مشاهیر اهل حق
زندگانی و پیشینه اعتقادی افراد صاحب ذات در فرقه اهل حق نشان میدهد که ایشان پیرو دین اسلام بودهاند. پیشینه اعتقادی سلطان اسحاق و پدر او نیز حاکی از مسلمان بودن آنها دارد و تلاش "یارسانیزم" برای مستقل جلوه دادن اهل حق از اسلام، امری باطل بهحساب میآید.
در اندیشه اهل حق به کسی پیامبر میگویند که از طرف خداوند مبعوث، صاحبشریعت و مَلَک مهمان باشد. اهل حق معتقد هستند بنا بر سیر تناسخی ذات ملک که در پیامبر پیشین حلول کرده است در پیامبران بعدی نیز حلول میکند.
برخی از نویسندگان اهل حق که بر طبل استقلال اهل حق از سایر ادیان میکوبند وجود اسم بزرگان ادیان دیگر را در کلامهای خود بر اساس تناسخ میدانند در حالیکه بسیاری از بزرگان این فرقه دارای تحصیلات اسلامی بودهاند و خود را مسلمان معرفی کردهاند.
یکی از شخصیتهای مورد توجه در فرقه اهل حق "حساو" معروف به "حضرت داود" است. بنابر باور اهل حق او دون ومظهر "داود کوسوار" از یاران خاص سلطان اسحاق ویکی از "هفتن" است. اعتقاد اهل حق در باره این شخص وجود عقیده باطل تناسخ را در فرقه اهل حق نمایان می کند.
یاران قولتاس هفت نفر از یاران سلطان اسحاق هستند که از منطقه آذربایجان به سمت پردیور حرکت می کنند ودر اطراف کوه شاهو شروع به شکایت می کنند که بنابر افسانههای اهل حق به اذن سلطان اسحاق سه روز ایشان زیر برف وکولاک می مانند وبعد از سه روز توسط سلطان اسحاق نجات پیدا می کنند.
یکی از شخصیتهای مهم در فرقه اهل حق مخصوصا خاندان آتش بیگی "محمد بیگ" است او نهمین حکمران حکومت محلی مشعشعیان در خوزستان است که مورد غضب شاه صفی قرار می گیرد و به اطراف مراغه مهاجرت میکند. بنابر منابع اهل حق او با گرد آوردن اهل حقها و صوفیان منطقه آذربایجان، مقدمات تشکیل خاندان آتش بیگی در فرقه اهل حق را فراهم میسازد.
یکی از شخصیتهای مهم در فرقه اهل حق که درباره نحوه تولد و زندگی او افسانه سازیهای متعدد صورت گرفته است "شاه ویس قلی" ملقب به قرمزی است. بنابر باور اهل حق او پنجمین مظهر الهی است که در قرنهای نهم و دهم هجری قمری از پرچم داران فعالیت اهل حق بعد از سلطان اسحاق بوده است.
"ذوالنور قلندر" یکی از شخصیتهای مهم در فرقه اهل حق است و خاندان ذوالنوری منسوب به اوست. ذوالنور از نوادگان "سید ابوالوفا" از هفتوانه و جزء یاران خاص سلطان اسحاق است. او خوردن گوشت خروس را بر سادات خاندان ذوالنوری حرام کرد زیرا معتقد بود که "پیر بنیامین" از هفتن به دون خروس رفته است.
"پیر رستم "یکی از یاران خاص سلطان اسحاق است که در قرن هشتم هجری قمری میزیست. پیر رستم سرسلسله یکی از مهمترین طبقات یاران سلطان اسحاق است که در اندیشه اهل حق به "هفتادو دو پیر" مشهور است و وظیفه آنان ارشاد و راهنمائی مریدان فرقه اهل حق است.
یکی از شخصیتهای بسیار مهم در بین اهل حق مخصوصا خاندان آتش بیگی، آتش بیگ است که اهل حق او را مظهر خداوند و شاه مهمان می دانند .آتش بیگ با کمک برادران خود خاندان آتش بیگی را تشکیل داد و خود مسند نشین این خاندان شد.
عابدین جاف یکی از بزرگان ومشاهیر اهل حق در قرن هشتم هجری قمری است که علیرغم مخالفت با سلطان اسحاق بزرنجهای و تفکرات او به سلطان اسحاق پیوست. از عابدین جاف مجموعهای از اشعار به جای مانده است که در اهل حق به "دوره عابدین" مشهور است.
سید فرضی خاموش یکی از مشاهیر اهل حق در قرن های یازدهم و دوازدهم هجری قمری است که در اهل حق دارای جایگاه خاصی قرار دارد. بنابر افسانه سازیهای اهل حق او شاه مهمان است. سید فرضی سرسلسله خاندان خاموشی در روستای قزوینه در شهرستان کنگاور است.
"باباحیدر" یکی از بزرگان فرقه اهل حق است که خاندان "بابا حیدری" منسوب به اوست. برخی از منابع اهل حق بابا حیدر را از نسل "میرسور" از "هفتوانه" میدانند که مظهر "پیررستم" سرسلسله "هفتاد و دو پیر" است و برخی دیگر او را از نسل پیر رستم میدانند. مقبره بابا حیدر هم اکنون در شهرستان گیلانغرب در استان کرمانشاه قرار دارد.
شاه تیمور بانیارانی از شخصیتهای مهم در فرقه اهل حق است که در افسانه سازی های اهل حق کراماتی به اونسبت میدهند. تیمور بانیارانی که در طفولیت به حفظ دفاتر و کلامهای اهل حق روی آورد به شاگردی سید براکه درآمد و بعد از مدتی در تهران به اتهام آشوب علیه حکومت قاجار دستگیر و اعدام شد.