بهائیت وشیخیه
کودتای 28 مرداد از مواردی است که می توان با اشاره به آن به ارتباط مستقیم بهائیت با استکبار استناد کردنقطه آغازین این فتنهها و خیانت به کشور عزیزمان ایران توسط آمریکای جهانخوار بود که برای تثبیت محمدرضا پهلوی انجام شد و افرادی برای نفوذ به این حکومت ازاعضای فرقهی ضالهی بهائیت ماموریت یافتند.
متوجه باشیم که بهائیان سابقه خوبی ندارند چرا که در حکومت پهلوی هم قوانین حکومت را نادیده گرفته و به آنها نیز خیانت میکردند، طبق گزارش ساواک در زمان محمد رضا شاه اینطور آمده است: «با توجه به اینکه بهائیت فرقهی است که روش آن ضدیت با دین مبین اسلام و قوانین جاریه مملکت است..... مراجع مملکتی برای آنان فاقد ارزش و معتقدند هر موضوعی باید در بیت العدل بررسی شود».
بنابر تصریح سران بهائی؛ پس از عبدالبهاء، قرار بر این بود که رهبری بهائیان را ولیامرالله و بیتالعدل بعهده گیرند و این دو مکمل یکدیگر بوده و جدایی ایشان محال است؛ بنابراین وجود هریک بدون دیگری، هیچ ارزشی ندارد. اما پس از مرگ شوقیافندی، به دلیل عقیم بودن وی، پیشبینی عبدالبهاء تحقق نیافت و سلسله ولایتامر، پایان پذیرفت.
مبلّغان بهائی با استناد به آیهی 34 سوره اعراف ادعا دارند که برای هر اُمّتی از جمله اسلام، اَجَلی معین شده و اَجَل اسلام با آمدن سرکردگان بهائی، به پایان رسیده. در جواب میگوییم: مفهوم آیه، نابودی دین و مذهب نیست، بلکه نابودی مردم بسبب نافرمانی است؛ بعلاوه در زبان عربی، کلمهی اُمّت، به معنای جمعیت و گروه است، نه دین و مذهب.
از جمله گناهان نابخشودنی نزد خداوند که خشم الهی را برمیانگیزد و حتی شفاعت حضرت ابراهیم (علیهالسلام) هم باعث بخشش مرتکبین آن نشده، لواط یا همان همجنس بازی است. این گناه بزرگ نزد تمامی ادیان الهی مذموم شمرده شده است. اما نکتهی عجیب آن است که در آئین بهائی، هیچگونه منع و بازداری از آن نشده است.
بهائیان ادعا دارند که مراد از مکان قریب در سورهی «ق» جبل کرمل، که محل دفن رهبرشان است، میباشد و این آیه اشاره به ظهور رهبرانشان دارد. در پاسخ میگوییم بسیاری از مفسرین منظور از منادی را همان نِدا دهندهای دانستهاند که سبب زنده شدن مردگان میشود و مراد از «مکان غریب» را کنایه از شنیده شدن صدای منادی در همهجا دانستهاند.
از جمله اموری که حسینعلی نوری، رهبر فرقهی ضالهی بهائیان، بر پیروان گمراه خود ممنوع کرده، ذکر خداوند در مکانهای عمومی است. این در حالی است که خداوند مؤمنین را به ذکر شبانه روزی خود ترغیب میکند؛ چرا که برای مبارزه با وسوسهی شیاطین و غفلت از یاد خداوند به واسطهی زندگی مادی، راهی جز ذکر بسیار خداوند نیست.
یکی از شبهات قرآنی که بهائیان مطرح میکنند، کلمهی «یلقی الروح» در آیهی 15 سوره غافر است. ایشان مدعیاند که این آیه دلالت بر آمدن پیامبر جدید دارد. اشکال: 1. فعل مضارع در این آیه، بر زمان آینده دلالت نمیکند. 2. شأن نزول آیه با مدعای بهائیان یکی نیست. 3. با توجه به آیات دیگر، اسلام، خاتم ادیان است.
گلپایگانی از مبلغان بهائی، با استدلال به آیهی 25 سورهی نور، ادعا میکند که دین اسلام نسخ شده است. در جواب میگوئیم که با توجه به آیات قبل و سیاق آیه روشن میشود که معنای لغت «دِین» در این آیه، جزا و پاداش است. بنابراین کلمهی دین را نمیتوان به معنای شریعت گرفت. و معنی آیه میشود: خداوند جزای آنها را میدهد.
از جمله موانعی که جهان استکبار و نوکران آن، همچون فرقهی بهائیت، برای پیشبرد اهداف توسعهطلبانهی خود میبینند، مسألهی حجاب و عفت زنان است. آنها قصد دارند با ترویج بیحجابی و بیبند و باری، با این حکم فطری، اسلامی و ملّی به ستیز برخیزند تا جوانان کشورهای جهان سوم، سرگرم شهوترانی شده و از توسعه و بصیرت به دور باشند.
بهائیان با تحریف و تفسیر به رأی برخی آیات قرآن، سعی دارند نسخ اسلام و آمدن پیامبر جدید را صریح آیات جلوه دهند. از جملهی این آیات، آیه 35 سورهی اعراف است. در جواب میگوئیم: به علاوهی دلایل موجود از قرآن و سنت و حتی اعتراف رهبران بهائیت، پیامبر اسلام خاتم نبیین است و اشکالات فراوانی به برداشت بهائیان از این آیه وجود دارد.
بهائیان در ایران به نام جدایی دین از سیاست، به سیاسی کاری و ایجاد فتنه مشغول شده و با این استدلال اینکه: وظیفهی روحانیون، حکومت کردن نیست، اساس حکومت اسلامی را زیر سؤال میبرند. در جواب میگوئیم که اساس دین اسلام از سیاست جدا نبوده و خداوند در قرآن، حکومت را مختص پیامبر، اهلبیت (علیهمالسلام) و به تبع مؤمنین میداند.
از جمله مسائلی که بهائیان خود را مبتکر آن میدانند و معتقدند تنها با نهادینه شدن تعالیم بهائیت محقق میشود، مسئلهی آشتی ملّی است. در جواب میگوئیم: اولاً: آشتی ملّی حکمی نیست که توسط سران بهائی اختراع شده باشد، بلکه اسلام به حکم عقل بدان امر ارشادی فرموده. ثانیاً: بهائیت با تاریخ کوتاه اما پرخشونت، نمیتواند منادی آشتی ملّی باشد.
بهائیان برای اثبات حقانیت پیامبران جعلی خود ادعا دارند که محال است شخصی ادعای باطلی کند و خداوند با او مقابله نکند، به همین منظور چند آیه قرآن را به نفع خود تحریف میکنند. اشکال: 1. آیه خطاب به پیامبر است که به فرض محال نمیتواند از قدرت معنوی خود سوءاستفاده کند، نه مدعیان دروغین 2. دروغ بستن به خداوند همیشه موجب هلاکت دنیوی نمیشود.