شمس تبریزی
بدلسازی، یکی از شگردهای مبارزاتی جریان باطل در مقابل جریان حق بوده، صوفیه با استفاده از این شیوه و بدل سازی چهرههایی با عنوان زنان عارفه و عدم نقل روایاتی که حاوی جایگاه عرفانی حضرت زهرا(س) است؛ باعث مهجور شدن جنبه عرفانی این بانوی با عظمت شدهاند.
برخی از متصوفه معتقدند که ورای راه شریعت راهی است که انسان میتواند بیواسطه با خداوند متعال ارتباط داشته باشند، تا جایی که برای رسیدن به این مقصود حتی قرآن و پیغمبر را هم حجاب میدانند. بزرگان متصوفه مردم و علمای هم عصر خود را مورد عتاب قرار داده و آنها را از قرآن و روایات برحذر داشته و از ایشان میخواهد که خود محل وحی و الهام الهی و کاتب وحی باشند.
برخی از صوفیان در لاابالی بودن نسبت به انجام دستورات شرعی معروف بوده تا جایی که برخی حلال و حرام را برای خود بیمعنی میدانستند. اما از عجائب صوفیگری اینکه همین صوفیانی که نسبت به دستورات خدا و پیامبر او بیتفاوت هستند، آنچنان در برابر شیخ و مراد خود مطیع و تسلیم هستند که گویا بنده او هستند تا اینکه بنده خدا باشند.
صوفیان گنابادی در معرفی شمس تبریزی بهعنوان یکی از بزرگان صوفیه دچار سرگیجه و سردرگمی شدهاند. زیرا روزی او را شخصی معرفی میکنند که مرید پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده و روزی دیگر میگویند شمس تبریزی شخصی است که نه نیازی به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) داشته و نه قرآن.