جایگاه کرامت در صوفیه
برخی از صوفیه، اولیای خود را به صرف داشتن کرامت، مورد قبول میدانند، اما برخی از متاخیرین ایشان کرامت را امری موثر در قبول شیخ ندانسته و آن را امری فرعی قلمداد میکردند. با وجود این دو تفکر در صوفیه مساله کرامتتراشی ظهور پیدا کرد و همین امر موجب شد تا کرامت واقعی در لابلای کرامات ساختگی گم شود.
صوفیان نخستین تا قرن چهارم توجهی به مساله کرامت نداشتند و کرامات را فقط بعنوان گواهی برای یقین قلبی در سیر و سلوک تلقی میکردند. اما وقتی که صوفیه به شخص محوری روی آورد و توجه به اولیاء در میان صوفیه به مسالهای اساسی مطرح شد، انحرافات مبنایی ایشان کلید خورد و توجه ویژه به کرامات اولیاء از جمله انحرافات اساسی صوفیه شمرده شد.