روسیه تزاری
با توجه به اشغال بسیاری از مناطق ایران به دست امپراطوری روستزار؛ دولت روس بر آن شد تا بافت جمعیتی این شهرها را تغییر داده و مسلمانان را در اقلیّت قرار دهد. از این رو شهرهایی چون بسیاری از شهرهای مناطق اشغالی را جولانگاه اقامت و تبلیغ ضداسلامی بهائیان قرار داد و اجازهی تأسیس اولین مشرق الأذکار را در خاک خود صادر کرد.
با در نظر داشتن تمام اسناد ارتباط بهائیت با استعمار، امانالله شفا (از بهائیان بازگشته از این فرقه)، نظریهای در خصوص تابعیت روسی پیامبرخواندهی بهائیت مطرح نموده است. او معتقد است که حضور کنسول روس در دادگاه محاکمهی حسینعلی نوری و دفاع از او، خود گواه بر تابعیت روسی پیامبرخواندهی بهائی و استفاده از مقرارات کاپیتولاسیون دارد.
بهائیان در حالی سعی بر انکار ارتباط پیامبرخواندهی بهائیت با استعمار روستزار دارند که وی صراحتاً، به حقوقبگیری خود از امپراطوری روس تزار اعتراف کرده است. با این حال، چگونه یک مواجببگیری امپراطوری ظالم، ستمگر و غاصب میتواند پیامبری الهی باشد؛ حال آنکه خدای تعالی صراحتاً از تکیه بر ظالمین نهی کرده است.
حجت زنجانی (سرکردهی بابیان شورشی زنجان)، پس از ارتکاب جنایات فجیع، هنگامی که ادامهی جنگ با قوای دولتی را به ضرر خود دید، دست به دامن دولتهای خارجی، خصوصاً روستزاری شد. اما به راستی چگونه ممکن است یاران مهدی موعودی که از بارزترین صفاتتش دادگستری است، از حکومتی کافر و ظالم، طلب کمک نمایند؟!
هرچند بهائیان امروزه تلاش دارند تا نقش استعمار را در حمایت از پیشوایان خود را انکار کنند، اما نویسندگان سرشناس بهائی، به حمایت بیدریغ استعمار از رهبران بهائیت اعتراف کردهاند. از جملهی این حمایتها را میتوان در دخالت مستقیم امپراطوری روس تزار در نجات پیامبرخواندهی بهائی برشمرد که ابوالفضل گلپایگانی، به آن اشاره کرده است.