شریعت گریزی در اهل حق
اهل حق از زمان ظهور دین مبین اسلام تا دوره سلطان اسحاق را به چهار دوره"شریعت، طریقت، معرفت و حقیقت" تقسیم میکنند ولی با بررسی متون کلامی اهل حق به این نتیجه میرسیم که کلامهای دوره طریقت، معرفت و حقیقت ازلحاظ محتوا و برنامههای آیینی اهل حق، تفاوت چندانی باهم ندارند.
نورعلی الهی معتقد است که اهل حقی که سرسپرده شده باشد، در خانواده اهل حق رشد و نمو پیداکرده باشد و تابع قوانین و مقررات اهل حق باشد احتیاجی ندارد که مراتب قبل که شریعت و طریقت است را انجام دهد.
اکثریت خاندانهای اهل حق علیرغم اینکه خود را مسلمان میدانند، اما نماز را بهجا نمیآورند. ایشان برای نماز نخواندن خود ادلهای بیپایه و اساس بیان میکنند که هیچ توجیهی شرعی ندارد درحالیکه منابع دفتری و دیگر آثار اهل حق، ایشان را از نمازخواندن نهی نکرده است.
اهل حق دین را به حقیقت و شریعت تقسیم میکند و معتقد هستند که بنا بر اعتقاد به تناسخ بزرگان و پیروان این آیین در دونهای گذشته پیرو یکی از ادیان بودهاند و فرایض دینی و شریعتی خود را انجام دادهاند و حال که دوره، دوره حقیقت است نیاز به انجام اعمال عبادی شریعت نیست.
برنامههای عبادی پیروان فرقه اهل حق طبق اصل باطل "تناسخ" است. بنا بر عقیده آنان از روز ازل تا روز آخر در عالم سه دوره است: عالم الست، دوره شریعت و دوره حقیقت. بنا بر اندیشه اهل حق نماز مربوط به دوران شریعت است و هرکس که در دونهای گذشته تابع شرایع آسمانی بوده و نماز را خوانده است به این آیین رسیده و لازم نیست نماز بخواند.