جهل
یکی از الزامات دین و معنویت اصیل، توصیه به بهره بردن پیروان از عقل و تعقل کردن در پذیرش اعتقاد و مذهب است.
جهل و نادانی از جمله عوامل مهم غلوورزی به شمار می آید. غالیان به علت جهالت و آگاهی های اندکشان از دین، تحلیل درستی از مفاهیم دینی ندارند و از آن ها تاویل های نادرستی که به غلو می انجامد، ارائه می دهند.
عقل انسان میتواند به خوبی درک کند، هر شخصی در برابر گناه انجام داده اگر جاهل باشد، و در جهلش مقصر نباشد، نباید مورد مؤاخذه قرار گیرد، البته شاید اثر وضعی گناه خود را به ناچار متحمل شود، ولی عذاب برای جاهل، خلاف فطرت انسانی است. این قانون فطری و الهی در عرف و ادبیات تکفیری فهمیده نمیشود.
فقط مخالفان عرفان نيستند که تصور غلطي درباره عرفان دارند، بلکه بعضي از آنهايي که به ظاهر در تصوف و عرفان هستند نيز اين تصور غلط را دارند. سخن همه افرادي که ميگويند باطن براي خواص است و اهميت دارد و ظاهر براي عوام الناس است و اهميتي ندارد، منشاء سوء تفاهم ميشود. وقتي دينداران ببينند که آقايان اهل تصوف، يک آداب و رسومي دارند که در دين نيست، به عرفان بدبين ميشوند.