حسینعلی نوری و ادعای خدایی
وقتی مقصود از عبادت در بهائیت نه پروردگار بلکه پیامبرنمای بهائی باشد؛ وقتی حتی پیشوایان بهائیت هم به عبادات ساختگی خود تقیدی نداشتند؛ دیگر از پیروان بهائیت چه انتظار می توان داشت؟! پیروانی که بین انسان پرستی و بی تقیّدی یکی را باید انتخاب کنند!
چگونه اعتقاد بهائیت به خدایی بشری ناتوان و برشمردن صفات سرشار از ضعف برای او با اعتقاد ادیان الهی به خدای احد توانا قابل مقایسه است.
عبدالحسین آیتی، در نقل حکایتی، موضع پیامبرخواندهی بهائیت را در تأیید اعمال خشونتآمیز و گفتار کفرآمیز پیروان خود، ذکر کرده است. اما به راستی چگونه میتوان بهائیت را مسلک صلحطلب دانست، در حالی که پیامبرخواندهی آن اغنام خود را بر ترور ترغیب نموده است؟! همچنین چگونه این مدعی پیامبری ادعای غلوآمیز پیروان خود را تأیید کرده است؟!