کوروش و هخامنشیان
کوروش در جوانی، نامهای جعل کرد و مدعی شد که آستیاگ (شاه ماد)، مرا به عنوان رئیس قبایل پارسی منصوب کرده است. این نامه جعلی و این سخن دروغ، سبب شد که او بتواند قبایل پارسی را به اطاعت و انقیاد خود درآورد. سپس دست به یک بیاخلاقی آشکار زد و با نبونئید پادشاه بابل (که از نژاد سامی و همتبار عربها بود) هم پیمان شد و اینگونه حکومت ایرانی ماد را سرنگون و خود به حکومت رسید.
چند مورد تمجید مورخین یونانی از هخامنشیان چه ارزشی دارد؟ مگر تمجید چند ایرانینما از امریکا و اسراییل و عربستان سعودی، ارزشی دارد؟ هخامنشیان اگر خوب بودند، تصویر خوبی از آنان در حافظهی تاریخی ایرانیان باقی میماند. اما...
سایت العین وابسته به استخبارات ابوظبی، در یک رپرتاژ تبلیغاتی مدعی شد: کوروش الأخمینی (هخامنشی) بسیار انسان خوبی بود. ولی نظام ایران از یاد او ناراحت میشود! حال سؤال این است که رسانههای سعودی چرا باید کوروش پرستی (آن هم از نوع ضد اسلامی) را در ایران ترویج کنند؟
عباس آخوندی که بیتردید، یکی از ناکارآمدترین و مخربترین مسئولین در تاریخ ایران است، به تازگی نقاب چهرهی خود را عوض کرده و از آرمان بازگشت به حکومت کوروش هخامنشی و ترویج اندیشه ایرانشهری سخن میگوید.
توماس هریسون (Thomas Harrison) استاد تاریخ دانشگاه لیورپول انگلیس، درباره منشور کوروش مینویسد: در منشور کوروش هخامنشی، چیزی از حقوق بشر نیامده است. این منشور، یک پروپاگاندای (دروغ نامه تبلیغاتی) است.