خرافات و پندارهای زشت

04/17/1400 - 14:21

زال، پسر سام، با موهای سپید متولد شد. به همین سبب، سام او را نحس و از تبار اهریمن نامید و در کوه رهایش کرد. سیمرغ، زال را به لانه‌ی خود برد و با خون حیوانات، او را سیر می‌کرد. پس از گذشت سال‌ها، زال به میان آدمیان برمی‌گردد و عاشق رودابه (دختری از تبار ضحاک) می‌شود. پادشاه ایران، فالگیرها را گرد می‌آورد تا سرانجام این وصلت را دریابند. فالگیرها پاسخ مثبت می‌دهند. پدر و مادر رودابه هم از ترس کشته شدن، به این وصلت راضی می‌شوند.