نقد عرفان حلقه
تقسیم اعتقادات به دو بخش زیربنا و روبنا، نشان دهنده انحراف عمیق در مبانی عرفان حلقه است. زیربنا در عرفان حلقه عبارت است از اعتقاد به شعور کیهانی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی؛ و اعتقاد روبنا عبارت است از تمامی آموزه ها و اعتقاداتِ بیان شدۀ در ادیان الهی و عبادت های رایج دینی همانند احکام شرعی و سایر مسیرهای مشروعی که انسان را به قرب الهی نزدیک می کند.
باید گفت ادعایی که در عرفان حلقه با عنوان کالبد ذهنی مطرح شده است، نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست؛ که از تناسخ عادی که در آیینهای شرقی وجود دارد، بسیار پیچیده تر و عمیق تر است.
طبق آموزه ها و مبانی فرقه ها هرگونه اقدامی برای رسیدن به هدف، مشروع بوده و پیروان و اعضای فرقه مجاز هستند برای رسیدن به خواسته های فرقه ای خود از هر نوع وسیله و ابزاری بهره ببرند. بنابراین در بسیاری از موارد فرقه ها برای رسیدن به اهداف خود امنیت مردم و کشور را برهم زده و عملاً موجب اخلال در امورات می شوند.
در کتاب عرفان کیهانی آمده است: «نظر به این که شعور الهی نیاز به هیچ مکملی ندارد، لذا چیزی تحت هر نام و عنوان، قابل اضافه کردن به آن نبوده و این موضوع به راحتی قابل اثبات می باشد؛ چرا که با حذف عامل اضافه شده، مشاهده می شود که حلقه وحدت همچنان عمل می نماید و این خود رسوا کننده بدعت گذاران و متقلبان خواهد بود، که در دل این رابطه برای تشخیص حق از باطل وجود دارد.
یکی از فعالیتهای عرفان حلقه در صفحات مجازی خود، راه انداختن کمپین و امواج توییتری در حمایت از مجرمان زندانی و سیاسی از سایر گروهها و فرقههاست. چه اینکه حیات فرقه در گرو این کارها و دیده شدن به هر قیمت است.
محمدعلی طاهری در شبهعرفان خود مریدانش را از ذکر الهی باز میدارد و براین باور است که ذکر گفتن بدون حفاظ، مساوی است با آلوده شدن شخص و سرانجامش افسردگی است. این درحالی است که خداوند متعال در قرآن خود، تنها راه آرامش را در یاد خود میداند و میفرماید: «آگاه باشید که تنها یاد خدا، آرامشبخش دلهاست»...
محمدعلی طاهری در شبه عرفان کیهانی خود از مبانی مبهمی نام میبرد که یکی از آنها شعور کیهانی است. وی تعبیرات مختلفی از قبیل هوشمندی کیهانی، روحالقدس، شعور و آگاهی خداوند، جبرئیل و غیره بیان میکند که ناسازگاری زیادی در هماهنگی بین این تعبیرات وجود دارد که با این تعبیرات حقیقت آن مبهم است.