اهل حق
علیرغم اینکه متون کلامی فرقه اهل حق برای خداوند متعال قائل به هزار اسم هستند، اما با کاوش و جستجوی در آثار این فرقه، نه تنها درمجموع متون آیینی که بیش از صد هزار بیت شعر تخمین زده میشود، نمیتوان این هزار اسم را یافت و استخراج کرد. بلکه برخی از متون اصلی آئین یاری به برخی از اسماء و صفات ثبوتی خداوند متعال اشاره کردهاند.
نقلهای اساطیری و افسانهسازی همواره بر باور و اندیشه اهل حق حاکم بوده است. منابع کلامی فرقه اهل حق درباره خلقت هستی مطالبی بیان میکنند که با منابع وحیانی و آسمانی قابل تطبیق نیست و با این سخن برای خداوند جسم و مکان فرض کردهاند و او را قابل رؤیت دانستهاند.
یکی از اقدامات و بدعتهای سلطان اسحاق بزرنجه ای، دستور به انجام روزه مخصوص فرقه اهل حق موسوم به "روزه مرنو" است.اهل حق علاوه بر اینکه این روزه را واجب میدانند در مقام مقایسه روزه مرنو با روزه ماه رمضان برآمده و در مقام مغالطه میگویند روزه سه روز است نه سی روز.
یکی از اندیشههای اهل حق، باور به "دونادون" یا "گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن" است. این اندیشه باطل است زیرا اگر روح با همهی کمالات خود که در بدن اول بهدست آورده است، به بدن جدید منتقل بشود. بايد تعداد قابل توجّهی از نوزادان با علم و آگاهی بالایی متولّد میشدند درصورتیکه چنین نیست.
بنا بر منابع اهل حق وقتی خداوند متعال "هفتن" را به وجود آورد، آنان از خداوند تقاضای همدم میکنند. خداوند نیز با این شرط به آنکه هفتن، "دونادون" را بپذیرند و با شکل و جسدهای مختلف به دنیا برگردند، با خواسته ایشان موافق کرده و آسمان، زمین، ماه، ستارگان، فرشته، ملائکه، آدم، جن و شیاطین را خلق نمود.
قرآن کریم وقتی حکم روزه را بیان میکند در ذیل آن با جملهای کوتاه به فلسفه روزه اشاره کرده و میفرماید: "لعلّکم تتقون." اما هدف از گرفتن سه روز "روزه مرنو" در اهل حق تنها گرامی داشت حادثه نجات سلطان اسحاق و سه نفر از یاران او از تعقیب سپاهی موسوم به "چیچک" است.
علیرغم اینکه اکثر پیروان فرقه اهل حق خود را مسلمان میدانند، اما باور به "دونادون" یا "گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن" که با ماهیت تناسخ یکی است، از اندیشههای اصلی این فرقه است، درحالیکه باور به دونادون با آیات الهی سازگار ندارد.
برخی از پیروان آیین یارسان بر این باور هستند که مسلک ایشان، مسلکی است که اندیشهها، باورها و آدابورسوم آن سِریّ بوده که توسط مقامات آیینی و بزرگان فرقه اهل حق بهصورت رمزواره سروده شده است تا در دسترس اغیار قرار نگیرد و یا مجموعه معارف موجود در مسلک خود را نابترین یافتههای دیده داران، باطن داران و پیشوایان به شمار میآورند.
یکی از ویژگیهای آیین یارسان که مورد تأکید منابع کلامی یارسانیان است. اما اعتقاد به اصل "سر مگو" که پیروان مسلک اهل حق در ماهیت آن اختلاف دارند باعث شده است در فرقه اهل حق بیش از هر فرقهای دیگر تفاوت، تضاد و تناقض آراء دیده شود.
یکی از اندیشههای اهل حق، باور به "دونادون" یا گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن است. پیروان مسلک یارسان معتقد هستند که روح در یک بدن به کمال نمیرسد و باید هزار و یک بدن را طی کند تا به کمال برسد و به حق تعالی متصل شود. در که این اندیشه حالی خلاف مقتضای حرکت است.
در بحث معاد و محشر که مسلک اهل حق آن را بهعنوان یک اصل مبنایی پذیرفته است، یک نوع تناقضگویی در آثار نویسندگان و سرایندگان کلامهای آیین یاری دیده میشود، زیرا ازیکطرف بهشت و دوزخ را در همین جهان دانستهاند و از طرفی در برخی از منابع دیگر این فرقه، به یک محشر کلی و روز محاسبه اعمال و دریافت جزا و پاداش اشاره شده است.
یکی از اندیشههای اهل حق، باور به "دونادون" یا گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن است. این سخن در حالی از طرف ایشان مطرح میشود که برخی از آیات الهی تصریح دارند که بازگشت نفس از حالت انسانی به حالت حیوانی، نباتی و اولیه که همان طبیعت است، محال است.
پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق معتقد هستند که روح انسان در یک بدن به تکامل نمیرسد و باید هزار و یک بدن و جسم را درک کند تا به تکامل برسد. این سخن در حالی است که نفس (روح) انسان در یک بدن در حال تکامل است به اینگونه که از "نفس نباتی" به "نفس حیوانی" و ازآنجا به "نفس انسانی" ترقی پیدا میکند.
بنا بر یکی از این افسانهسازیها "بابا یادگار" یکی از یاران خاص سلطان اسحاق بهصورت معجزهآسا از مادری بِکر و از راه دهان به وجود آمده است. بر پایه این اسطوره که ترکیبی از شیوهٔ تولد حضرت عیسی (ع) و سلامت حضرت ابراهیم (ع) پس از عبور از آتش است.