سلفی تکفیری
امروز در جهان اسلام عدهای افراطیِ تکفیری، با در دست گرفتن پرچم خلافت در حال قتل و کشتار مسلمانان هستند. درحالیکه به گواه تاریخ، مسلمانان و در رأس آنان خلیفهی دوم در بسیاری موارد، در مواجهه با کفار، به جان، مال، ناموس و اعتقادات مذهبی دیگر ادیان احترام میگذاشت. قطعا اگر امروز خلیفه دوم زنده بود دواعش را نابود میکرد.
رفتارهای تروریستی با بهکارگیری نظرات منتسب به اسلام، امروزه جهان اسلام را در بحران امنیتی شدیدی فرو برده است. این فتوای غیر اسلامی که از اندیشه وهابیت سرچشمه میگیرد، برای بزرگان جهادی و مبارزین مسلح، به مانند قانونی الهی محسوب میشود. قانونی که اثری جز ویرانی و تباهی برای مسلمانان به جای نگذاشته است.
جهادیها با تبعیت از اندیشه متحجرانه و غیرعاقلانه وهابیت، هیچ شکل حکومتی را غیر از آنچه مسلمانان صدر اسلام اجرا کردهاند صحیح نمیدانند. امروزه این اندیشه تمامی گروههای سیاسی و سلفی را به جان دولتها انداخته و جامعه اسلامی را به فساد و ویرانی کشانده است، اما در مرحله برخورد با رژیم آل سعود متناقض بوده و آن را تایید میکنند.
یکی از شنیعترین اعمالی که جهانیان در چند سال اخیر دیدهاند، رفتار وحشتناکی است که توسط ابومصعب الزرقاوی به عنوان موسس القاعده عراق و هسته اولیه داعش، در عراق بنا نهاده است. بدعت بریدن سر هم نوع، به اسم مذهب که امری خطرناک است و آینده بشریت را به مخاطره میاندازد. بدعتی که در پیروی از افکار منجمد وهابیت خود را نشان میدهد.
تاثیر گذاری و نقش آفرینی وهابیت بر خرابیها و ویرانیهای امروز جهان اسلام در ترویج ترور و فساد و خشونت بر کسی پوشیده نیست. رهبران سلفی جهادی با پیروی از فکر وهابیت و تعلق خاطر به بزرگان وهابیت، در حقیقت ادامه دهندگان راه ایشان و پیاده نظام فکر ایشان هستند. جریان فکری که باعث انهدام کشورهای اسلامی شده است.
جریانات تروریستی با اندیشههای قدرت طلبی در جامعه اسلامی، شکل عریانی از خشونت را به وجود آوردهاند که جز ویرانی و از بین رفتن آثار اسلامی و دینی در جامعه و ذلت بیشتر مسلمانان فایده دیگری نداشته است. اما مهم این است که این جریانات اندیشه خود را از کجا به دست میآوردند.وهابیت قطعاً یکی از مهم ترین تامین کنندگان فکری آنهاست.
گروههای سلفی هرگز نمیتوانند رابطه خود را با آل سعود انکار کنند. هزاران مدرک در حمایت مالی و لجستیکی آل سعود از تروریستهای منطقه وجود دارد. این حمایتها میتوانست ازآن دشمنان اسرائیل باشد و صهیونیستها را در موضع ضعف قرار دهد، ولی این اتفاق نیفتاد. سرمایههای ملل اسلامی صرف تروریستهای منطقه شد و آتش اختلاف از آل سعود جان گرفت.
حزب التحریر متأثر از افکار سلفی اخوان المسلمین است، که از چند دهه پیش در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی بر پایه اسلام و با هدف احیای اسلام شکل گرفته است. این حزب اگرچه خود را یک حزب سیاسی میداند، اما حزبی کاملاً ایدئولوژیک است، که با حربه کلام بلیغ و آتشین جهاد، برای تهییج جوانان، به تبلیغ و اشاعه آموزههای خویش میپردازد.
استاد علیدوست: نباید فقط جهان اسلام را درگیر مبارزه با جریان شوم تکفیری کنیم، جریان تکفیری نه فقط معضل و خطری برای جهان اسلام که برای کل جامعه بشری است. باید به این نکته مهم و کلیدی توجه داشت، که ما با جریان تکفیری و داعش نباید سیاسی محض برخورد کنیم، ضمن آن که نباید آن را مذهبی محض بدانیم. تکفیریها ساخته دست استکبار هستند.
تبعیت ناآگاهانه از اندیشههای انحرافی خود باعث حوادث ناگواری میشود. این اتفاقی است که در اندیشه های ابن تیمیه افتاده است. پیروان ناآگاه وی اضافه بر راه اشتباه وی در عمل نیز برخورد ناشیانه و ناآگاهانهای را از خود بروز دادهاند که البته باعث بروز خسارتهای بسیاری بر جامعه اسلامی و مسلمانان شدهاست.
ابوالاعلی مؤدودی از بزرگترین اندیشمندان سلفی در جامعه اسلامی پاکستان است. او اندیشههای توحیدی مورد نظر سلفیان جهادی را در کتابهای خود مانند اصطلاحات چهارگانه تبیین کرد. او سیاستمداری کارکشته بود. اما به خاطر اندیشههای انحرافی خود در باب توحید ربوبی و توحید در حاکمیت، مقدمات اشتباهات بزرگتر و غیر قابل جبرانی را فراهم کرد.
قرضاوی یکی از بزرگان سلفیگری است که در جهت پیشبرد اهداف سلفیگری و جریانهای تندرو تلاش کرده است. اما خود وی از دست این مبنای خطرناک که هر جوانی به صرف اطلاع از کتاب و صحیحین میتواند اجتهاد کند بر حذر میدارد. او با تاکید بر ایجاد انحراف توسط ابن تیمیه به خوبی بر اشتباه بودن این روش اذعان دارد، ولی از راه خود بر نمیگردد!
یکی از شاخصههای سلفیگری باز بودن باب اجتهاد است. جریانی که برخلاف اهل سنت برای فتوا دادن نیاز چندانی به تحصیل و مطالعه و پژوهش در منابع اسلامی و تعمق در دلالت ادله نمیبیند و هر جوانی به صرف اطلاع از قرآن و صحیحین و تفکر سالم داشتن، میتواند فتوا داده و اجتهاد کند. این البته برای بزرگان سلفیگری مشکل ساز شده است.
مقایسه بین خلافت اسلامی در داعش و ولایت فقیه در شیعه یک قیاس مع الفارق است که همه شواهد نظری و عملی بیانگر این تفاوت میباشد. دیدگاه ولی فقیه نسبت به اسلام و عملکرد او باعث شده است تا حکومت شیعی ایران روز به روز در دلهای مسلمین جایگاه بالاتری پیدا کند و از ان طرف خلافت داعش با سوء برداشت از اسلام روز به روز منفورتر گردد