اسناد
با سند صحیح از ابوصالح حنفی نقل شده است كه ديدم علی بن أبی طالب (عليهالسلام) را كه قرآن را میگرفت و بر سر میگذاشت؛ تا جایی كه من صدای حركت ورقهای آن را میشنيدم. سپس میفرمود: خدايا آنها مانع شدند كه من در ميان امت حكومت کنم؛ پس خدايا ثواب آن را به من عطا فرما!
حسن فرحان مالکی درباره بزرگان افراطی و غلو اندیش عربستان میگوید: «باید بدانند که همه مسلمانان از حقوق مساوی در زندگی برخوردار بوده و باید مسلمان بودن همه آنان را پذیرفت.
فرزند ابوفضاله انصاری می گوید با پدرم به عیادت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که مریض شده بودند، رفتیم؛ پدرم به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) عرض کرد: «در این شهر (کوفه) اقامت نکنید که اگر از دنیا بروید، غیر از اعراب جهنی، دوستی ندارید و اگر به مدینه بروید، دوستان زیادی دارید.»
طبرانی از ابوسنان دولی نقل می کند که در عیادت از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گفتم، ترسیدیم بر جان شما از این بیماری!
ابویعلی نقل می کند: «عبدالله بن سبع می گوید: امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شنیدم که در سخنرانی خود با قسم به خداوند فرمود: این از این (ریشم از خون سرم) خضاب خواهد شد؛ پس آن شقی، منتظر چیست؟ گفتند: پس به ما خبر بده، خویشانش را آگاه کن! فرمود: در این هنگام، به خدا غیر قاتلم را میکشند.
ابویعلی از صهیب رومی نقل کرده: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) روزی به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: چه کسی شقیترین اولین است؟ عرض کرد: کسیکه شتر صالح را پی کرد؛ فرمود: بله! راست گفتی! پس چه کسی شقیترین آخرین است؟ عرض کرد: ای رسول خدا! به آن آگاهی ندارم. فرمود: کسیکه بر فرق سر تو میزند!
در کتب حدیث اهل سنت روایات مختلفی نقل شده به این مضمون که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خطاب به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «یا علی! در قوم من افرادی هستند که ادعای محبت شما را دارند، آنها عیبی دارند که به آنها رافضه میگویند. روافض را بکشید که آنها مشرک هستند.»
فخر رازی در رد استدلال شیعه به آیه 55 سوره مائده (آیه ولایت) در امامت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ناخواسته اعتراف می کند که حضرت در شورای خلافت در زمان عمر، به حدیث غدیر احتجاج کردهاند.
تفسیر الکبیر، فخر رازی، ج12، ص31.
متقى هندى مى نويسد: «از زُهَرى نقل شده است كه ابن ملجم به على (علیهالسلام) ضربت زد، در حاليكه او سرش را از ركوع بالا آورده بود. (يا اينكه در حال برخاستن از ركعت اول و ورود به ركعت دوم بود) حضرت نماز را ادامه نداد و فرمود: نماز را تمام کنید و کسی را مقدم نکرد.»
ابن عساکر می نویسد: «عبدالرحمن بن ملجم با شمشير زهرآگين بر على (علیهالسلام) ضربت زد، در حاليكه او در حال خواندن نماز صبح بود.»
تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج42، ص557.
احمد بن حنبل روايت می كند: «عبدالرحمن بن ملجم با شمشير زهرآگين بر على (علیهالسلام) ضربت زد، در حاليكه او در حال خواندن نماز صبح بود.»
سند این روایت صحیح است.
کتاب فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، ج2، ص558.
ابویعلی نقل می کند: «امیر مؤمنان (علیهالسلام) به بیماری سختی مبتلا شد و به حدّی لاغر و نحیف گردید که بر حال او نگران شدیم، ... وقتی عافیت یافت، به او گفتیم از حالتی که به شما دست داده بود، ترسیدیم.
ابن عبدالبر می گويد: «اهل علم، اختلاف دارند كه آيا ضربتى كه بر على بن ابی طالب (علیهالسلام) زده شد، در هنگام نماز بود؟ يا قبل از نماز بود؟ و اينكه اگر ضربت در هنگام نماز بود، آيا كسى به جاى على (علیهالسلام) نماز را تمام كرد؟ يا خود على با همان حال نمازش را ادامه داد؟
ماوردى می نويسد: «هنگامى كه (على بن ابی طالب) از سجده برخاست، در سجده بعدى بر سر او ضربت زد.» (ضربت هنگامى زده شد كه مولا در سجده نماز بود)
الحاوی الکبیر، ماوردی، ج13، ص113.