صراحت اعلام کرد که مسیحیان را برتر از مسلمانان غیر وهابی میداند.
وهابیها بهخاطر اینکه فهم درستی از دین ندارند، همه مسلمانان را متهم به شرک کرده و فقط خود را موحد مینامند و به همین جهت نام «موحدون» را بر خود قرار دادهاند. آنان فقط کسانی را مسلمان میدانند که پیرو عقاید محمد بن عبدالوهاب باشد و دیگر مسلمانان را به خاطر اعتقاد به توسل، شفاعت و برخی دیگر از اعتقادات مشرک خطاب میکنند.
حیات برزخی مورد تأیید همهی مذاهب اسلامی و نیز وهابیت است و کسی در وجود آن شک ندارد؛ اما تفاوت اندیشهی وهابیت با دیگر مذاهب اسلامی، در کیفیت و نوع ارتباط اموات با زندگان است. ديدگاه وهابيان درباره حيات برزخى، منشأ اختلاف در مسائل ديگر، به گونهاى كه از نظر آنان، توسل به مردگان از مظاهر شرك محسوب مىشود.
ابنتیمیه حرّانی گستاخانه جنگهای امیرالمؤمنین را برای قدرت و حکومت، نه برای دین میداند. در حالیکه مناوی مینویسد: تمامی فقهای حجاز و عراق بر این باورند که حضرت علی در جنگهایش درست عمل کرده است و تمامی کسانیکه با آن حضرت جنگیدند، ظالم و متجاوزند. حذیفه نیز گروهی که به سوی حضرت علی دعوت میکند را سوار بر کشتی هدایت میداند.
ابنتیمیه به دلیل دشمنی با اهلبیت پیامبر، به تحریفهای بزرگی در حوزه عاشوراپژوهی دست زده است. یکی از تحریفهای او این است که میگوید هیچکس از بنیامیه، احدی از بنیهاشم را نکشته است. همچنین ابنتیمیه با صراحت قیام امام حسین را زیر سؤال برده و با بیپروایی تمام، حق را به قاتلین امام حسین یعنی به یزید و بنیامیه داده است.
یکی از نمادهای دشمنی و کینه وهابیان نسبت به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت گرامی آن حضرت، جرم دانستن محبت اهلبیت (علیهم السلام)، تحمل نکردن فضائل آنان، برخورد فیزیکی و خانهنشین کردن راویان فضائل، جلوگیری از نقل و انتشار فضائل اهلبیت (علیهم السلام) و تحمل نکردن انتقاد از امویان است.
تفکر خوارج از خطرناکترین تفکراتی بود که در تاریخ اسلام ظهور کرد که حضرت علی را با این تفکر به قتل رساندند. امروز این تفکر در وهابیت تجلی پیدا کرده است و عالمانشان فتوای قتل شیعیان را میدهند. چرا باید کودکان مسلمان میانمار سوزانده و در بحرین و عراق به طور فجیع قتل عام شوند در حالیکه مدعیان خادم حرمین اعتراضی نمیکنند.
سرکرده وهابیت ابن تیمیّه حرّانی در تمجید از قاتلان امام حسن و امام حسین مىنویسد: «شیعه نمىتواند ایمان و عدالت على را ثابت کند، چون اگر به اسلام و هجرت و جهاد على که به تواتر ثابت شده است استدلال کند، خواهیم گفت که اسلام معاویه، یزید، خلفاء بنوامیه و بنوعباس، و همچنین نماز، روزه و جهاد آنان نیز به تواتر ثابت شده است.»
اهل سنت، پیروی یکی از مذاهب اربعه (حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی) را واجب می دانند، ولی وهابیت تقلید کردن از مذاهب اربعه را، حرام و مخالف قرآن می دانند. از باب نمونه: محمد بن عبدالوهاب، مؤسس سلفی معاصر و احیاگر سلفیگری در دوران معاصر، فتوا به جواز قتل هر کس میدهد که این عقیده اهلسنّت و جماعت را دارد.
یکی از مهمترین سیاستهایی که وهابیت در جهت اهدافِ خود با آن به مبارزه برخاستهاند، سیاست تقریب بین مذاهب اسلامی است، که این مسئله با مطالعه ریشههای اندیشه سلفیت و وهّابیت در قرن هفتم و هشتم بر همگان روشن میباشد. ابنتیمیه از همان ابتدا تمامی مسلمانانی را که با عقائد شخصیاش، هم رأی و هم مسلک نبودند، کافر معرفی کرد.