حق
آمیخته نمودن حق و باطل از روشهای تبلیغی فرقههای انحرافی است تا از این طریق راه تفکر و تامل را برای افراد ساده اندیش ببندند، بهگونهای که این افراد بدون تامل و بررسی لازم در حرفها و عقاید این فرقهها به آنها تمایل پیدا کنند.
طبق تفکر اسلامی آنچه که باعث حرکت تاریخ از ابتدا تا انتهای آن می باشد تقابل حق و باطل است و این قرآن کریم بازگو کننده این اندیشه می باشد و این تقابل تا پیروزی حق بر باطل، تا زمان حضرت حجت بن الحسن العسکری وجود دارد و ما در عصر غیبت باید جریان حق را به درستی فهمیده و با تمام ابزار روز مدافع آن باشیم.
برخی برای رد غصب خلافت امیرالمؤمنین که حق ایشان بود، قسمتی از کلامشان در نهج البلاغه را تقطیع کرده و اینطور جلوه میدهند که امیرالمؤمنین خود حکومت را حق خدادادیش نمیدانست، و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود نمیشمرد، در حالیکه سخنان امیرالمؤمنین که به صراحت خلافت را حق خود میدانست در نهج البلاغه موجود است.
اینکه امیرالمؤمنین پس از قتل عثمان فرمود: «مرا رها کنید و کسی دیگر غیر از من را بجویید» اینطور نبود که ایشان حکومت را حق خود نداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود نشمارد، بلکه غصب خلافت و 25 سال انحراف، باعث شده بود برخی از خواص، از خلیفه انتظارات ناحقی داشته باشند که این کراهت و ارجاع دادن به دیگران، اتمام حجتی با آنان بود.